احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 4 عقرب 1395 - ۰۳ عقرب ۱۳۹۵
این روزها یک بارِ دیگر خبرهای ضدونقیضی از گفتوگوهای صلح با طالبان و فشارِ پاکستانیها بر این گروه به گوش میرسد. به گفتۀ برخی منابع، سفیر افغانستان در پاکستان خبرِ سفر هیأتِ سهنفرۀ طالبان از دوحه به این کشور را تأیید کرده و گفته است که پاکستان دولتِ افغانستان را در جریان این سفر قرار نداده است. به گفتۀ عمر زاخیلوال، هدف سفر هیأت طالبان به پاکستان، گفتوگو در مورد زندانیانِ این گروه و مشکلات پناهجویان خوانده شده است. او همچنین خاطر نشان کرده که این سفر نشان میدهد که طالبان خواهانِ گفتوگوهای صلح با دولت افغانستان هستند، اما به دلیل وابستهگی به پاکستان نمیتوانند بهصورتِ مستقلانه در این خصوص تصمیم بگیرند.
جالب اینجاست که از سفر هیأتِ طالبان به پاکستان، سرتاج عزیز مشاور امنیت ملیِ نخستوزیر این کشور اظهار بیاطلاعی کرده و طوری نشان داده است که طالبان بدون آگاهیِ مقامهای پاکستانی به این کشور سفر کردهاند. پذیرش چنین سخنانی اگر غیرممکن نباشد، اما بسیار بعید است؛ زیرا با توجه به روابط پاکستان با طالبان، غیرممکن است که آنها از چنین سفری بیاطلاع بوده باشند. از جانب دیگر، احتمال دارد که در عقبِ هدفِ گفته شدۀ هیات طالبان، هدفهای دیگری نهان باشد که فقط برای مقامهای پاکستانی مشخص است.
طالبان هنوز از چنان موقعیتی در جهانِ فعلی برخوردار نشده اند که هیأتی از آن به یک کشور سفر کند و مقامهای آن کشور در جریان چنین سفری قرار نداشته باشـند. پاکستانیها به صورتِ واضح دروغ میگویند و میخواهند بازی گفتوگوهای صلح را از یک مسیرِ دیگر به پیش ببرند. در همین حال، میتوان به گزارش دیگری که از فشارهای پاکستان بر گروه طالبان خبر میدهد، اشاره کرد. بر اساس این گزارش که دولت پاکستان آن را به نشر رسانده، فشارهایِ این کشور بر این گروه برای پیوستن به روند گفتوگوهای صلح، سبب شده که برخی از اعضای ارشد آن این کشور را با خانوادههایشان ترک کنند. در گزارش گفته شده که پاکستان از طالبان خواسته است که یا به روند گفتوگوهای صلح با دولت افغانستان بپیوندند و یا خاکِ این کشور را با خانوادههای خود ترک کنند.
چنین درخواستی را یک بارِ دیگر نیز دولت پاکستان در بحبوحۀ تیره شدنِ روابطش با دولتِ افغانستان مطرح کرده بود که هیچ نتیجۀ ملموسی به دلیل عدمِ اراده این کشور به بیرون کردنِ طالبان از خاکش در پی نداشت. این بار نیز ظاهراً دولت پاکستان در پی فشارهای جهانی بر این کشور به دلیل حمایتِ بیدریغ و آشکار از تروریسم و افراطگرایی، چنین خواستی را فقط برای خاک پاشیدن به چشمِ دیگران ابراز داشته است.
پاکستان در حالی که بهصورتِ واضح از گروه طالبان حمایت میکند، اما در عین حال بازی خطرناکی را نیز آغاز کرده و آن، عبارت از اغفال افکار عمومیِ جهان با خبرهای کاملاً عاری از واقعیت است. چه کسی باور میکند که پاکستان دسترسی به اعضای ارشدِ گروه طالبان ندارد؟ همین چند روز پیش، داکتر عبدالله عبدالله رییس اجراییِ دولت وحدت ملی که تازه از سفر عربستان سعودی برگشته بود، در کنفرانس خبریاش اعلام کرد که سران طالبان در پاکستان زندهگی میکنند و مقامهای پاکستانی کاملاً از جای بودوباشِ آنان خبر دارند.
اگر دولت پاکستان واقعاً میخواست که دولت افغانستان و جامعۀ جهانی را در مبارزه با تروریسم و افراطگرایی کمک کند، بهسادهگی میتوانست با برداشتنِ چند گام چنین ارادهیی را متبارز سازد. نخست اینکه پایگاههای آموزش و پرورشِ این گروه را در پاکستان برمیچید، دوم از این گروه حمایت مالی و تسلیحاتی نمیکرد و نظامیانِ خود را در کنارِ آنها قرار نمیداد، و سوم اجازه نمیداد که از خاکِ این کشور علیه کشورِ دیگری برنامهریزی کنند. کشور پاکستان به کدام یک از این موارد عمل کرده است که بتوان نسبت به صداقتِ آن در همکاری برای گفتوگوهای صلح امیدوار بود؟
پاکستان در حالی به شایعهپراکنی در مورد وارد کردنِ فشار بر گروهِ طالبان آغاز کرده که بر اساس گزارشهای کاملاً موثق از مقامهای محلی در ولایتهای فراه و کندز عملاً نیروهای این کشور در کنار طالبان علیه دولت افغانستان میجنگند. مقامهای فراه گفته اند که بیش از ۸۰ نظامی پاکستان، همراه با گروه طالبان وارد بخشهایی از این ولایت شده و در کنار آنها با نیروهای امنیتی درگیر اند.
بارها در صحنههای نبرد، افراد پاکستانی به اسارتِ نیروهای افغانستان درآمده و چه بسا همین لحظه در زندانها بهسر میبرند. در کنار اینها، همواره وقتی حملهیی از سوی طالبان و یا دیگر گروههای تحت قیومیتِ پاکستان در افغانستان گزارش میشود، سرنخهای بهدست آمده نشان میدهند که طراحان و برنامهریزانِ این حملات در خاکِ پاکستان بوده اند. در هیچ یک از حملات انتحاری، گروههای تروریست و افراطی از داخل خاکِ افغانستان به برنامهریزی آنها اقدام نکرده اند. چرا؟… چون خانۀ امنِ تروریستها و افراطگرایان در پاکستان است و این کشور علاوه بر اینکه به این افراد اجازه میدهد که در آن کشور سکونت داشته باشند، در برنامهریزیهای تروریستی نیز آنها را کمک میکند.
اما نکتۀ پایانی اینکه: دولت افغانستان در امر صلح باید کاملاً محتاط باشد، یک جناح متأسفانه با تمام توش و توان تلاش دارد که به هر نحو ممکن با طالبان گفتوگو کند. این جناح با اشاره به گفتوگوهای صلح با حزب اسلامی، ظاهراً میخواهد افکار عمومی در کشور را متقاعد کند که گفتوگو با گروه طالبان هم میتواند به نتایجی شبیه به گفتوگوهای صلح با حزب اسلامی شاخۀ حکمتیار منجر شود.
متأسفانه هنوز پیامدهای صلح با آقای حکمتیار بهدرستی مشخص نشده، تا تجربۀ دیگری با یک گروه کاملاً تروریستی تکرار شود. ارگ ریاست جمهوری اگر هدفهای قومی و تباری را در این راستا دنبال نمیکند، باید در برابر طالبان و حمایتگران آن، از همان سیاست عدمِ نرمش به هدف متقاعد کردنِ گروههای جنگطلب به نشستن پشتِ میز مذاکره استفاده کند. هر گزینۀ دیگری متأسفانه نشان داده که محکوم به شکست است.
Comments are closed.