احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:علیرضا تاجریان/ یک شنبه 7 قوس 1395 - ۰۶ قوس ۱۳۹۵
بخش دوم/
نوع دیگری از فقر وجود دارد که مستقیماً تحت تأثیر گرایشهای دینی و بنا به خواست فرد پدید میآید که باید آن را «فقر آرمانی» نامید؛ مثلاً در ادیانی چون بودایی و مسیحیت جایگاه ارجمندی به فقر اختصاص داده میشده و آن را نوعی تقوا میپنداشتند و برای پیروان خویش فقر را از صفات «جمیله» میشمردند. «فقر فرهنگی» نوع دیگر فقر است و در سطح خُرد، فقر فرهنگی عبارت از قرار گرفتن در معرض انواع آسیبهای اجتماعی و فرهنگی میباشد که فرد به طور مستقیم یا غیرمستقیم دچار آن است. مثل بیسوادی والدین یا بیسرپرستی.
رابطۀ فقر فرهنگی با قانونگریزی
بیسوادی و کمسوادی، ناآگاهی و جهل به قانون، تعدد و تنوع خُردهفرهنگها و توزیع و استفادۀ نابرابر از امکانات و خدمات آموزشی و فرهنگی در سطوح محلی و ملی و گسترش روزافزون ارتباطات فراملی، به پیدایش و تشدید تفاوتها و تعارضات عقیدتی، ارزشی و هنجاری در بین افراد و گروههای اجتماعی منجر میگردد. در چنین شرایطی افراد و گروههای اجتماعی اگر از نظر خانوادهگی نیز دچار نابهسامانی باشند، بر سر تشخیص اهداف و راههای نیل به اهداف دچار سرگردانی میشوند و از نظر اخلاق نظری و اخلاق عملی دچار تعارض میگردند و بر هنجارها و قواعد عمل نمیکنند و انگیزه مشارکت در امور عامالمنفعه و خیر عمومی را از دست میدهند. این افراد در جهت نیل به اهداف فردی با صرف هزینههای عمومی به خودخواهیِ خود ادامه میدهند و از جامعه انتقام میگیرند.
نظریۀ ساختاری فرصت و ارتباط بین فقر و قانونگریزی
«رابرت مرتن» در نظریه ساختاری فرصت در مورد ارتباط فقر با قانونگریزی، اینگونه استدلال میکند که جامعهیی که تأکید زیادی بر موفقیت مادی دارد و میزان دارایی را معیار موفقیت افراد میشناسد، ثروت به عنوان یک هدف فرهنگی و اجتماعی شناخته میشود و غالب مردم عملاً میپذیرند که موفقیت، قاطعانه با معیار ثروت و مادیات سنجیده میشود. از آنجا که قشر کوچکی در جامعه دسترسی گستردهیی به امکانات و اهداف مالی دارند، ولی قشر وسیعتری دسترسی ناچیزی به شیوههای درآمدزا مییابند. بنابراین برای گروه مردم (فقرا) ابزار و هدف اجتماعی بر هم منطبق نیستند. این گروه هدف را مطلوب میداند، ولی امکان دسترسی به آن را ندارد. از نظر مرتن در این شرایط، مردم فقیر به روشهای مختلف سعی بر انطباق اجتماعی مینمایند. سعی این افراد در گزینش شیوههای انطباق با هدف اجتماعی ممکن است به طیفی از رفتارهای مختلف، از قبیل فراهم آوردن امکانات جدید برای خود که مورد قبول جامعه نیست و یا رویآوری به رفتارهای غیرقانونی برای کسب درآمد و ثروت باشد. در مجموع از نظر مرتن، وقتی فقر در جامعه گسترش مییابد که جامعه ابزار و امکانات تولید ثروت را یکسان توزیع نمینماید و استعداد و توانایی اعضای جامعه برای تلاش مشروع نیز به طور یکسان پرورش نمییابد. بنابرین در این شرایط باید انتظار داشت که فقرا برای تطبیقپذیری، رفتارهای غیرقانونی بیشتری برای پاسخگویی تقاضاها و رفع نیازهای ضروری خود انجام دهند.
Comments are closed.