احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ چهار شنبه 27 دلو 1395 - ۲۶ دلو ۱۳۹۵
قرار است امروز در مسکو نشستی میان نمایندهگان افغانستان، پاکستان، ایران، هند و چین به میزبانیِ روسیه برگزار شود. این نشست به دقیق یک روز بعد از روز تاریخی خروج قشون سر خ از افغانستان، در مسکور برگزار میشود که خود میتواند پیامی خاصی را مخابره کند. اما جدا از این، به نظر میرسد که بخشی از سفر اخیرِ وزیر خارجۀ افغانستان به مسکو با این مسأله رابطه داشته و هرچند به گونۀ رسمی در این خصوص حرفی زده نشده، ولی نشست ۱۵ فبروری نشان میدهد که روسیه مقدماتِ این نشست را با مقامهای کشور مطرح کرده است.
روسیه در حالی یک بارِ دیگر نشستی را به هدف تأمین صلح در افغانستان برگزار میکند که همین چند روز پیش، جنرال جان نیکلسون فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان به صورتِ آشکار اعلام کرد که روسیه با برقراری رابطه با گروه طالبان در پی بیثباتی و تضعیفِ حکومت کابل است. اینکه حالا چه اتفاقی افتاده که با وجود چنین هشدار شدیدی، مقامهای کشور حاضرند در نشستِ مسکو شرکت کنند، تا هنوز معلوم نیست.
روسیه چند ماه پیش نیز نشستی با حضور برخی کشورهای منطقه و از جمله پاکستان در مسکو برگزار کرد که با واکنش منفی و تندِ دولت افغانستان روبهرو شد. یکی از انتقادهایی که از سوی مقامهای کشور در رابطه با برگزاری نشست مسکو ابراز شد، عدم دعوت از مقامهای کشور در چنین نشستی بود. دولت افغانستان میگوید هر نشستی که در رابطه با مسایل افغانستان برگزار میشود، باید در تفاهم با این کشور صورت گیرد.
از جانب دیگر، مقامهای کشور گفتوگوهای صلح را به عنوان گفتوگوهای بینالافغانی میبینند و با توجه به تجربۀ مذاکرات با حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار، میگویند وقتی دولت افغانستان مجال پیدا کند، گفتوگوهای صلح به نتایج مثبت میانجامد. گویا نارضایتی مقامهای کشور از این است که برخی کشورهای منطقه به هر دلیلی در امور و مسایل داخلی افغانستان دخالت میکنند و اینگونه دخالتها سبب میشود که روند صلح از مسیر اصلی آن ـ که باید به وسیلۀ دولت افغانستان صورت گیرد ـ به سمتِ دیگری سوق پیدا کند.
تا جایی این استدلال میتواند درست باشد، ولی اینکه واقعاً دولت افغانستان توانایی و ظرفیت کشاندنِ مخالفانِ مسلح را به پای میز مذاکره داشته باشد، هنوز در هالهیی از ابهام قرار دارد. از سوی دیگر، روسیه نیز بهسادهگی نمیخواهد به عنوان عنصری غیرفعال در منطقه حضور داشته باشد. روسیه نسبت به برنامههای امریکا در منطقه مشکوک به نظر میرسد و به همین دلیل از هر راهِ ممکن تلاش میورزد که با حضور فعال در مسایل منطقه، نقش امریکا و غربیها را تضعیف سازد.
امریکاییها نیز متوجه این قضیه شده اند. آنها که خود روزی علمبردارِ مذاکره با طالبان بودند و به گونهیی شرایطی را فراهم ساختند که این گروه با داشتن دفتر سیاسی در قطر عملاً به عنوان جناح رسمیِ مخالف دولتِ افغانستان شناخته شود، حالا از این میهراسند که چنین موقفی از سوی روسیه به آنها داده شود.
مسالۀ دیگر اما سفرِ غیرمنتظرۀ رییس جمهور غنی و حواریونِ او به شمول حنیف اتمر مشاور امنیت ملی، معصوم استانکزی رییس امنیت ملی و سلام رحیمی رییس دفترِ او به امارات متحدِ عربی است که اواخر روز یکشنبه صورت گرفت. ارگ ریاست جمهوری تلاش کرد که در اعلامیهیی در این مورد، این سفر را بخشی از مراوداتِ موجود میان دو کشور قلمداد کند؛ ولی مشخص است که سفر چنین هیأتی به ابوظبی نمیتواند بدون آجنـدای مشخصِ کاری که میتواند شمامل مذاکرات صلح هم شود، انجام شده باشد.
افرادی را که آقای غنی در این سفر با خود همراه دارد، از حلقۀ خاصِ تصمیمگیرندهگان سیاسی در افغانستان اند که نزدیکترین و استراتژیکترین روابط را با رییسجمهوری در دو سال و نیم گذشته داشته اند. ارگ ریاست جمهوری مدعی است که پس از کشته شدنِ پنج دیپلومات امارات متحد عربی در قندهار چنین سفری ضروری مینماید؛ ولی معلوم است که آقای غنی صرفاً برای دلجویی از مقامهای امارات متحد عربی به خاطر کشته شدن دیپلوماتهای آن کشور به ابوظبی سفر نکرده است. میان این سفر و آنچه که قرار است فردا در مسکو اتفاق بیفتد، اگر رابطۀ آنچنانی دیده نمیشود، اما هر دو مسأله بدون تردید به گفتوگوهای صلح با طالبان و یا هر جناح دیگری که با اماراتیها نزدیکی دارند، ربط دارند.
آقای غنی در تلاش است که پس از امضای توافقنامۀ صلح با حزب اسلامی به رهبری حکمتیار، دیگر جناحهای دخیل در جنگ افغانستان را هم به نوعی نسبت به روند صلح خوشبین بسازد. هدفی که فکر نمیشود در وضعیت کنونی و به ویژه با سیاستهای تازۀ کاخ سفید چندان به موفقیت بینجامد. روسیه و امریکا بازی در منطقه و به ویژه افغانستان را چنان مدیریت میکنند که بعید است به آسانی صلح و امنیت در منطقه تأمین شود.
روسها در افغانستان تنها به دنبال منافعِ خود نیستند، بل انتقام خود از قضیۀ اوکراین را نیز به گونهیی میخواهند تلافی کنند. روسها باور دارند که اگر امریکاییها در اوکراین دخالت نمیکردند، این کشور چنین با جسارت در برابر تصمیمهای روسیه ایستادهگی نشان نمیداد. برای برای روسها بسیار مهم است که رقیب دیرینۀ خود را در یکی دیگر از میدانهای رویارویی، به شکست نزدیک سازند تا بتوانند از او امتیاز بگیرند. اینجا افغانستان است که در میانِ دو سنگِ آسیاب در حال خُرد شدن قرار گرفته است. اگر دولت افغانستان نتواند سیاست متوازنِ منطقهیی و جهانی را دنبال کند، بدون شک جنگ در افغانستان برای سالهای متمادی میان رقبای جهانی همچنان ادامه خواهد یافت.
Comments are closed.