احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





در مسـیر پیروزی

گزارشگر:حامد علمی - ۲۶ عقرب ۱۳۹۱

بخش پنجاه و پنجم
فضل‌محمد:
فضل‌محمد، مشهور به سرمعلم طارق، فرزند وکیل‌محمد سرورخان، در سال ۱۹۴۹ در اشکمش ولایت تخار به دنیا آمد. زمانی که تعلیمات ابتدایی را تمام کرد، به ولایت کندز رفت و لیسه عالی را در آن ولایت تمام نمود و شامل دارالمعلمین کابل گردید. پس از ختم تحصیل به حیث معلم به ولسوالی اشکمش رفت و بعد از چندی سرمعلم مکتب شد.
سرمعلم طارق در آوان جوانی به عضویت نهضت اسلامی افغانستان درآمد و به حیث عنصر فعال در دارالمعلمین و معارف کار می‌نمود.
بعد از وقوع کودتای ثور، وکیل سرورخان که شخص شناخته‌شده و نماینده ولسوالی اشکمش در شورای ملی بود، از طرف حکومت دستگیر و در زندان‌های آن‌ها ناپدید شد. با شهادت وکیل‌محمد سرورخان، زنده‌گی برای فرزندانش خصوصاً سرمعلم فضل‌احمد و برادرش نامساعد گردید؛ بنابران آن دو برادر به پاکستان رفته و از آن‌جا به ولایات مرزی داخل شده، در جبهات جنگی علیه نیروهای حکومتی در ولایات کنر و پکتیا سهم فراوان گرفتند و بعد از فراگیری الفبای جنگ‌های گوریلایی، با سایر همرزمانش به ولایت تخار رفته و در آزادسازی ولسوالی‌های اشکمش، بورکه و خان‌آباد فعالانه رزمید و موفقانه عملیات را به پیش بردند.
سرمعلم طارق بعد از تاسیس شورای نظار، مخلصانه به عضویت این نهاد نظامی و سیاسی درآمد و با کمک‌های نقدی و تسلیحاتی در راه استحکام این شورا کوشید و حتا تمامی جایداد و سرمایه شخصی خودش و پدرش را در خدمت جهاد و شورا قرار داد.
جریده افغان نیوز ارگان نشراتی دفتر سیاسی جمعیت اسلامی افغانستان می‌نویسد: «سه سال قبل زمانی که سیدجمال از پاکستان روانه پایگاهش بود، در سر راه به منزل سرمعلم طارق رفت و ۳ شب را مهمانِ او بود و در آن مدت روی برنامه مشترک و فعالیت‌های هماهنگ صحبت کردند.» (۲۴)
اما حادثات بعدی نشان داد که نه تنها مهمان‌نوازی و صحبت روی برنامه مشترک سودی نبخشید، بلکه سیدجمال را چنان تشنه به خون ساخت که در روز دوم اسارت قوماندانان، سرمعلم طارق با برادرش را از بالای پل کوچکی عبور دادند و هنوز به وسط پل نرسیده بودند که تیرباران کردند و اجسادشان را به دریاچه افکندند.

عزت‌الله:
عزت‌الله در سال ۱۹۳۴ در قریه سیه‌آب ولسوالی بنگی ولایت تخار چشم به جهان گشود و هنوز طفلی خُردسال بود که به مدرسه دینی رفت و به تعلیم دین مشغول شد و بعد از فراغت، عازم پاکستان گردید و در دارالعلوم حقانیه به فرا گرفتنِ علوم دینی پرداخت.
بعد از فراغت، مولوی عزت‌الله عازم ولایت تخار شد و به حیث مدرس، ۱۷سال تمام خدمت نمود تا این‌که کودتای ثور در کشور رخ داد و او با سایر رزمنده‌گان مسلمان به صف مجاهدین داخل شد و دیری نگذشت که به‌دست نیروهای حکومتی اسیر گردید و تا تجاوز شوروی به کشور، در زندان‌های حکومتی به‌سر ‌برد.
بعد از رهایی از زندان، مولوی عزت‌الله به صفت قوماندان حزب اسلامی افغانستان در ولسوالی بنگی به فعالیت آغاز کرد و چندین سال زیر بیرق آن حزب به جهاد ادامه داد و تا دو سال قبل از شهادتش مربوط حزب اسلامی بود، ولی سپس به صفوف قوماندانان جمعیت اسلامی افغانستان درآمد و به حیث یک فرمانده مقتدر و باصلاحیت، در شمال کشور فعالیت کرد تا این‌که توسط همکاران و هم‌سنگران قدیمش اسیر و به شهادت رسید.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.