احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهار شنبه 11 اسد 1396 - ۱۰ اسد ۱۳۹۶
مثل اینکه تلاشهای ارگ در فروپاشی ایتلاف نجاتِ افغانستان با حضور جنرال دوستم معاون اولِ ریاستجمهوری، محمد محقق معاون ریاست اجرایی، عطا محمد نور والی بلخ و شماری دیگر از سرانِ دولتی و غیردولتی چندان موفقیتآمیز نبوده و با وجود دادنِ برخی امتیازها و وعدۀ امتیازهای بیشتر برای یک تعداد از طرفدارانِ این احزاب، آنها سرانجام موفق شدند که با برگزاری همایش بزرگی در شهر مزارشریف، عملاً ایتلاف نجات را از خارجِ کشور به داخل منتقل کنند.
انتقال ایتلاف نجات به داخل میتواند ضربۀ سختی به برنامههایی باشد که ارگ برای فروپاشیِ آن تا به حال صورت داده است. ارگ پیش از این، تلاشهای فشرده و متمرکزی را برای از بین بردنِ ایتلاف انجام داد. در نخستین روزهایی که ایتلاف در انقره شکل گرفت، آقای غنی با فرستادن معصوم استانکزی به انقره سعی کرد که جنرال دوستم را متقاعد سازد که دست از ایتلافِ جدید بکشد و دوباره به کابل برگردد. ظاهراً پاسخ جنرال دوستم به پیشنهاد ارگ تند و ناراحتکننده بوده است. بر اساس برخی گزارشها، جنرال دوستم به معصوم استانکزی گفته که تا برآورده شدن مطالبات ایتلاف، تصمیم به بیرون شدن از آن را ندارد.
پس از ناامید شدنِ ارگ از فروپاشی ایتلاف در مقر تأسیس آن، تلاشهای دیگری آغاز یافت تا با دادن برخی امتیازهای دولتی به شماری از هواداران و شخصیتهای نسبتاً جوانِ مربوط این احزاب و یا همتباران قومی سرانشان، موج نارضایتیهایی را که در میان مردم نسبت به عملکردهای ارگ بهوجود آمده، کاهش دهند. اما ظاهراً این تلاشها نیز بهصرفه نبوده و با وجود گماشته شدنِ یک تعداد از جوانان به وظایف مهم دولتی، آب از آب تکان نخورده و ایتلاف همچنان با اهدافِ خود پابرجا باقی مانده است.
اکنون اما با برگزاری همایش مزارشریف، این ارگ ریاستجمهوری است که بار دیگر خود را آمادۀ حملهیی تازه میسازد. اینکه حملۀ بعدی ارگ چهوقت انجام خواهد شد و از چه ترفندِ تازهیی استفاده خواهد کرد، هنوز مشخص نیست؛ ولی مطمیناً رابطۀ دوطرف تیرهتر از گذشته خواهد شد و عملاً افغانستان بر لبۀ بحرانِ کلانتری در سطح کشور قرار میگیرد.
اقدامهای ارگ متأسفانه تا به امروز برای حلِ تنشها همواره چالشزا و مخاطرهآمیز بوده و این نهاد تلاش کرده است که گرههایی که با دست باز میشوند را با دندان باز کند.
آنچه که در رابطه با جنرال دوستم، عطا محمد نور و یا دیگر متحدان و یا معترضانِ آقای غنی بهوجود آمد و آنها را در یک صف علیه ارگ متحد کرد، کاملاً قابل پیشبینی بود و میشد حدس زد که حرکتهای بعدیِ ارگ در رابطه با این افراد چه خواهد بود. رابطۀ آقای غنی و اطرافیانِ او در ارگ از آغاز با جنرال دوستم، ضیا مسعود، عطا محمد نور و دیگرانی که ناراضی اند، صادقانه و بر اساسِ هدفهای مشترکِ ملی نبوده است. ارگ در موقعیتهایی که احساس نیاز و یا خطر کرده، به این افراد برای رسیدن به هدفهای خود نزدیک شده و به محض برآورده شدنِ هدفهای خود، آنها را در زمینِ خالی رها کرده است. اگر آنچه که به نامِ مطالبات جنرال دوستم از ارگ ریاستجمهوری در فضای مجازی نشر شده، صحت داشته باشد و واقعاً خواستههای معاون اولِ ریاستجمهوری باشد، واقعاً تکان دهنده است.
این مطالبات به برخی اقدامهای ارگ اشاره دارد که علیه آقای دوستم از آغاز رویِ دست بوده است و از جمله اینکه صلاحیتهای معاون اول از او گرفته شود و به دادگاه لاهه برای آنچه که جرایم جنگی آقای دوستم خوانده میشود، معرفی گردد. این اقدامها را ارگ ریاستجمهوری علیه جنرال دوستم ظرف چند هفتۀ اخیر صورت نداده، بل ماهها پیش و همان اوایل شکلگیریِ دولت وحدت ملی آنها را تدارک دیده است. آقای غنی هرگز به افرادی مثل دوستم و نور به عنوان متحدان استراتژیکِ خود نگاه نکرده و نه تلاش کرده که آنها بخشی از نظام باشند. شاید در موقعیتهایی، چیزهایی در وصفِ این افراد گفته باشد ولی در عین حال چیزهای زیادی نیز علیهشان اندیشیده است.
مسلماً این غیراخلاقیترین و یا ماکیاولیستیترین برخورد میتواند باشد که در زمان ضرورت با فردی دست در یک کاسه شوند و به محض اینکه به هدفشان دست یافتند، تلاش کنند که او را از قدرت براندازند. آقای دوستم و یا افرادی نظیرِ او اشتباههایی انجام دادهاند اما آنهایی که علیهشان دست به توطیه میزنند، کجا پاک و منزه اند؟ طبیعی است که وقتی شما کسی را میآورید و معاون ریاستجمهوری میسازید، او را لایقِ این منصب و صلاحیتهایش دانستهاید و توقعاتِ او را بالا بردهاید.
افغانستان در لبۀ بحران و سقوط قرار گرفته و ارگ همچنان در تدارکِ حملاتِ تازه علیه رقبا است. پایان این بازی هرچه باشد، مسوولیتِ آن به دوش غنی و تیمِ تمامیتخواهش خواهد بود.
Comments are closed.