احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سید حسین اشراق - ۱۸ ثور ۱۳۹۶
بخش دهم
۱۳ـ مدارا سنگ آخر بنایی است که حقوق بشر، تکثرگرایی (همچنین تکثرگرایی فرهنگی)، دموکراسی و دولتِ قانونی را استوار نگاه میدارد. مدارا هرگونه جزمگرایی و مطلقاندیشی را رد کرده و بر معیارهای تنظیمشده در اعلامیه جهانی حقوق بشر تأکید میکند.
۱۴ـ روشِ مدارا، همخوان با احترام برای حقوق بشر بوده و به معنای تحملِ بیعدالتی اجتماعی یا کنار گذاشتن یا تضعیف اعتقادات فرد نیست. معنای آن این است که فرد آزاد است که به اعتقاداتِ شخصی خود پابند بماند و بپذیرد که دیگران نیز به اعتقاداتشان پابند بمانند. این یعنی پذیرفتنِ این حقیقت که انسانها، که بهطور طبیعی از نظرِ ظاهر، وضعیت، گفتار، رفتار و ارزشهایشان متفاوت هستند، این حق را دارند که در صلح زندهگی کنند و همچنان که هستند، باشند. این همچنین بدین معناست که دیدگاهِ یک فرد نباید بر دیگران تحمیل شود.
ماده ۲: در سطح دولت
۲۱ـ مدارا در سطحِ دولت مستلزمِ عادلانه و بیطرف بودنِ دستگاههای قانونگذاری، اجرایی، و قضایی و روند اداری است. این امر همچنین مستلزم آن است که فرصتهای اقتصادی و اجتماعی بدون تبعیض در اختیار هر فردی قرار گیرد. محرومسازی و به حاشیه راندن میتواند به احساسِ درماندهگی، تخاصم و تعصب بیـنجامد.
۲۲ـ به منظورِ رسیدن به جامعه با مدارا و تحملِ بیشتر، دولتها باید کنوانسیونهای بینالمللی حقوق بشرِ موجود را تصویب کرده و در صورت لزومِ قانونهای جدیدی طرح کنند که فرصت و رفتارِ برابر را برای همۀ گروهها و افراد جامعه تضمین نماید.
۲۳ـ برای هماهنگی جهانی ضروری است که افراد، اجتماعات و ملتها، شخصیتِ چندفرهنگیِ خانواده بشری را بپذیرند و بدان احترام بگذارند. بدونِ مدارا، صلح نمیتواند وجود داشته باشد و بدون صلح، توسعه و دموکراسی وجود نخواهد داشت.
۲۴ـ ناشکیبایی ممکن است به شکلِ به حاشیه راندنِ گروههای آسیبپذیر و محروم کردنِ آنان از مشارکتِ اجتماعی و اقتصادی، و نیز خشونت و تبعیض علیه آنان باشد. چنانکه در اعلامیه “نژاد و تبعیض نژادی” تأکید شده است: “همۀ افراد و گروهها حق دارند که متفاوت باشند”. (اعلامیه یونسکو ۱۹۷۸)
ماده ۳: ابعاد اجتماعی
۳۱ـ در دنیای کنونی، مدارا از هر زمانِ دیگری مهمتر است. مشخصه این دوران، جهانیشدنِ اقتصاد، روزافزونی تحرک، ارتباطات، همزیستی و وابستهگی متقابل، مهاجرتهای گسترده و رانده شدنِ کُلِ ساکنین مناطق، شهرنشینی و دگرگونی الگوهای اجتماعی است. از آنجا که هر بخش از جهان نمودی از گوناگونی است، ناشکیبایی و نفاق به گونه فزاینده هر منطقه را تهدید میکند. این امر به یک کشور محدود نمیشود، بلکه یک خطرِ جهانی است.
۳۲ـ مدارا بینِ افراد و همچنین در خانواده و جامعه ضروری است. مدارا و صراحت، قابلیت گوش فرا دادن و همبستهگی میبایستی در مکاتب و دانشگاهها و همچنین در آموزشهای همهگانی، در خانه و محلِ کار ترویج شوند. رسانههای همهگانی میتوانند با ایجادِ فضایهای گفتوگو و بحثِ آزاد و باز، نقشِ سازندهیی ایفا نمایند. ارزشهای مدارا را اشاعه دهند و خطرهای ناشی از بیاعتنایی به آن و گسترشِ گروهها و ایدیولوژیهای ناشکیبا را نشان دهند.
۳۳ـ همچنان که در “اعلامیه نژاد و تعصب نژادی یونسکو” تأکید شده است، راهکارهایی باید بهکارگرفته شوند که برابری در کرامت و حقوق برای افراد و گروهها را در هنگامِ ضرورت تضمین نمایند. با توجه به این امر، توجه ویژهیی باید به گروههای آسیبپذیر که فاقدِ امکاناتِ اجتماعی یا اقتصادی مناسب هستند، معطوف شود که بتوان حمایتِ قوانین و راهکارهای جاری اجتماعی را برای آنان بهویژه در زمینه مسکن، اشتغال و بهداشت و درمان فراهم نمود، به اعتبار فرهنگ و ارزشهای آنها احترام گذارد و پیشرفت و جامعهپذیری شغلی و اجتماعی آنان، بهویژه از طریق آموزش، تسهیل شود.
۳۴ـ جهتِ هماهنگ کردنِ پاسخ جامعه بینالمللی به این چالشِ جهانی میبایست پژوهشهای علمیِ لازم انجام گرفته و شبکههای ارتباطی ایجاد گردند، مضاف بر این بررسی دلایل ریشهیی و راهحلهای مؤثر توسطِ علوم اجتماعی، همچنین برنامههای پژوهشی در سیاست و قانونگذاری، در دستورِ کارِ کشورهای عضو قرار گیرند.
ماده ۴: آموزش و پرورش
۴۱ـ آموزش مؤثرترین وسیله جلوگیری از عدمِ تحمل و ناشکیبایی است. اولین گام در آموزشِ مدارا این است که حقوقِ مشترک و آزادیهای مردم به ایشان آموزش داده شود، که این حقوق و آزادیها مورد احترامِ آنان قرار گرفته و خواستِ آنان برای حمایت از حقوق و آزادیهای دیگران فزونی یابد.
۴۲ـ آموزش برای مدارا باید به عنوانِ ضرورتِ مبرم در نظر گرفته شود: از اینروست که ترویج شیوههای آموزشِ عقلانی و سیستماتیک مدارا به منظور برخورد با عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مذهبی ایجادِ عدمِ تحمل و ناشکیبایی، یعنی ریشههای اصلی خشونت و محرومسازی دیگران، ضروری است. برنامهها و سیاستهای آموزشی باید به رشد و گسترشِ تفاهم، همبستهگی، مدارا و شکیبایی در میانِ افراد و همچنین گروههای قومی، اجتماعی، فرهنگی و زبانی و ملتها یاری برساند.
۴۳ـ تربیت برای مدارا باید مؤثر باشد که از بهوجود آمدنِ ترس از دیگران و تمایل به محرومسازی آنها جلوگیری کند. همچنان از قابلییتِ ارتقای ظرفیتِ جوانان برای دستیابی به ارزیابی مستقل، فکر انتقادی و نیروی قضاوت اخلاقی برخوردار باشد.
۴۴ـ ما تعهد میکنیم که برنامههای پژوهشِ دانش اجتماعی و آموزش برای مدارا، حقوق بشر و عدمِ خشونت را حمایت کرده و انجام دهیم. این به معنای اختصاص دادنِ توجه ویژه به بهبودِ امر ِتربیتِ آموزگاران، مواد آموزشی، محتوای کتابها و متون درسی، و دیگر مواد آموزشی از جمله تکنولوژیهای جدید آموزشی، با هدفِ آموزشِ شهروندانِ مسوول و حساس به حقوقِ دیگران است که نسبت به فرهنگهای دیگر دارای برخوردِ باز بوده و میتواند به آزادی ارج گذاشته و کرامت و گوناگونی انسانی را محترم داشته و از تنشها و ستیزهها جلوگیری نموده یا آنها را به شیوههای مسالمتآمیز حلوفصل نماید.
Comments are closed.