احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





نگــاهــی به ترجمه انگلیسی رباعیات خیام/ یادداشتی بر برگردانِ اشعار خیام از نجف دریابندری

گزارشگر:سه شنبه 26 ثور 1396 - ۲۵ ثور ۱۳۹۶

بخش نخست/

mandegar-3در سال ۱۳۶۷ کتاب نفیسی به نام شراب نیشابور در پاریس به چاپ رسید که مشتمل بر عکس‌های زیبایی، کار شاهرخ گلستان و گل‌چینی از رباعیات خیام به خط نصرالله افجه‌یی، همراه با ترجمۀ انگلیسی آن‌ها به قلم کریم امامی ‌بود. متن فارسی رباعیات همان است که در کتاب ترانه‌های خیام نوشتۀ صادق هدایت آمده است، با این تفاوت که مترجم از یک‌صدوبیست رباعی آن، فقط هفتاد رباعی را برای ترجمه دست‌چین کرده است.
اخیراً دوست دورافتاده‌ام شاهرخ گلستان نسخه‌یی از این کتاب خود را برای من فرستاده است و فرصتی پیش آمد که به ترجمۀ آقای امامی‌از ابیات خیام نگاهی بیاندازم. آن‌چه در زیر به نظر خواننده‌گان می‌رسد، نکته‌هایی است که در ضمن خواندن این ترجمه یادداشت شده است. تصور نگارنده این است که شاید مترجم بعضی از این ملاحظات را بپسندد و احیاناً در چاپ‌های بعدیِ ترجمۀ خود آن‌ها را وارد کند. در این‌جا نخست متن فارسی و ترجمۀ انگلیسی رباعی‌های مورد بحث را می‌آورم و سپس یادداشت خود را نقل می‌کنم.

۱٫
این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت
کس ندانست که این گوهر تحقیق بسفت
هر کس سخنی از سر سودا گفتند
زآن‌روی که هست کس نمی‌داند گفت

The sea of being has emerged from hidden depths
But how, that’s a pearl of scholarship no one has pierced
Each scholar has conjectured idly on the subject,
But none can describe how the matter actually rests.

«تحقیق» در این‌جا به معنای جست‌وجوی حقیقت است، نه scholarship انگلیسی که به معنای دانش و پژوهش ادبی یا علمی ‌است و در بیت اول ترجمه آمده است. بنابراین در بیت بعدی هم کلمۀ scholar ـ «محقق» به معنای امروزی کلمه ـ به‌جا نیست.

۲٫
آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند به روز
گفتند فسانه‌یی و در خواب شدند

Those who mastered all the scholarly disciplines
Luminating their friends with the light of their learning
They were unable to grope their way out of this dark night into daylight;
They just told a tale and fell asleep

«فضل و آداب» هم در مصرع اول این رباعی scholarly disciplines ترجمه شده است، که به معنای رشته‌های تحقیقی است – به همان معنی که گفته شد. ولی منظور شاعر باز تفکر فلسفی و آداب رسیدن به حقیقت است. به همین دلیل در مصرع بعدی هم learning –دانش یا به اصطلاح «سواد و معلومات» – درست به نظر نمی‌رسد؛ wisdom به منظور شاعر بسیار نزدیک‌تر خواهد بود.

۳٫
افسوس که بی‌فایده فرسوده شدیم
وز داس سپهر سرنگون سوده شدیم
دردا و ندامتا که تا چشم زدیم
نابوده به کام خویش نابود شدیم

Alas! We have been worn out in vain
Falling victim to Heaven’s upside-down sickle
Woe and woe! For in a twinkling of an eye
We were annihilated, our hopes unfulfilled

ترجمۀ عبارت انگلیسی مربوط به «داس سپهر سرنگون» به معنای «داس سرنگون متعلق به سپهر» است و حال آن‌که شاعر از سپهر سرنگون سخن می‌گوید، که مانند داسی ما را درو می‌کند. در مصرع بعد هم «کام» به معنای hopes ـ امیدها ـ ترجمه شده و معنی مصرع این است که بی‌آن‌که امیدهای‌مان برآورده شده باشد، نابود شدیم. ولی «کام» در واقع به معنای دهان است، و البته توسعاً به معنای مزۀ خوش و آن‌چه دل انسان می‌خواهد، و خوش‌بختی به‌طور کلی، هم به کار می‌رود. بنابراین منظور شاعر این است که بی‌آن‌که به کام دل زنده‌گی کرده باشیم، نابود شدیم. به جای hopes شاید بتوان wishes یا desires آورد، و این کلمات مسلماً از نظر مترجم پوشیده نبوده‌اند؛ اما اگر انتخاب hopes دلیل خاصی داشته باشد، این دلیل روشن نبوده است.

۴٫
آنان که ز پیش رفته‌اند ای ساقی
در خاک غرور خفته‌اند ای ساقی
رو باده خور و حقیقت از من بشنو
باد است هر آن‌چه گفته‌اند ای ساقی

Those who have gone befor us, oh saki
Lie low in the fields of their vainglory, oh saki
Go on, drink wine and hear the truth from Khayyam:
Whatever they have said is nohing but hot hair

در این رباعی «غرور» به معنای اصلی آن، یعنی فریب و گمراهی آمده است، نه به معنای امروز کلمه، یعنی نخوت و خودپسندی که به vainglory ترجمه شده است. معنای عبارت انگلیسی این است که این مرده‌گان دچار نخوت و خودپسندی بوده‌اند. شاعر می‌خواهد بگوید که: آن‌هایی که پیش از ما از این دنیا رفته‌اند، سر از راز حقیقت در نیاورده‌اند؛ ای ساقی حقیقت را از من بشنو و باده بخور. مصرع آخر – «باد است هر آن‌چه گفته‌اند ای ساقی»- هم البته این دریافت را تایید می‌کند. این به نظر من یک مسالۀ جدی است؛ زیرا که خیام یک شاعر اخلاقی نیست که خواسته باشد کسی را از نخوت و خودپسندی و مانند این‌ها برحذر بدارد؛ خیام یک متفکر لاادری است و مکرر می‌گوید که هیچ‌کس پی به حقیقت نبرده است و نمی‌برد.

۵٫
تا دست به اتفاق بر هم نزنیم
پایی ز نشاط بر سر غم نزنیم
خیزیم و دمی‌ زنیم پیش از دم صبح
کاین صبح بسی دمد که ما دم نزنیم

Unless we clap together in unison
Kicking joyously Sorrow on the head
Rising befor dawn for a last round
Many dawns will break, my friend, when we shall no longer be around

ترجمۀ فارسی روایت انگلیسی این است که: تا وقتی که ما با هم دست نزنیم و با نشاط لگدی به پشت غم نکوبیم و پیش از سحرگاه برنخیزیم و جام آخر را ننوشیم (یعنی اگر این کارها را نکنیم)، آن وقت صبح‌های زیادی خواهد دمید و ما در میان نخواهیم بود. اما شرط و جزای این تعبیر ـ به اصطلاح ـ با هم تناسبی ندارند؛ چون روشن است که اگر همۀ این کارها را بکنیم، باز هم صبح‌های زیادی خواهد دمید و ما در میان نخواهیم بود. بیت اول رباعی فارسی می‌گوید که تا ما با هم دست نزنیم – یا شاید دست همدیگر را نگیریم و رقصی نکنیم – نخواهیم توانست نشاطی پیدا کنیم و غم را از دل خود برانیم. جمله در این بیت تمام می‌شود. بیت دوم می‌گوید: پس بیایید پیش از دمیدن صبح نفسی بکشیم، چون از این صبح‌ها بسیار خواهد دمید و ما در میان نخواهیم بود. «دمی‌ زنیم» را شاید بشود به «جامی بزنیم» هم ترجمه کرد، ولی در رباعی فارسی دو بیت اول و دوم از هم جداست، و حال آن‌که در ترجمۀ انگلیسی سه مصرع اول به صورت مقدمۀ قسمت آخر درآمده‌اند و اشکال منطقی انگلیسی هم از همین‌جا ناشی شده است.

۶٫
افسوس که نامه جوانی طی شد
وآن تازه‌بهار شادمانی دی شد
حالی که ورا نام جوانی گفتند
معلوم نشد که او کی آمد کی شد

Alas! The journal of my youth has all been subscribed
And the fresh greenness of my life has become grey winter
As for the state people call youth…
I don’t remember how it arrived or when it ended

«طی شدن» به معنای پیچیده شدن است؛ مصرع اول رباعی فارسی می‌گوید جوانی من مانند طوماری پیچیده شد، یعنی به پایان رسید. در ترجمۀ انگلیسی subscribed آمده است که به معنای امضا شده، تصدیق شده و تایید شده است و مشکل بتوان معنای به پایان رسیدن را از آن گرفت. Journal هم در اصل به معنای دفتر خاطرات روزانه است که می‌تواند به معنای روزهای زنده‌گی تعبیر شود؛ مترجم هم مسلماً این کلمه را به همین معنی به‌کار برده است؛ ولی از آن‌جا که subscribed امروز غالباً به معنای مشترک شدن نشریه (آبونمان) می‌آید و journal هم به معنای نشریه. آن‌چه خوانندۀ انگلیسی عادی یا عامی‌ از این بیت درمی‌یابد این است که حق اشتراک نشریۀ زنده‌گی من، تماماً به فروش رسیده است! اما شکی نیست که این معنی مورد نظر مترجم نبوده است.

۷٫
از منزل کفر تا به دین یک نفس است
وز عالم شک تا به یقین یک نفس است
این یک نفس عزیز را خود می‌دار
چون حاصل عمر ما همین یک نفس است

The states of blasphemy and belief are only one breath apart
The realms of doubt and conviction are one breath apart
Cherish this one breath with all your love
For the sum total of our life is just a breath, no more

کلمه blasphemy به معنای هتک حرمت مقدسات است، نه به معنای کفر که مفهوم مقابل ایمان و دین باشد، اگرچه blasphemy در عرف عام به «کفر گفتن» تعبیر می‌شود. اگر دین را belief ترجمه کنیم، چنان که مترجم ترجمه کرده است و درست است، کفر قاعدتاً باید به unbelief ترجمه شود؛ به هرحال blasphemy مفهوم دیگری‌ست که منظور شاعر نبوده است.

۸٫
از جمله رفته‌گان این راه دراز
بازآمده‌یی کو که به ما گوید راز
هان بر سر این دو راهه از روی نیاز
چیزی نگذاری که نمی‌آیی باز

From the wayfarers of this long pilgrimage
Not a one has come back to tell us a tale
Carefull, lest you leave behind an offering
For you are not comming back to this parting of ways

بیت دوم ترجمۀ انگلیسی به این معنی است که: زنهار، نیازی (یعنی نذری) از خودت به‌جا نگذاری، چون که به این دوراهه بر نمی‌گردی. بنابراین مترجم از «روی نیاز» را به معنای «به عنوان نذر» گرفته است. این دریافت درست به نظر نمی‌رسد، دلیل آشکار آن‌هم این است که وقتی کسی چیزی را نیاز می‌کند، دیگر برای برداشتن آن بر نمی‌گردد، و حال آن‌که شاعر هشدار می‌دهد که این کار را نکن، چون برگشتنی در کار نیست. علت این برداشت نادرست روایتی است که مترجم از این بیت انتخاب کرده است که قدری مغشوش به نظر می‌رسد. اما این بیت روایت دیگری هم دارد و این است: «پس بر سر این دوراهۀ آز و نیاز/ تا هیچ نمانی که نمی‌آیی باز.»

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.