احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهارشنبه 28 میزان 1395 - ۲۷ میزان ۱۳۹۵
اسماء اسد، همسر بشار اسد، رییسجمهوری سوریه، که پس از وخامتِ اوضاع در دمشق، پیشنهادهای زیادی برای ترکِ سوریه داشت، به خبرگزاری فرانسه گفته است که هیچ وقت فکرِ ترک سوریه را نکرده است!
این اظهارِ قاطع، درحالیست که جنگ تا دروازه کاخ ریاستجمهوری در دمشق رسیده و حتا باری مقرِ ریاستجمهوری آماجِ حملاتِ مخالفان و داعش قرار گرفته است. اما اسماء اسد که شهروند بریتانیاست، همچنان با قاطعیت اصـرار میورزد که حاضر نیست سوریه جنگزده و در خونتپیـده را ترک کند.
تا دو سال پیش، هیچ کس تصور نمیکرد حکومت بشـار اسد پنج سال دوام بیاورد؛ زیرا هر آن احتمالِ فروپاشیِ دولت اسد میرفت. اما خانم اسد پا به پایِ همسرش در این نبرد فرسایشی و طولانی مقاومت کرد.
در جنگ پنجساله اسد با مخالفانِ داخلی و گروه تروریستی داعش، چند میلیون سوری آواره شده و صدهاهزار تنِ دیگر تا کنون کشته شدهاند. اما در افغانستان خوشبختانه وضع با همۀ خرابیها و مشکلات، بهتر از سوریه بوده است. با این وجود، سالهاست که میبینیم اغلبِ خانوادههای مقامهای دولتیِ ما ـ از یک آمر حوزه گرفته تا رییس، معین، نمایندۀ شورا، وزیر و رییسجمهور و سرانجام مقامات ارشد حکومت ـ در بیرون از کشور بهسر میبرند.
از پانزده سال پیش تا کنون، خانوادههای اکثریتِ مقامهای افغانسـتان در دبی، ترکیه، امریکا، انگلیس و… زندهگی میکنند. اینجاست که حضورِ همسر و خانوادۀ آقای اسد، به الگویی حسرتبار برای ما تبدیل میشود. سوریه درگیرِ یک جنگِ تمامعیار داخلی بود. جنگ داخلی ختم ناشده، بلایی دیگر بر مردم این کشـور نازل شد و گروه شوم و قرونوسطاییِ داعش متولد گردید. داعش سـوریه و عراق را پایگاه اصلیِ خویش انتخاب کرد، هزارانهـزار نفر را در این کشور کشت و آثار تاریخی و باستانی را نابود کرد؛ اما این جنایتها هرگز سبب نگردید مقامهای دولتِ سوریه به ترکِ کشور بیندیشـند و یا خانوادههایشان را بیرون کنند.
اما در اینجا وقتی که جنگ در بخشی از کشور شعلهور میگردد، میبینیم که بسیاریها پاسپورتهایشان را به جیب زده و کمربندِ خروج از وطن را میبنـدند. همین اکنون بسیاری از افرادی که نانِ خوردن دارند و فکری برای زندهگی متفاوت، میگویند: “این وطن جور شـدنی نیست، باید بارِ سفر را بسـت و رفت!”
اما این نوع نگاه در افغانسـتان، مخصوصاً در پانزده سال اخیر، تیشه به هستوبودمان زده است. البته گناهِ زیادی هم بر مردم نیست، وقتی میبینند: بسیاری از مقامهای حکومتی، همانندِ مهمان در افغانستان بهسر میبرند و خانوادههایشان در کشورهای اروپایییی که وطنِ اصلیشان شناخته میشود، زندهگی میکنند؛ وقتی میبینند بلندپایهترین مقامهای دولتی، برای خود در کشـور قصرهای امن و مجلل ساختهاند و تا هنوز یکبار هم اعضای خانوادۀشان را بدانجا نیاوردهاند!
گویی مقاماتِ ما، افغانستانِ فقیر را مهمانخانهیی برای پولشویی و کسبِ ثروتِ فسادآلود تصور کردهاند و نیت دارند این مهمانی را تا آخرین فرصت و امنیتِ باقیمانده برای تاراج ادامه دهند.
بنابراین، تا زمانی که مسوولانِ دولتی این الگویِ باطل را در سر داشته باشند و خانوادههایشان را به افغانستان فرا نخوانند، سایر مردم نیز آهنگِ کوچ و سـفر را تا سواحلِ امن خواهند نواخت و هیچ استدلالی نخواهد توانست آنها را به ماندن و ایستادن در برابرِ مشکلات قناعت دهـد.
به امیـد روزی که مقاماتِ کشور، میهندوستی و ایستادهگی را از اسماء اسد سرمشق بگیرند و به مردمِ خویش انگیزۀ ماندن و ساختنِ افغانستان را بدهنـد!
Comments are closed.