احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:آصف آشـنا / سه شنبه 20 میزان 1395 - ۱۹ میزان ۱۳۹۵
جناب محمدحنیف اتمر مشاور شورای امنیت ملی کشور درود! پیش از همه برایتان سلامتی آرزومندم و همچنان امیدوارم ماندۀ سفر بروکسل نباشید.
اینکه همکاران استراتژیک و دوستان بینالمللیِ دولت و مردم افغانستان در این کنفرانس یک بارِ دیگر تعهدشان به کمک و حمایت از افغانستان را اعلام داشتند، خبری نیک و مبارک برای دولت و مردم افغانستان است. البته که امتیاز سیاسیِ این دستآورد از آنِ حکومت وحدت ملی است. دستآوردی که ساده رقم نخورده و نتیجۀ لابی و تلاشهای دپلماتیکِ چندینماهه میباشد. تلاشهایی که میدانم در بلند بردن سقف مجموعی تعهدات، تأثیر قابل ملاحظه داشته است. پس جا دارد این دستآورد را به سران “حکومت و حدت ملی” و همچنان به شخص شما به عنوان مشاور شورای امنیت حکومت وحدت ملی و دفتردار شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی افغانستان، تبریک بگویم…! اما، در هیمن مورد، همانگونه که این دستآورد برای حکومت وحدت ملی ساده بهدست نیامده است، برای مردم افغانستان نیز ساده رقم نخورده است. مردم افغانستان در قبال بلند رفتن سقف کمکهای مالی کشورها و سازمان های حامیاش، تاوانهای سخت و سنگینی را در عرصۀ سیاست و سرنوشت پرداختهاند. چون سران حکومت وحدت ملی در موارد بسیار جدی با جامعۀ جهانی، خلاف واقعیت آنچه را به اجرا گذاشتهاند/میگذارند، گپ زدند و ما دیدیم. وضعیت افغانستان را وارونه بازتاب دادند و مبتنی بر برنامههای شخصیشان، به روایتپردازی و قصهسازیهای بیاساس متوسل شدند. به عنوان نمونه در “عرصۀ سیاست” در بحث اصلاحات انتخاباتی، از نقض تعهداتشان فرار کردند و خلاف واقعیت امر گپ زدند. در “عرصۀ سرنوشت”، در یک اقدام غیرمسوولانه و کوتهنگرانه با تمام بیپروایی در قبال واقعیتهای تلخ و دشوار سرنوشت ۸۰هزار پناهجوی فراری از حال و روز ناگوار کشور، به اخراج و برگشت اجباریشان رای دادند.
بگذریم…! جناب اتمر! کنفرانس بروکسل و سرنوشت ۸۰هزار پناهجو عجالتاً بهجای خودش باشد. چون قرار است در این نامه از فجایع بزرگ و مسایل بزرگ با شما گپ بزنم. از فجایع بزرگی که در این شب و روزها در قندز و هلمند رقم میخورد. در ارزگان، بغلان، بادغیس، فراه و جوزجان، سرپل، ننگرهار و در نقطهنقطۀ این سرزمینِ همیشه ویران. سرزمینی که تا این جای کار برای این “من نوعی” فقط زادگاه بوده است و هرچه تلاش میکنم، وطن شدنی نیست که نیست. از مسایل بزرگ که به باور من، سبب اصلی رقم خوردنِ فاجعه و جنایت در امروز و دیروز کشور است و بدون شک اگر ما در قبال این مسایل بزرگ به حل سیاسی و مسالمتآمیز متوسل نشویم، فاجعه و جنایت، فرداهای نیامدۀ کشور را نیز خواهند بعلید. مسایل بزرگی که ریشۀ اصلی بحران تاریخی جنایت و فاجعه در کشور، بدانها برمیگردد. تجربۀ سیزده سال مدیریت سیاسی ناسالم توسط حامد کرزی و مجموعهیی از همباورانش را که کنار پروندۀ رسوایی انتخابات و تجربۀ دوسالۀ حکومت وحدت ملی و کارنامۀ شما میگذارم، واقعیتهای ویرانگر و تکاندهنده رو میشوند که دال بر خطاکاریهای سیاسیِ کشنده و ویرانگر رهبران سیاسی میباشد. رهبرانی که به دور از هر تقسیمبندی نامیمون سیاسی، همۀشان در این ویرانگری و بحرانسازی نقش داشته اند و دارند. اما از قدیم گفته اند “هر که بامش بیش، برفش بیشتر”. بر همین اساس و همچنان با توجه به تجربۀ تحولات سیاسی کشور از “کنفرانس بن” تا “توافقنامۀ سیاسی حکومت وحدت ملی”، میخواهم با تمام صراحت اعلام کنم که همانگونه که شما یکی از شخصیتهای محوری این تحولات بوده اید و سنگ امتیازهای سیاسی اش را به سینه میزنید، بخش عظیمی از مسوولیتها نیز به آدرس شما محاسبه میشود. بهخصوص در این دو سال عقبگرد به بحران و فاجعه که شما عنوان “مشاور شورای امنیت ملی” کشور را با خود یدک میکشید و از اعتبار این نهاد برنامههای سالم و ناسالمِ سیاسی به اجرا میگذارید و دردا و دریغا که برنامههای ناسالمِ شما سبب رقم خوردن بحران و فاجعههای وحشتناکی میشود که جبرانش نه برای خودتان ممکن است، نه برای نسل من و نه هم برای نسل بعد از ما. آقای اتمر! اینکه وضعیت امنیتی کشور در دو سال گذشته رو به فاجعه و ویرانی رفته است، مسألهیی قابل انکار نیست. تکتکِ شهروندان کشور بر این مسأله گواهی میدهند. از مردم عادی تا مأموران ملکی و نظامی کشور. آمار تلفات و قربانی سرسامآوری که در دو سال گذشته، نیروهای امنتیی ـ دفاعی کشور متحمل شده اند، فاجعهیی تمامعیار و غیر قابل قبول برای وجدان جمعی مردم افغانستان و بهخصوص غیر قابل قبول برای خانوادههای شهدای سرفراز در صفوف امنیتی ـ دفاعی کشور است. همین گونه، فجایع بزرگ و وحشتناکی که شهروندان ملکی و بیدفاع افغانستان به دلیل بحران امنیتی متحمل شده اند نیز قابل دفاع و توجه نیست. با هیچ منطق و با هیچ استدلال. آنچه واضح است، محاسبه شدن بخش عظیمی از این مسوولیتهای به آدرس شما است. شمایی که یکی پیِ دیگر برنامههای سیاسی ـ استخباراتیِ فاجعهبار به اجرا میگذارید. شمایی که در قبال رویدادهای سیاسی، اظهارات غیرمسوولانه اعلام میدارید. بدون اندکتوجه به وضعیت سیاسی کشور، بدون اندکتوجه به مسوولیت قانونی و نهادی که متوجهتان میباشد، اعلامیۀ سیاسیِ غیرمسوولانه و سرشار از روحیه و منطقِ گنگستری بیرون میدهید.
آقای اتمر! اعلامیه و واکنش شدیدالحنتان به حمایت از جناب حامد کرزی رییسجمهور پیشین کشور، نقطۀ عطفی در سرنوشت و زندهگی سیاسی شماست. به همین دلیل برای من نیز مهم است. اتفاقی که نمیتوانم نسبت بدان بیطرف بمانم و بیخیال از کنارش رد شوم. من، کار به کشوقوسهای سیاسی میان شما حزب جمعیت اسلامی به عنوان برگزارکننده و مهماندارِ برنامۀ یادبود از سالروز شهادت برهانالدین ربانی رییس جمهور پیشین کشور ندارم. حتا نحوۀ واکنشی که در آن برنامه علیه جناب کرزی اتفاق افتاد را تأیید نمیکنم. اما، وقتی اعلامیۀ شما را کنار تحولات سیاسی کشور میگذارم، به این نتیجه میرسم که وضعیت سیاسی در کشور به حساسترین مرحلهاش رسیده است. مرحلهیی که برای همه سخت و دشوار است، حتا برای شما که با تمام بحران و فجایع اتفاق افتاده در دو سال، مثلاً در بهترین وضعیت و خوبترین موقعیت قرار دارید. اما واقعیت امر این است که دشواری این مرحلۀ سیاسی در کشور چنان سنگین و پیچیده است که بالاخره شمایی که تا این جای کار در میان رهبران سیاسی کشور شهرۀ حوصلهمندی و بردباری بودید را نیز منفجر کرد و واقعیت آنچه تشریف دارید را به مردم و تاریخ سیاسی کشور رو کرد و برملا ساخت.
جناب اتمر…! برای من مهمترین بخشاش این است که میبینم متن اعلامیهات سراسر پرخاشگری، نفرتپراگنی، اتهامزنی، توطیهچینی، درماندهگی و توسل به عصبانیت و عصبیت قومی است. پیشنهاد میکنم متن اعلامیهات را دوباره بخوانید. چنین متنی، پیش از هر چیز دیگر اوج درماندهگی سیاسی در قبال ابقا و اجرای هژمونی قدرت و سلطۀ استبداد فراقانونی در ادامۀ تحولات بنیادین تاریخی در کشور را میرساند و لاغیر. اگر غیر از این باشد، شما به عنوان “مشاور شورای امنیت ملی” کشور، با توجه با قربانیهایی که ملت افغانستان به ویژه نیروهای سرفراز امنیتی ـ دفاعیمان متحمل میشود، وقتی میبینید که در چنین شرایطی، جناب حامد کرزی رییس جمهور پیشین کشور از مدتی به اینسو آشکارا و بدون تعارف با رسانههای داخلی و خارجی علیه قربانیها و از خودگذریهای سربازان سرفراز کشور، گپ میزند ـ و اعلام میکند “کسی که برای سرکوب طالبان از نیروهای خارجی کمک میخواهد، از ما نیست” و اعلام میکند “چه فرق میکند که طالب خاک افغانستان را تصرف کند، نباید علیهشان مقاومت و مبارزه صورت بگیرد” ـ لزوماً باید کنار ارودی ملی کشور، کنار پولیس ملی و در حمایت منسوبین صادقی که شب و روز در دستگاه امنیت ملی از جانشان مایه میگذارند، بایستید. نه اینکه بیایید با اعلام حمایت از حامد کرزی، بر موضعگیریهای غیرملی ایشان مهر تأیید بزنید و غیرمستقیم از اعتبار نهاد شورای امنیت ملی کشور، علیه امنیت و مردم کشور گپ بزنید.
آقای اتمر! اگر شما به فکر ملی باورمند هستید، اگر مسوولیتی که به پاس مقام شورای امنیت ملی کشور متوجهتان میشود را درک میکنید و میفهمید، چگونه میتوانید در قبال اظهارات جناب کرزی در این خصوص سکوت کنید و بادی از دهان بیرون ندهید؛ اما علیه واکنش یک اشتراککننده در یک برنامه به آدرس جناب کرزی، داغ میکنید و به قول معروف از کوره سر میروید و از اعصبانیت و عصبیت میترقید؟ از تعریفها و مواصفاتی که به نمایندهگی از مردم به آدرس آقای کرزی فهرست میکنید، میگذرم. چون گذشته از اینکه برای من مضحک و خندهآور است، قضاوت مردم و حافظۀ تاریخی مردم به آدرس آقای کرزی را میدانم و برایم قابل فهم و قابل تحلیل است. اما وقتی از کلمات و عبارتهای سیاسی چون “خوشخدمتی به باداران خارجی”، “حلقات اجرتی و مزدخور استخبارات خارجی”، “حلقات مزدور، افغانستانستیز و بیگانهپرست” استفاده میکنید، و در کمال از خود متشکری مینوسید که “توصیه میکنم که دوام همچون فعالیتها، پیامدهای خوب در قبال نخواهد داشت”، به این نتیجه میرسم که شما دارید حد خودتان را گم میکنید و دارید راه را به اشتباه میروید. پس بر همین اساس، این نامه را مقدمهگونهیی برای یک گفتوگوی آزاد و رو در رو، به شما نوشتم. چون وقتی محتوی اعلامیۀتان را کنار تحولات دو سال اخیر و بهخصوص کنار رویدادها و بازیهای امنیتی ـ سیاسی کشور میگذارم، به این نتیجه میرسم که سکوت در قبال وضعیتِ کنونی برای من و برای کسانی که این وضعیت را درک میکنند، گناهی نابخشودنی است. بهخصوص در قبال اعلامیۀ غیرمسوولانه و پرخاشگرانهیی که شما بیرون داده اید. حالا یا اعلامیه را اصلاح کنید و به نیروهای امنیتی کشور اطمینان بدهید که در مسوولیتی که در قبالشان دارید، کوتاهی نمیکنید و از حقانیت مبارزه و قربانیهایشان دفاع خواهید کرد. یا در یک گفتوگوی آزاد و رو در رو و کاملاً مسوولانه و محترمانه در باب “امنیت و سیاست در دو سال حکومت وحدت ملی”، حاضر شوید.
آقای اتمر! من و شما نزدیک به سه سال در حزب حق و عدالت همکار سیاسی بودیم و در تمام این مدت جدالهای سخت درونحزبی را سپری کرده ایم و در سیاسیترین موارد نقطۀ مقابل هم بوده ایم. در دوران مبارزات انتخاباتی، حمایت از اشرفغنی را بزرگترین اشتباه حزب عنوان کردم و راهم را جدا کردم و بیآنکه رسماً به کدام تیم انتخاباتی پیوسته باشم، آشکارا نقطۀ مقابل شما بودم. در دورۀ حکومت وحدت ملی نیز از روز اول تا شام آخر کارم، آشکارا نقطۀ مقابل شما بودم. امروز نیز نقطۀ مقابل شما هستم و بر همین اساس است که میگویم اگر اعلامیۀتان را اصلاح نمیکنید و اگر فکر میکنید قابل دفاع هستید و درستکار، جسارت و شهامت اخلاقیتان را به نمایش بگذارید و به گفتوگوی باز و رو در رو حاضر شوید. شما راه را به اشتباه میروید و سیاست را مبتنی بر بازیهای کشندۀ استخباراتی مدیریت میکنید و به ارزشها و روندهای دموکراتیک در قبال سرنوشت جمعی باور ندارید. همانگونه که توافقنامۀ کنفرانس بن، در دورۀ حکومتداری جناب کرزی مرحله به مرحله دور زده شد و به فراموشی سپرده شد، و همانگونه که قانون اساسی کشور نقض شد. در تمام این دو سال بنیادیترین موارد توافقنامۀ سیاسی نیز دور زده شده و مورد تخطی قرار گرفته است. همۀ مردم میدانند که اینهمه اتفاقی نیست و حسابشده و آگاهانه به اجرا گذاشته میشود. ادامه دادنِ این راه ممکن است به نقطهیی بیانجامد که برای هیچ کسی قابل جبران و قابل کنترول نباشد. این قصه سرِ دراز دارد جناب!
Comments are closed.