ارگ از واقعیت ها بی خبر است؟

گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 15 اسد 1396 - ۱۴ اسد ۱۳۹۶

برخی سناتوران امریکایی می گویند اگر به افغانستان توجه نشود، احتمال دارد که ده برابر وضعیت آن بدتر از عراق شود. این سخنان ظاهرا در واکنش به اظهارات اخیر رییس جمهوری این کشور مطرح شده که گفته است، امریکا در جنگ افغانستان شکست خورده است. دونالد ترامپ هم چنین گفته است mandegar-3که جان نکلسون فرمانده نیروهای حمایت قاطع را از وظیفه اش برکنار می کند. سناتوران امریکایی در حالی از بدتر شدن اوضاع امنیتی افغانستان خبر می دهند که رییس جمهور غنی خلاف این نظر را دارد و می گوید که اوضاع امنیتی نسبت به سال گذشته رضایت بخش تراست و نیروهای امنیتی افغانستان از وضعیت دفاع به وضعیت تهاجمی قرار گرفته اند. این که سخنان آقای غنی چقدر با واقعیت های جنگ افغانستان نزدیک است، هیچ سند و مدرکی برای تایید آن وجود ندارد، مگر این که خوشبینی را درحدی بالا ببریم که ریاست جمهوری را یگانه منبع معتبر اطلاعات بدانیم و فکر کنیم که آن چه را این منبع می گوید عین واقعیت است. قرار گرفتن در چنین موقعیتی نه شرط عقل است و نه هم شرط کار حرفه یی روزنامه نگاری، زیرا از نظر عقلی همواره گفته می شود که اگر کسی از شما خواهان قبول شد، شما خواهان دلیل شود و از نظر روزنامه نگاری یک منبع هرگز نمی تواند منبع معتبر تلقی شود، هرچند که ممکن است منبع رسمی و دولتی باشد. در چنین مواقعی نیاز است که واقعیت ها بررسی و تاکید شود که این موضع فلان منبع دولتی است و هنوز منبع مستقلی آن را تایید نکرده است. اما از سوی دیگر جنگ افغانستان با همه ابعاد و پهلوهای پنهان خود، چنان آشکار نیز هست که نیاز نیست هر ادعای را به عنوان آخرین ادعای قابل قبول بپذیریم. گزارش های رسانه ها و شاهدان عینی به صورت واضح نشان می دهند که در شانزده سال گذشته وضع امنیتی و سیاسی افغانستان به اندازه امروز وخیم نبوده است.آن چه که امروز از ناامنی اراده می شود، تنها حمله های انتحاری بر کاروان های نیروهای خارجی که در شانزده سال اخیر عمومیت داشت، نیست. امروز دشمن چنان وارد صحنه شده که قادر است ولسوالی ها را سقوط دهد و حتا بخت خود را در سقوط شهرهای کلان و استراتژیک بیآزماید. دوبار سقوط ولایت کندز فقط در دوره ریاست جمهوری آقای غنی و دولت وحدت ملی به واقعیت پیوست هرچند رییس جمهوری در زمان سقوط شهر کندز تاکید داشت که” اوضاع تحت مدیریت قراردارد.” امروز حملات گروه های شورشی محدود به نیروهای خارجی مستقر در افغانستان نیست. این گروه ها به صورت سرسام آوری به جان غیرنظامیان و محل های غیرنظامی افتاده اند و به صورت دیوانه واری افراد غیرنظامی و بی دفاع را می کشند. حداقل طی همین ماه های اخیر شاهد بدترین و خونین ترین حملات گروه های شورشی به جان غیرنظامیان بوده ایم. حمله انتحاری در چهارراهی زنبق کابل، بعد در مراسم قربانیان تظاهرات مدنی باشنده گان کابل در واکنش به حملات انتحاری، سپس حمله انتحاری در کارته چهار و به دنبال آن در مسجدی در شهر هرات از نمونه های کوچک یک رشته حملات خونینی اند که در در هفته های پسین جان ده ها شهروند افغانستان را گرفته است. در سال های نخست حکومت آقای کرزی به ساده گی و راحتی می شد به هر نقطه افغانستان سفر کرد ولی امروز در شهرهای مهم افغانستان نمی توان از یک ولسوالی به ولسوالی دیگر رفت. براساس گزارش های برخی منابع حتا درمناطق نزدیک به کابل پایتخت نیز دیگر از امنیت به آن معنای ده سال پیش آن خبری نیست. امروز با وجود داشتن نیروهای امنیتی به مراتب مقتدرتر و مجهز تر دشمن تا نزدیکی شهرهای کلان خود را رسانده و هر روز شاهد حملات آن ها به مراکز این شهر ها هستیم. گفته می شود همین لحظه صد ها نیروی مخالف مسلح به شهر گرشک ولایت هلمند حمله کرده و تلاش دارند که این شهر مهم و استراتژیک را در جنوب کشور به تصرف خود در آورند. اگر گرشک در جنوب به دست طالبان سقوط کند، بزرگترین شکست دولت وحدت ملی در عرصه تامین امنیت شهرهای افغانستان محسوب می شود و عملا جنگ را از حومه ها وارد کلان شهر ها می سازد. دولت وحدت ملی به صورت عام و ارگ ریاست جمهوری به صورت خاص در عرصه سیاست و امنیت شکست خورده اند مگر این که ما تلاش کنیم روایت دیگری از اتفاق ها ارایه کنیم، آن گونه که ارگ ریاست جمهوری هر روز به وسیله جارچیانش به خورد خلق الله می دهد. ارگ همواره از اتفاق ها چنان روایتی ارایه می کند که اگر انزجار آمیز نباشد ولی به شدت وقحیانه است. روایت ارگ از اتفاق ها نه متکی بر واقعیت های کشور است و نه می توان برای آن سند و مدرکی دست و پا کرد. رییس جمهوری کشور به تبعیت از آدولف هیتلر که می گفت” دروغ هر قدر بزرگتر باشد، مردم بیشتر آن را باور می کنند” می خواهد با گفتن دروغ های شاخ دار مردم را در مورد واقعیت ها مجاب کند، در حالی که نه ما در عصر هیتلر زنده گی می کنیم و نه آقای غنی به اندازه هیتلر جاذبه و فهم دارد. وقتی رییس جمهوری امریکا اعتراف می کند که در جنگ افغانستان شکست خورده بدترین نوع تبیین وضعیت می تواند باشد ولی با آن هم به اندازه دروغ های که ارگ می گوید قباحت ندارد. شاید سخنان ترامپ خالی از گزافه گویی نباشد و یا خواسته باشد که تنها ماموریت کشورش را در تامین امنیت افغانستان زیر سوال ببرد ولی باز اعتراف به واقعیت می تواند انگیزه اقدام های متناسب به وضعیت را فراهم کند ولی بزرگ نمایی و گفتن حرف های که با واقعیت ها همخوانی ندارند تنها نتیجه آن بی دفاع شدن و خلع سلاح در برابر وضعیت خواهد بود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.