احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:امیــــری/ یک شنبه 11 میزان 1395 - ۱۰ میزان ۱۳۹۵
واکنشها در پیوند به رخدادهای روز پنجشنبه، در خیمۀ لویه جرگه ادامه دارد.
عدهیی زیر تأثیر خویشتنداری و گذشت کرزی قرار گرفتند و او را “زعیم ملی”، و “نلسون ماندیلا”ی افغانستان معرفی کردند.
نمایندگان مجلس دیروز گفتند که به خاطر توهین و هتک حرمتی که بر کرزی روا داشته شده، باید از او دلجویی و معذرتخواهی صورت گیرد. اما برخی دیگر از اعضای مجلس مدعی شدند که رویداد جمعه ساختگی بود و فردیکه به کرزی توهین کرد، دستوری بود!
در این میان، شماری از شهروندان گفتند که نباید فریب “مداریگری” و “عوامفریبی” کرزی را خورد و او را تبدیل به قهرمان ساخت.
اما شماری دیگر، با راهاندازی اعتراضات فیسبوکی و راهپیماییهایی حمایتشان را از کرزی ابراز داشتند. آنها کرزی را رهبر خردمند و بردبار خواندند.
در خصوص این مبحث به چند موضوع باید پرداخته شود.
نخست. نبایست توهین به یک شخصیت سیاسی را توهین به قوم و قبیلۀ او تلقی کنیم. اعتراضات یک روز اخیر چنین مینمود که گویا به قوم کرزی توهین شده باشد.
دوم. اعتراضات در نشستهای این چنینی امر معمول است و نباید آن را بسیار بزرگ ساخت. در تمام دنیا از این دست رویدادها اتفاق میافتد.
سوم. این اعتراضات در پی اظهارات طالبانی کرزی صورت گرفته است. در واقع، مردم با حمله به کرزی، انزجار و نفرتشان را از طالبان بیان کردند. طالبان نماینده هیچ قومی نیستند. آنها مأموران استخبارات بیگانه هستند که وظیفهیی جز تبهکاری، ویرانی و کشتوخون ندارند. دفاعِ کرزی از آنها، به هیچ صورت توجیهپذیر و پذیرفتنی نیست.
چهارم. در این میان، به آنچه هیچ پرداخته نشد، اظهارات جهادستیزانۀ حامد کرزی بود. حامد کرزی تجاوز شوروی و حضور امریکا در افغانستان را یکسان دانست و مجاهدین و طالبان را در یک صف قرار داد. او بار دیگر به نبرد طالبان مشروعیت بخشید و آنها را مجاهد دانست. این بدترین قیاس ممکن است. همسانپنداری جهاد در برابر شوروی با نبرد طالبان، به معنای تحریف تاریخ و زیرپا کردن خون دو میلیون قربانی است.
پنجم. متأسفانه زیر چتر قومیت، خیانتها و جنایتهای شماری از سیاستمداران افغانستان پنهان نگه داشته شده است. ورنه کرزی و هم دستانش به خاطر هدردادن فرصتهای طلایی افغانستان و غارت میلیاردها دالر باید راهی دادگاه شوند.
و سخن پایانی اینکه کرزی سیاستمدار هنرمندی است. مهارت ویژهیی در مدیریت بحران دارد. با مدیریت و حوصلهمندی، اعتراضات همگانی اخیر را درهم شکست و فضا را دوباره به سود خویش برگشتاند. اگر جای او هر کس دیگر قرار میداشت، تا آخر در مجلس باقی نمیماند و تشت رسواییاش هم از بام میافتاد!
يک نظر
ششم اینکه : تمامی همکاران وی که همرای او درفساد اوازدست دادن چانس طلای دست داشت درهمانجا حضورداشتند به همین خاطرآتش که میخواست شعله ورشود فرونشست. باید درگفتارونقد همیش توازن را درنظرگرفت بدون اینکه حقیقت پنهان شود. زمانیکه یک خاین ازخیانت هایش یادآوری شود بدون وقفه به قوم وقبیله اش اشاره شده وآنرا نماینده قوم میشمارند (صرف نظرازاینکه اویک خاین ملی است — وطن فروش- وغیره……. ) است .
درحالیکه اینطورنیست به نظربنده به اساس قانون خداوندی هرکس اعمالش به خودش تعلق دارد وخودش (همکاران وشریکان قدرتش درهمان وقت ) جوابگوی است نه قوم وقبیله اش .
بااحترام
برادرتان
عبدالمبین