احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۲ اسد ۱۳۹۶
بخش ششم/
۹ – تدویر کورسها و ورکشاپها برای استادان: تدویر کورسها و ورکشاپهای ظرفیتسازی برای استادان و اعضای اکادمیکِ دانشگاهها و نهادهای تحصیلات عالی بهخاطر آشنایی با روشهای تدریس و ارزیابی، فراگیری روشهای تحقیق، تحلیل و ارزیابی یافتهها و تهیه و نشر مقالههای معیاری علمی و تطبیق برنامههای معیاری اکادمیک از جمله کارهای مهم برای دگرگونی و رشد کیفی تحصیلات عالی در کشور محسوب میشود.
۱۰ – شایستهسالاری: شایستهسالاری و ارزش قایل شدن به مهارتها و تواناییهای محصلین با ظرفیت، باعث تشویق دیگران و ایجاد امید و انگیزه در میان محصلین خواهد شد، تا بیشتر تلاش نمایند و به آیندۀ خود امیدوار باشند. عدم تحقق پالیسی شایستهسالاری و نادیده گرفتن تواناییها و ظرفیتهای فارغان در پروسۀ استخدام و مکافات، باعث دلسردی محصلین و متخصصین بالقوه گردیده و باعث جلوگیری از تطبیق هرنوع طرح و برنامۀ سازنده در جهت بهبود وضع تحصیلی در کشور خواهد شد.
۱۱ – ترجیح دادن ماستر و دکتور بر لیسانس: در پروسۀ استخدام استادان پوهنتونها و نهادهای تحصیلات عالی کشور، باید کسانی که دارای سویۀ تحصیلی ماستری و دکتورا از پوهنتونهای معیاری و معتبر کشورهای بیرون اند ـ حتا در صورت داشتن فیصدی پایین نمرات ـ بر کسانی که دارای سویۀ تحصیلی لیسانس از پوهنتونهای افغانستان اند، ترجیح داده شوند. چون کسانی که در نهادهای تحصیلی معیاری بیرون به گونۀ حضوری و معیاری تحصیل مینمایند، حتا اگر فیصدی نمرات پایین هم داشته باشند، بازهم با یک سلسله تجارب و اندوختههای مفید مییایند؛ اما روش تدریس و آموزش و سیستم امتحانگیری و ارزیابی در افغانستان، معیاری و مفید نیست و حتا داشتن فیصدی بلند نمرات هم نمیتواند نمایانگر واجد شرایط بودنِ شخص برای تدریس در سطح تحصیلات عالی باشد. از سویی هم، دخالت مسایل سلیقهیی در پروسۀ امتحانات بر مبنای سیستم کنونی تحصیلی در افغانستان نیز برجسته و قابل درک میباشد.
۱۲ – فرصتدهی به استادان جوان و دارای تحصیلات عالی معیاری: اکثریت قاطع استادان با تجربه و سابقهدار دارای سویۀ تحصیلی لیسانس اند و با روشهای مدرنِ تحصیلی زیاد آشنایی ندارند و به فرا گیری روشها و قواعد و مقررات مدرنِ تحصیلی زیاد وقت نمیگذارند. اما عدۀ زیادی از استادان جوان و دارای رتبههای نسبتاً پایین، دارای تحصیلات عالی مسلکی و معیاری تا سطح دکتورا از کشورهای دارای سیستمهای تحصیلات عالی معیاری و مفید میباشند و با شیوههای مدرن تحصیلی آشنایی دارند و میتوانند به سادهگی برنامههای سازنده و مفید را برای بهبود وضع کیفی تحصیلات عالی در کشور عملی نمایند. البته باید از تجارب استادان سابقهدار به گونۀ درست استفاده شود، اما مسوولیت تطبیق برنامههای جدید و سازندۀ تحصیلات عالی افغانستان به کسانی سپرده شود که در سیستمهای معیاری تحصیلات عالی به گونۀ حضوری درس خوانده اند و تمام مسایل مهم و الزاماتِ اساسی برای رشد کیفی تحصیلات عالی را به گونۀ عملی تجربه کرده اند.
ج- بخش زیربنایی و عملیاتی
بخش زیربنایی و عملیاتی این طرح شامل زیربناها، تجهیزات، امکانات، زمان و پروسههایی میشود که راههای تحقق و ثمربخشیِ اهداف و مفاهیمِ شامل در این طرح را فراهم میکنند. ساختمانها و تجهیزات، تشکیلات و نیروی کاری، بودجه و امکانات مالی و پروسههای کاری از جمله اجزای مهم شکلدهندۀ بخش زیربنایی و عملیاتی این طرح میباشند که در ذیل بیان میگردد:
۱ – ساختارهای زیربنایی: ساختارهای زیربنایی مورد نیاز برای تطبیق این طرح عبارت از ساختمانها و محوطههای تحصیلی، صنفهای درسی و محیط اکادمیک میباشد. از آنجا که تمام پوهنتونها و نهادهای تحصیلی کشور دارای ساختمانها، صنفها و محیط اکادمیک اند، نیاز به اعمار و احداث ساختمانها و تأسیسات زیربنایی جدید نیست و میتوان از ساختمانها و سهولتهای موجود برای تطبیق این طرح استفاده کرد.
۲ – تجهیزات و تکنالوژی: اکثر تجهیزات و تکنالوژی مورد نیاز برای تطبیق این طرح (مانند کتابخانه، کمپیوتر، پروجکتور …) در پوهنتونها موجود اند و میتوان از آنها استفاده کرد و فقط در پی مرفوع ساختن کمبودها و تقویتِ سهولتها و امکانات موجود برآمد.
۳ – تشکیلات و نیروی کاری: تشکیلات و نیروی کاری موجود در پوهنتونها و موسسات تحصیلات عالی کشور بهحیث نیروی کاری برای تطبیق این طرح کافی اند و فقط به ظرفیتسازی از طریق راهاندازی کورسها و ورکشاپها، برنامهریزی، انگیزهدهی و رهبری نیاز دارند.
اما چهرههایی که به گونۀ معیاری و حضوری در نهادهای تحصیلات عالی معتبر دنیا تحصیل کرده اند و با نورمهای مدرن تحصیلی به گونۀ واقعی آشنایی دارند و راههای تحقق آنها را میدانند، رهبری تطبیق این طرح را به عهده داشته باشند. نباید فقط در حد تمثیل در جهت تحقق همچو طرحهای معیاری و مسلکی، اقدام صورت گیرد.
۴ – مکانیسمها و پروسههای کاری: مکانیسمها و پروسههای کاری از لحاظ ساختار ظاهری تا حدی کافی اند، اما از لحاظ کیفی به بازنگری جدی نیاز دارند. پروسههای استخدام، ارزیابی و امتحان، اعتبارسنجی و تضمین کیفیت، مکافات و مجازات و اعزام محصلین به بورسیههای تحصیلی به کشورهای دیگر، از جمله پروسهها و مکانیسمهای کاری اند که به بازنگری جدی نیاز دارند. بخشهای یاد شده را میتوان با طرح برنامههای مفید و استخدام افراد با ظرفیت و مسلکی بهبود بخشید.
۵ – بودجه و امکانات مالی: بودجه و امکانات مالییی که به گونۀ معمول وزارت تحصیلات عالی افغانستان، پوهنتونها و موسسات تحصیلات عالی در اختیار دارند، برای تحقق بسیاری از بخشهای این طرح کافی اند و فقط نحوه و اولویتبندی و مصرف بودجههای موجود باید مورد بازنگری قرار گیرد. در پهلوی امکانات موجود، به یک مبلغ در حدود پنج تا هفت میلیون دالر امریکایی برای تطبیق بخشهایی از این طرح که در روند عادی کار تحصیلات عالی کشور برایشان بودجه در نظر گرفته نشده، نیاز است. این مبلغ (۵ تا ۷ میلیون دالر) برای مدتی در حدود هفت سال و تا تطبیق کامل این طرح کافی خواهد بود. البته این مبلغ پیشبینی شده را میتوان از طریق کمکهای بانک جهانی برای ارتقای تحصیلات عالی افغانستان و کمکهای بلاعوض بعضی از کشورهای کمککننده مهیا ساخت.
*استاد پوهنتون البیرونی و برندۀ جایزۀ بهترین پژوهش علمی در کنفرانس ملی تحقیقات تخصصی فوق لیسانس مالیزیا در سال ۲۰۱۶ (NCON-PGR-2016, Malaysia)
دکتورا: ارتباطات و تکنالوژی بشری، پوهنتون پهنگ مالیزیا (UMP)
ماستری: ارتباطات تخصصی و زبان انگلیسی، پوهنتون پهنگ مالیزیا
لیسانس: ژورنالیسم، پوهنتون کابل
Comments are closed.