احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:آصف آشنا/ یک شنبه 1 اسد 1396 - ۰۱ اسد ۱۳۹۶
خانم لیلا، مادر محمد شهیر یکی از شهدای فاجعۀ ۲ اسد در میدان روشنایی است. درد و اندوه این مادر برای من قابل فهم و قابل درک است. اما، نکتۀ جدی و قابل تأمل درد مادر شهید محمد شهیر در این است که محمد شهیر همزمان که در فاجعۀ نسلیکشی ۲ اسد شهید شده است، عضو جنبش روشنایی و از تظاهرات کنندهگان نبوده است. شهیر، همان کودک آیسکریم فروش است که در فاجعۀ دهمزنگ شهید شده است.
اطلاعات که من دارم، مادر هیچ کدام از شهدای روشنایی در جمع کسانی که علیه شماری از اعضای شورای عالی مردمی شکایت درج کرده اند نیست.
شام امروز با آقای داوود ناجی دیدیم. اطلاعات از بازیهای پشت پردهیی درج شدن شکایت را در میان گذاشتیم. یکی از نکتههای جدی در ماجرای درج شکایت، مسألۀ خانم لیلا مادر محمد شهیر است. مادر کودکی که از جمع تظاهرات کنندهگان نبوده است؛ بلکه پسراش آیسکریم فروشی بوده که با عبور از خالیگاههای امنیتی و با استفاده از بیتوجهی مسوولان و مأموران امنیتی، خودش را با کراچی آیسکریماش در میان تظاهرات کنندهگان رسانیده بوده. حالا چند نکته:
یکم:
مسوولیت رسمی و قانونی تأمین امنیت تظاهرات، متوجۀ حکومت (مدیران و مأموران امنیتی) است. نه مسوولیت تظاهرات کنندهگان.
دوم:
چون محمد شهیر با کراچی آیسکریماش از خالیگاه امنیتی عبور کرده و خودش را در میان جمعیت متعرض رسانده است. نفس وارد شدن یک کراچی آیسکریم در متن یک تظاهرات، نشان میدهد که مدیران و مأموران امنیتی، مسوولیتشان را در قبال امنیت تظاهرات، درست و دقیق انجام نداده اند.
سوم:
به صورت کُل، مسوولیت فاجعۀ ۲ اسد اگر به توطیه نگویم، دستِکم به عدم مسوولیتپذیری مدیران و مأموران امنیتی حکومت وحدت ملی بر میگردد. به کسانی که مسوولیت تأمین امنیت تظاهرات جنبش روشنایی متوجهشان بوده است. اینکه محمد شهیر توانسته از خالیگاههای امنیتی عبور کند، پروندۀ عدم مسوولیتپذیری مدیران و مأموران امنیتی را سنگینتر و پیچیدهتر و مشکوکتر ساخته است.
چهارم:
اگر توطیه و ترغیب سیاسی و برنامه شده در کار نباشد، خانم لیلا با لحن، ادبیات و استدلال ارگ و شورای امنیت جلو کمره ظاهر نمیشد. همچنان از میان یک مجموعۀ کلان در سطح رهبری جنبش روشنایی از آقای احمد بهزاد با فحش و ناسزا یاد نمیکرد.
پنج:
توطیهگران با چنین اقدامها در آستانۀ ۲ اسد، بهخ صورت آشکارا در پی رفع مسوولیت کردن از خودشان، دست به یک اقدام پیشگیرانه زده اند. به اینکه مبادا جنبش روشنایی در اولین سالگرد فاجعۀ ۲ اسد، خواستار برکناری و محاکمۀ خود این توطیهگران نشود.
شش:
اگر واقعاً درج شکایت از نام خانوادههای شهدای روشنایی یک توطیه نیست، مجریان این برنامه، فهرستی از اسامی شهدا را همراه با عکس شهدا و اعضای خانوادۀشان که شکایت درج کرده اند نیز منتشر میکردند. تا همه میفهمیدند که چه کسی از کدام شهید روشنایی نمایندهگی میکند.
هفت:
به عنوان عضو جنبش روشنایی و یکی از بستهگان شهید ظاهر معمار؛ عمویم، باور دارم که مسوولیت فاجعۀ جدن مشکوکِ در ۲ اسد، به سران حکومت وحدت ملی و مدیران و مأموران امنیتی حکومت بر میگردد. به کسانی که تظاهرات مدنی و مثلزدنی جنبش روشنایی را در فقدان تدابیر امنیتی قرار دادند.
پروندۀ شهید شهیر که اصلاً عضو جنبش روشنایی نبوده است، باشد به جای خودش. اما، مسألۀ شهدای که عضو جنبش بودند، با کودک آیسکریمفروش که به دلیل عدم مسوولیتپذیری و بیتوجهی مأموران امنیتی در میان تظاهرات کنندهگان وارد شده بود، فرق دارد. چون تکتکِ شهدای روشنایی به پاس آگاهی و شعور مدنی-سیاسیشان به خیابان آمده بودند، نه برای پیروی کورکورانه از کدام رهبر و تیکهدار قومی. تظاهرات کنندهگان را حقانیت یک داعیۀ برحق و مشروع به خیابان کشانده بود.
با توجه به این مسأله، انتظار دارم که سران شورای عالی مردمی و دوستان تصمیمگیرنده، در سالگرد ۲ اسد، خواستار برکناری و محاکمۀ چهرههای معلومالحال شوند که مقصر جو و فضای خالی از تدابیر مسوولانۀ امنیتی در تظاهرات ۲ اسد سال پار بودند/هستند.
پ.ن: نقد و اعتراضهای درونی به پاس برخی از تصامی، فیصلهها و عملکردهای شورای عالی مردمی، باید جدی گرفته شود و پاسخ داده شود.
Comments are closed.