احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 8 عقرب 1395 - ۰۷ عقرب ۱۳۹۵
در زندهگی احساساتِ ناخوشایندی هستند که افراد را شرمگین میکنند و روحشان را میآزارند. احساساتی چون خجالت، حقارت، احساس گناه، طرد شدن و پوچی از این دستهاند. مشکل تنها به همینجا ختم نمیشود، بلکه این اشخاص حس میکنند که خانوادۀشان هم آنان را دستکم میگیرند و با دیدۀ تحقیر به آنها مینگرند. اشخاص همیشه شرمگین، عادت دارند که نظرات و بازخوردهای منفی دیگران را بشنوند و بدتر اینکه وقتی کسی آنها را تحسین میکند، هم او و هم تعریف و تمجیدش را پس میزنند. اگر شما هم از این دستهاید و میخواهید به رشد و شکوفایی برسید، سعی کنید هرچه زودتر احساس شرمندهگی را از وجودتان دور کنید، چرا که این کشمکش درونی دستوپای روح ما را میبندد و به آن تلقین میکند که ارزشمند و شایسته نیست.
برای موفقیت در این کار، گام اول این است که ریشۀ این مشکل را بیابید. تمام احساسات مثبت و منفی ما علاوه بر منشای درونی، از منابع خارجی هم سرچشمه میگیرند. این نکته در مورد پیامهای تحریف شدۀ شرمساری هم صدق میکنند. فکر کنید. از خود بپرسید که اولینبار کی این احساس را پیدا کردید؟ آیا بعد از اینکه افراد بالا دست شما، تأییدتان نکردند یا درباره شما و کارتان سخنان ناخوشایندی گفتند، این حس آزاردهنده خلق شد؟
هر تجربۀ منفی میتواند عامل ایجاد این نارضایتی از خود، احساس بیهودهگی و شرمساری شود. اگر این ریشههای هرز را بکنید، میتوانید عزت نفس از دست رفتۀ خود را بازیابید. اجازه ندهید گفتهها و اظهارنظرهای منفی دیگران بر واقعیت زندهگیتان تأثیر بگذارند و آن را تحریف کنند. واقعیت زندهگیتان را خودتان و با دستهای خودتان خلق کنید و سعی کنید از ماهیت اصلی آن محافظت کنید. هرگاه که حس کردید این بینش و مفهوم زندگیتان در حال تخریب و تحریف شدن است، هرچه زودتر این جریان را متوقف کنید. بهترین، شایستهترین و موثرترین عنصر در این میان، خود شما هستید. تصمیم بگیرید و با ارادهیی قوی وارد میدان شوید و تمامی این نیروهای منفی و احساسهای نابهجا و بیارزش شرمساری را که مثل طنابی آزاردهنده دستوپای روح زنده و ارزشمندتان را بستهاند، حذف کنید.
یکی از بهترین راهحلها یا بهتر بگویم تنها راه موثر اینست که درباره مشکلات و حسهای آزاردهندۀ درونتان با کسی که مورد اعتماد شماست، حرف بزنید و او را از ناراحتی خود آگاه سازید. اگر دوستی صمیمی دارید یا به یکی از افراد خانوادهتان نزدیکترید، با آنها حرف بزنید. اگر هم حس میکنید که حرف زدن با افراد آشنایی که شما را میشناسند برایتان آسان نیست، به سراغ یک مشاور یا روانشناس بروید. البته این کار در ابتدا راحت نیست و ممکن است بترسید یا مضطرب شوید. این حالت طبیعی و عادی است. روح شما زخمی شده و جراحات دردناکی در خود دارد. اگر بخواهید این زخمهای ناراحتکننده را باز کنید و به پزشک نشان دهید، قطعاً آسان نخواهد بود. اما بدانید که پس از تحمل اندکی آزردگی و ناراحتی، آرامش خواهید یافت، چرا که مشکلات خود را با کسی مطرح کردهاید که بیطرفانه به شما گوش داده و قضاوت نکرده است. در عوض حرفهای شما را شنیده راهکارهایی ارایه کرده و از همه مهمتر شما را رد نکرده و پذیرفته است.
این مشاوره باعث میشود که بتوانید با حوادث ناگوار و ناخوشایند گذشته روبهرو شوید و بدون ترس مرورشان کنید. پس از این کار میتوانید نقاط منفی آنها را حلاجی کرده بر احساس شرمساری و ناکامی غلبه کنید. اما یادتان باشد که این موفقیت با یک بار تلاش به دست نمیآید. اگر میخواهید آرامش و آسودگی خاطر پیدا کنید، باید پشتکار داشته باشید. اگر در میانۀ راه جا بزنید و از ادامۀ کار منصرف شوید، فقط آزردگی خود را طولانیتر کرده خوشبختی و شادی را دورتر و دورتر میکنید. بسیاری از افراد مدام در افکار تاریک و تیره خود سیر میکنند و با این رکود و رخوت وقتشان را تلف میکنند. در صورتی که اگر همین اشخاص کمی شجاع میبودند و با اشتباهات گذشته مواجه میشدند، میتوانستند زندگیشان را تغییر دهند.
منبع: تفاهمنیوز
Comments are closed.