احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:قنبری/ شنبه 13 قوس 1395 - ۱۲ قوس ۱۳۹۵
عرفانِ سعدی همانند مولوی و حافظ، شورانگیز نیست؛ به همین دلیل شوق را بر دیدار ترجیح میدهد. در شعرهای سعدی بهویژه در غزلیات، با عرفان ملایم مبتنی بر خوف مواجه هستیم. عرفان او در غزلیات بارزتر است و تعبیر عموم از اشعار او به این شکل است که او را عالم اخلاق و عالم اجتماعی میدانند.
غزلیات سعدی به گونهیی است که برخی از شرححالنویسان عرفانی، سعدی را هم جزو عارفان میدانند. این گروه به دلیل اینکه سعدی سلوک عرفانی را در غزلیات خود بیان میکند و اشعار سوزناکی دربارۀ مقامات و احوال عرفانی ذکر کرده است، او را عارف میدانند.
سعدی میگوید: “هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم/نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم”، “بههوش بودم از اول که دل بهکس نسپارم/ شمایل تو بدیدم، نه صبر ماند و نه هوشم” این غزل یکی از زیباترین غزلهای سعدی است، چرا که نشاندهندۀ شوق و ذوق عارفانۀ شاعر نسبت به دیدار خداوند است.
این شوق و ذوق، مستلزم سیر و سلوک است. اگر ما اشعار سعدی را در این حوزهها بررسی کنیم، میتوانیم بگوییم که سعدی برای سلوک مسایلی را در نظر گرفته است. او در آثار منثور خود هم دربارۀ اهل ذوق و درویشان نکات جالبی را مطرح میکند. در گلستان سعدی، بابی به نام درویشان و اخلاق درویشی وجود دارد و باید دانست که درویش در متون عرفان فارسی، معنای منفی نداشته است.
سعدی، حافظ و مولوی به درویش به دید بد نمینگریستند. هرچند گاهی به واژۀ صوفی بدبین بودند، اما درویش در نزد آنها پسندیده بود. همۀ این موارد، نشان از آن دارد که سعدی دارای یک روش و منش عرفانی ملایم و ظریف است. عرفان سعدی همانند مولوی و حافظ، شورانگیز نیست؛ به همین دلیل شوق را بر دیدار ترجیح میدهد: “شوق است در جدایی و جور است در نظر.”
در اشعار سعدی این عرفان لطیف دیده میشود که سالک را به نگاه شوقی دعوت میکند. سعدی هراس دارد از اینکه چشمانش به دیدهگان معشوق نظر کند؛ از اینرو جدایی را ترجیح میدهد و در عین حال با شوق زندهگی میکند.
سعدی میگوید: “بگذار تا مقابل روی تو بگذریم/ دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم” “شوقست در جدایی و جورست در نظر/ هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم” او با دزدیده نگاه کردن موافق است، چرا که میداند تاب دیدن را ندارد. در نظری که مطرح شد، عرفان سعدی مورد تایید است.
با توجه به معیار داشتن سلوک عرفانی، ما میتوانیم سعدی را عارفی ملایم و معتدل محسوب کنیم. سعدی همانند برخی از عرفا، شریعت را قربانی طریقت نمیکند. او عالم اخلاقی است، در عین حال روشی هم برای سلوک عرفانی خود دارد.
Comments are closed.