احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 14 اسد 1396 - ۱۳ اسد ۱۳۹۶
حملۀ روز سهشنبۀ گذشته بر یک مسجد جامع (جوادیه) در هرات که عمدتاً شیعیان در آن مصروفِ عبادت اند، نشان داد که بازیهای پیچیده و وحشتناکی در افغانستان در حالِ گسترش است. البته اعتراضِ هزاراننفریِ فردایِ آن رویداد در هرات نشان داد که مردم میتوانند در برابر هر دسیسه و برنامهیی که بوی تفرقِ مذهبی داشته باشد، بایستند. تظاهراتِ هراتیها بعد از انفجار در مسجد جوادیه و نیز تظاهراتِ کابلیان پس از انفجار بزرگِ انتحاریِ چهارراهی زنبق، نشان داد که مردمِ افغانستان به پختهگی لازم برای دادخواهی و برخوردِ آگاهانه با حوادث رسیدهاند.
مردم افغانستان با صدور بیانیهها و ارایۀ خواستههای قانونی پس از این دو رویداد نشان دادند که هم بر ماهیتِ دشمنانِ بیرونیِ خود واقف اند و هم از ضعفها و نارساییهایِ حکومت در مبارزه با حوادثِ تروریستی بیخبر نیستند.
اگرچه مسوولیتِ این حملات را گروه داعش به عهده گرفت، اما سکوتِ توام با بیاعتنایی و سرکوبِ حکومت نسبت به اعتراضها و خواستههای برحقِ مردم، این سوال را خلق میکند که «آیا بهراستی انفجارهای اخیر کارِ داعش است؟ آیا داعشی که در مرکزِ خود شسکت خورده و تقریباً نابود شده است، میتواند در شهرهای افغانستان چنین قوی ظاهر شود؟»
قابل درک است که تروریسم در دنیای پیچیدۀ امروزی، پیچیدهگیهایِ مضاعف یافته و حتا به تروریسم جهانیشده و شبکهیی شهرت یافته است؛ اما آنچه قابل انکار نیست اینکه: بازیهای ابزاری و استخباراتی با نامِ گروههای تروریستی مانند داعش و طالب نیز بخشی از پیچیدهگیهای فعالیتهای تروریستی را احتوا میکنند.
در موارد متعددی مردم افغانستان شاهد حملاتِ انتحارییی بودهاند که هیچیک از گروههای تروریستی مسوولیتِ آن را به عهده نگرفتهاند؛ درحالیکه همۀ هموغمِ تروریسمِ هویتمحورِ نوین، راهاندازی نمایشهای وحشتناک و اشاعۀ آن از طریق رسانهها به نام و نشانِ خویش است. حمله به مسجد باقرالعلوم شیعیان در کابل و انفجار در میان معترضانِ جنبش روشنایی، نمونههایی از این دست اند.
برخی از تحلیلها حکایت از این دارند که وبسایتها و آدرسهای مجازییی که زیر نامِ داعش مسوولیتِ بسیاری از حملات را بهعهده میگیرند، جعلی اند و با داعشِ اصلی هیچ ارتباطی نمیرسانند. در عین حال، برخی از سیاستمداران از جمله رییس پیشینِ امنیت ملی آقای صالح بارها گفته است که داعش در افغانستان و بهخصوص کابل حضور ندارد و گروههایِ دیگری همانند طالبان هستند که به نامِ داعش دست به عملیات میزنند.
باورها بر این است که شماری از شرکتهای ناشناخته، چنین پروژههایی را از آدرسهای استخباراتی به دست میآورند و اجرا میکنند؛ در این میان نامِ داعش میتواند مُهر و مومی محکم بر سایرِ نشانیها بهویژه نشانیِ اصلی باشد.
به نظر میرسد که چنین شرکتهایی، حلقۀ فرماسونری و نامرئیِ حوادث تروریستی در افغانستان اند. شرکتهای متخصصِ بیرونی و داخلییی که اگرچه به مرکز خاصی در جهان وصل نیستند، ولی در همکاری و بدهبستانِ منظم با یکدیگر بهسر میبرند.
این گمانۀ مبتنی بر قراینِ واقعی به ما میگوید که حملاتی که اخیراً به نام داعش و یا طالب صورت میگیرند، از اصالتِ لازمِ مادی و معنایی برخوردار نیستند و پشت سرِ آنها، شرکتها و حلقاتِ نامرئیِِ فرماسونوار وجود دارند.
این سوالها و دغدغهها همه متوجه حکومتی است که رییسِ آن و تیمِ مخصوصش از تأمین امنیت، مبارزه با فساد و اصلاحات در همۀ سطوح دم میزنند، اما قادر به حلِ معمای ناامنی در افغانستان و حتا پایتخت نشدهاند. حکومتِ موجود موظف است که حملاتِ مشکوک و خطرناکِ اخیر را با ریشههای پیدا و پنهانش مورد بررسی قرار دهد و مبتنی بر آن، اصلاحات و تدابیرِ امنیتیِ ویژهیی را تدارک ببیند تا دیگر این نوع حملات تکرار نشوند. در غیر این صورت، ادامۀ این حملات نهتنها میتواند از حکومت سلبِ کاملِ مشروعیت و صلاحیت کند، بلکه میتواند افغانستان را به عمقِ فتنهها و آشوبهای کلانِ فرقهیی و سمتی فرو ببرد!
Comments are closed.