احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمداکرام اندیشمند/ دوشنبه 15 جوزا 1396 - ۱۴ جوزا ۱۳۹۶
فاجعههای پُر از خون و باروتِ روزهای گذشتۀ کابل، اگرچه آهنگِ پوسیدهگی و بیکفایتیِ حکومتِ نامنهاد وحدتِ ملی و مظلومیتِ مردم و معترضینِ وضعیت را مینوازد، اما در پارههایی از آن نیز ندایِ نقادی بر حرکتهای اعتراضآمیزِ مردمی و جنبشهایِ جوانِ عدالتخواه شنیده میشود. فارغ از جفاهای حکومت بر مردم، نوعی خامی و کمتجربهگی در این خیزشهای خودجوشِ مردمی قابل مشاهده بود که برای رفعِ آنها در آزمونهای آینده و کاستن از دشواریهای مبارزه، به نقادی و بازاندیشی محتاجیم.
در تظاهراتی به بزرگی و چالشبرانگیزی روز جمعه، سزاوار بود که معترضان قبل از حضور در خیابانها، تیمی مجرب برای تنظیمِ جمعیتِ راهپیمایان و مدیریتِ حوادث و رخدادهای احتمالی ترتیب میداد. مسلماً تشکیلِ چنین تیمی، مستلزم ایجاد اتاقِ فکر است و اتاقِ فکر نیز باید هستۀ اصلی مبارزات و اعتراضاتِ مدنی را تشکیل دهد. مشخصاً در نبود چنین عنصری در تظاهراتِ روز چهارشنبه دیدیم که صفوفِ راهپیمایان و آهنگِ حرکتِ آنها نامنظم بود، این بینظمی باعث شد که رسانهها تصویرهای بسیار خام و نامطلوب را از این حماسه به نمایش بگذارند و حتا راهپیمایان را از زاویۀ سیاستهای فرمایشی و رسانهییِ خود به نمایش بگذارند؛ انسانهایی کمسواد، کمشعور، خشونتطلب، بیمضمون و برنامه!
بیهیچ تعصبی، باید بپذیریم که در رویدادهای دردناکِ روزهای گذشته، خشونتِ حکومت و فرهیختهگی و مظلومیتِ معترضان، با منطق و وجاهتِ بلند به روایت درنیامد و حتا هیچ اکیپی برای حمایت از زخمیها و گرفتنِ آمار دقیقِ مجروحین و شهدا و ارتباط موثر با خانوادههایِ آنان در صحنه حضور نداشت. بر اثر همین خلاها، ارایۀ آمار قربانیان و آسیبدیدهگان در انحصار حکومتِ سرکوبگر ماند و قربانیان بهصورتِ گمنام و انفرادی به خاک سپرده شدند. شاید همین ضعفهای مدیریتی، به حلقاتی جرأت داد که مراسم خاکسپاریِ فرزند آقای ایزدیار را نیز آماج قرار دهند.
و اما روایتی بر اندوهِ سالم جان فرزندِ شهیدِ آقای محمدعلم ایزدیار معاون اولِ مجلس سنا:
برای سالم جان در (۱۳ جوزا ۱۳۹۶) در غربتسرا گریستم. حالا با جسد خونینِ او پدر و مادر، پدر بزرگ و مادربزرگش وداع کردند تا در دلِ خاک آرام بگیرد. مسلماً برای آنها و تمام اعضای خانواده و بستهگانش روز دشوار و بسیار غمانگیزی بود. غمِ آن روز را تروریستانِ بیفرهنگ و ناانسان با سه حملۀ تروریستی در محفل ادای نماز جنازۀ شهید سالم ایزدیار، استخوانسوز و جانگداز ساختند. دهها نفر در این حملات به خاکوخون کشیده شدند. سالم ایزدیار جوانی سلحشور بود. روحِ ناآرام داشت و در برابر تبعیض و بیعدالتی، حساسیتِ بیحد نشان میداد. برای یاری و کمک به دوستان و هر نیازمند و مظلوم، شوقِ مفرطی داشت و احساس وجد میکرد. مودب، متواضع و بااخلاق بود. او سازمان مدنیِ جمعیت فکر را بنیان گذاشت تا از این طریق سهم موثرتر و بیشتری را در کمک و اصلاحاتِ جامعه و در برابر فساد سیاسیِ نظام ایفا کند. او در رشتۀ مطالعات دفاعی و استراتژیک در سطح ماستری در هندوستان تحصیل میکرد و در این روزها با استفاده از رخصتی تابستانی به کابل برگشته بود. دیروز مانند هزارانتنِ دیگر برای دادخواهی و پاسخگویی دولت در حملۀ خونین تروریستیِ دهم جوزا در پایتخت که ششصد نفر را به خاک و خون کشید، به خیابان آمد تا فریاد اعتراضش را بلند کند. نه واسکت انتحاری به تن کرده بود، نه سلاح به شانه داشت و نه به سوی نیروهای امنیتی و نظامی سنگ پرتاب کرد. او از میان صف مظاهرهچیان بهتنهایی خود را به نزدیک این نیروها رساند و برایشان گفت: ما در حمایت از شما و مقاومتِ شما علیه تروریسم و تروریستان اینجا آمدهایم، فقط صدای خود را به گوش دولت و دولتمردان می رسانیم تا وجدان پاسخگویی و احساس مسوولیت پیدا کنند. اما وقتی دوباره به صف تظاهرات برگشت، بلادرنگ از سوی آن نیروها به گونۀ عمدی و هدفمند مورد شکیلکِ مرمی قرار گرفت. دقیقاً رویش را نشانه گرفتند. گلوله به زیر چشمش اصابت کرد و از عقب سرش بیرون رفت. سالم نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. وقتی پدرش محمدعلم ایزدیار نایب اولِ مجلس سنای افغانستان در بیمارستان جسد خونین و بیجانِ او را دید و چشمانش به زخمیهای حملۀ خونین تروریستی دهم جوزا بهخصوص به کودک دهساله افتید که والدینش بالای سر او ایستادهاند، گفت: “خون پسر من از خون شما رنگینتر نیست.” او وقتی بیرون شد، به قول سمیع مهدی که او را همراهی میکرد، با صدای شکسته و غمانگیزی گفت: کاش درسهایت را تمام میکردی. به خانم و پسر ششماهه و دختر دوسالهات چه بگویم؟
مسلماً سالم ایزدیار یگانه قربانی کشورِ ما نیست و محمدعلم ایزدیار تنها پدر داغدارِ این سرزمین نیست. در حاکمیتِ موجود افغانستان که یکی از فاسدترین حکومتهای جهان است، روزانه بهطور متوسط ۳۰ نفر قربانی میشوند. این قربانیان، پدران و مادارن شکسته و داغدیده، کودکان یتیم و زنان بیوه و فرزندان بیشمار بیپدر و بیمادر را پشت سرِ خود میگذارند. بسیاری از این قربانیان، قربانیان حملات تروریستی گروه وحشی طالبان هستند و شماری هم قربانیان جنگِ دولت با تروریستان است. اما جناب ایزدیار نایب اولِ مجلس سنای افغانستان نمایندۀ منتخب ولایت پنجشیر در این مجلس از انگشتشمار سیاستمداران و فعالان سیاسیِ غیرپوپولیست و فاقد تکبر و تظاهر در این سرزمینِ مصیبتزده و ماتمکده است که در برابر مردمِ خود تواضع و صداقت دارد. او به عنوان نمایندۀ مردم در پارلمان به دروازههای نیازمندان و مصیبتداران، همیشه و پیوسته سر میزند و دروازۀ او به روی مردم باز است. حتا در پایان خستهگی کار روزانه و تا دل شب، به تلیفونهای هرچند ناشناس که نتوانسته است جواب بدهد، زنگ میزند و کارش را میپرسد. این درحالیست که شماری از چهرهها و سران اهلِ سیاست در این مملکت، بیشتر به سران مافیای فساد مشابهت دارند و سخت پوپولیست و ریاکار هستند.
شهادت حاجی سالم جان را برای جناب ایزدیار و تمام اعضای خانواده و بازماندهگان و دوستانش تسلیت میگویم و برایشان از پروردگار متعال صبر جمیل استدعا میکنم.
Comments are closed.