احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ یک شنبه 21 جوزا 1396 - ۲۰ جوزا ۱۳۹۶
رییسجمهوری افغانستان یک روز پس از برگزاری نشستِ ناموفقِ موسوم به “پروسۀ کابل” راهی قزاقستان شد تا در کنفرانس کشورهای عضو سازمان همکاریهای منطقهییِ شانگهای شرکت ورزد. حرفهای اصلی در این نشستِ نوبتی شانگهای، مبارزه با تروریسم و همکاریهای منطقهیی در این خصوص بود. چنین آجندایی برای افغانستان که سالهاست قربانی تروریسمِ کور بوده، میتواند از هر حیث دلچسپ و قانعکننده باشد تا شرکت در آن را از دست ندهد.
مگر هر سال از این نمیگوییم که باید از تمام امکانات برای مقابله با دشمنِ بشریت استفاده کنیم؟ مگر همواره خواهانِ آن نبودهایم که دولت افغانستان معضل تروریسم را در سطح منطقه و جهان مطرح کند و در این خصوص اجماعِ کشورها را به دست آورد؟ وقتی با این نگاه به نشست شانگهای میبینیم، بدون شک این امید در دلهایِ ما جوانه میزند که یک گام به سوی صلح و امنیت برداشتهایم. اما آیا واقعاً همینطور است و هیأت افغانستان موفق شده که به چنین خواستی نزدیک شود؟!
آقای غنی در حالی کابل را ترک کرد که بحران فراگیر تمام زوایای کشور را درنوردیده و دولت برای حلِ چنین معضلی هیچ برنامه و تدبیری نیندیشده است. نشست پروسۀ کابل که دولت افغانستان انتظار داشت با استقبال کمنظیرِ کشورهای دعوتشده روبهرو شود، به دلایلِ نامعلوم و شاید هم به دلیلِ ناامنیهای فزاینده، از سوی کشـورها و سازمانهای دعوت شده چندان بهگرمی مورد استقبال واقع نشد و نمایندهگانی که در این نشست شرکت ورزیده بودند، اکثراً دیپلماتهای دستچندمییی بودند که در کابل حضور داشتند.
از جانب دیگر، آقای غنی در بحبوحۀ یک تنش و مصیبتِ کلان کشور را ترک کرد، بدون آنکه خواسته باشد نسبت به آن واکنشی نشان بدهد. از یک طرف، مصیبت جانکاهِ انفجار در چهارراهی زنبق و حوادث پس از آن، و از طرف دیگر، اعتراض گستردۀ شهروندان کابل و برخی از شهرهای دیگرِ کشور به چنین حوادثی و عملکرد مسوولان در تأمین امنیت.
دولت افغانستان ده روز پس از حادثۀ خونینِ چهارراهی زنبق، تازه عزای ملی اعلام کرده و خواهان سوگواری برای جانباختهگانِ این حادثه شده است. معلوم نیست که آیا تازه دولت متوجه ابعاد جنایتِ “برادران ناراضی” شده و یا اینکه فراموش کرده بوده که یکی از اقدامهای ساده در واکنش به اینگونه حوادث، میتواند اعلام عزای ملی باشد؟
آقای غنی یا مسایل کشور برایش اهمیت ندارد و یا اینکه واقعاً چنان سراسیمه و گیچ شده که نمیداند در چه زمانی چه واکنشی داشته باشد. وقتی کسی نتواند با شهروندانی که نسبت به برخی عملکردهای دولت اعتراض دارند سخن بگوید و یا سخنشان را بشنود، آنگاه چگونه خواهد توانست مسایل بغرنجِ جنگ و صلح را مدیریت کند؟
آقای غنی طی سه سال گذشته نشان داده که از مدیریت بحران نه تنها چیزی نمیداند، بل با عملکردهای ناشیانه ابعاد آن را نیز بیشتر و پیچیدهتر میسازد. نخست از آقای غنی انتظار برده میشد که برای حلِ مشکلاتی که به وجود آمده، اقدامهایی را صورت میداد و بعد از آن، برای گفتن حرفهای تکراریِ خود به قزاقستان میشتافت.
مبارزه با تروریسم همانگونه که در آغاز این نوشته آمد، از اولویتهای ماست و نباید کمترین امکانی را در این جهت از دست داد، اما به شرط اینکه مشکلی بزرگ در خانۀ ما وجود نداشته باشد. شرکت در نشست منطقهیی خوب است اما نه در بهای فروگذار کردنِ مشکلات جامعه که معلوم نیست به کجا میانجامد.
بیتوجهی به خواستهای معترضان چه معنایی میتواند داشته باشد؟ آیا غیر از این است که رییسجمهوری اصلیترین مشکلات جامعه را نمیبیند و میخواهد با عوامفریبی این ذهنیت را خلق کند که در داخل افغانستان هیچ مشکلی ندارد. از سوی دیگر، آقای غنی با آن سخنانِ تکراری در نشست پروسۀ کابل و تکرار آنها در نشست شانگهای چه دستاوردی را از آنِ خود کرد؟
آقای غنی از آغاز حکومتداری خود تا این دم، فقط یک جمله را در مورد تروریسم کشف کرده و آن را همیشه تکرار میکند که “تروریست را نباید به خوب و بد تقسیم کرد”. مخاطب این سخنان معلوم نیست که روسیه است یا چین و یا امریکا و یا هم خودش. چون نخستین کسی که تروریستها را به خوب و بد تقسیم کرد، شخص آقای غنی بود. او حتا پا را از اینهم فراتر دراز کرد و در آغاز حکومتداریِ خود گفت که طالبان یک جریان سیاسی اند. حالا اما معلوم نیست که طالبان همچنان برادرانِ ناراضی اند و یا جناح سیاسی و یا هم گروه تروریستی. زیرا همین چند روز پیش، از زیر ریش آقای غنی، گلبدین حکمتیار اعلام کرد که طالبان خوب و بد دارد و نباید همۀ افراد این گروه را بد دانست.
وقتی آقای غنی به یکی از متحدان تازۀ سیاسیاش نمیتواند تفهیم کند که تروریست خوب و بد ندارد، آنگاه چه انتظاری از کشورهای دیگر دارد که با رویکرد واحد به جنگ تروریسم بروند؟
آقای غنی در حاشیۀ نشست شانگهای با نوازشریف نخستوزیر پاکستان نیز دیدار کرد. این دیدار که گفته میشود حدود ۴۵ دقیقه را در بر گرفته، هیچ توجیه سیاسی، دیپلماتیک و… نمیتواند در شرایطی داشته باشد که روابط دو کشور ماههاست به وخامت گراییده و به ویژه اینکه با انفجار خونینِ کابل که مستقیم دولت آقای غنی پاکستان را متهم کرد، باید واقعاً وارد فاز تازهیی میشد.
Comments are closed.