احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:ناجیه نوری/ یک شنبه 5 سنبله 1396 - ۰۴ سنبله ۱۳۹۶
در حمله روز جمعه، به مسجد امام زمان در کابل، بیش از یک صد و چهل نفر کشته شدند. یک منبع محلی گفته است که از میان کشته شدهها، دیروز مردم، اجساد چهل و هفت تن از قربانیان مسجد امام زمان را در صحن همین مسجد به خاک سپردند. بر بنیاد گفته های شاهدان عینی، بخشی از شهدا به خاطری در آن مسجد دفن شده اند تا شاهدی بر جنایت جنگی هراسافگنان برای فردا باشند. بقیه شهدا در نقاط مختلف کابل به خاک سپرده شده اند.
رقم کشتهشدهگان حملات انتحاری و مسلحانه بر مسجد امام زمان در خیر خانۀ کابل، در حالی به یک صدو پنجاه تن رسیده است که دولت فقط کشته شدن بیست تن را تایید میکند. این حمله روز جمعه ۳ سنبله ۱۳۹۶ در جریان نماز جمعه در این مسجد توسط داعش صورت گرفت. در چند ماه اخیر حملاتی بر مساجد شیعیان در کابل و هرات شده است و صدها تن بر اثر آن کشته زخمی شدند.
شماری از عالمان دین از پیامدهای حملات خونین بر مساجد و تکیهخانههای اهل تشیع هشدار میدهند.
آنان میگویند که حوادث تروریستی خونین اخیر در کشور که بخشی از آن، مسجدهای اهل تشعیه را هدف قرار داده، سلسلۀ حملات و ادامۀ روندی است که ابو مصعب زرقاوی، پدر معنوی و طراح استراتژی داعش، در سالهای ٢٠٠٣-٢٠٠۵ در عراق و سوریه شروع کرد.
این واکنشها در پی حمله انتحاری روز جمعه بر مسجد امام زمان شهر کابل ابراز میشود.
کمالالدین حامد استاد دانشگاه میگوید: کشتار روز جمعه نشانۀ از یک عقبگرد وحشتناک انسانی تحت نام ” دین ” بود . دین برای انکشاف اخلاق انسانی و تکامل معنویت در انسان برای زدودن غبار جهالت و وحشی گری مادی، آمده است و دقیقا در نقطه مقابل وحشی گری فعال میباشد؛ اما چرا به ابزار وحشی گری تبدیل میگردد ؟
به باوراو: بزرگترین عامل آن عقب ماندگی در معرفت دین قبل از إعمال شعایر آن است که در این صورت دینداری اخلاق و معنویت خلق نمیکند بلکه وحشی گری و انحطاط اخلاقی افراد را توجیه مینماید .
به گفته استاد حامد: حرف برسر این نیست که پشت پردۀ چنین گروه های توطئه قدرتهای شیطانی و استخبارات کشورهای خاصی قراردارد و یا ندارد؛ بلکه جان حرف این جا است که چرا انتحار گران ظاهرا از میان کسانی اند که از شدت اخلاص به دینداری خود آمادۀ انفلاق و انتحار میگردد ؟
چرا چند جوان بی دین آمادۀ انتحار نمیشود و چرا چند جوان آگاه به دین آمادۀ این وحشی گری نمیگردد ؟
وی گفت: برای اینکه بی دین این عمل را تقدس نمیدهد و اخلاص کامل به اجرای کامل آن تا سرحد مرگ ندارد و آگاه به دین این عمل را بر خلاف دین میداند و دقیقا برعکس آموزه های دینی میداند.
او همچنان میگوید: ولی دیندار نا آگاه به دین از یک طرف در جستجوی یک عمل مقدس دینی است و از طرف دیگر تشخیص تقدس هر عمل را خود نمیداند،اینجاست که کار قدرتهای عقب معرکه جور میشود و از این قشر آماده به مرگ برای مرگ دیگران استفاده میکنند .
گروههای انتحاری فتوای یک کلمۀ کاردارند مانند ” رافضی ” بودن طرف مقابل، صوفی بودن طرف مقابل، سکولار بودن آن و همینطور سنی بودن والقاب دیگر .
و اما محمد محق پژوهشگری اموردینی به این باوراست که حوادث تروریستی خونین اخیر در کشور که بخشی از آن، مسجدهای اعل تشعیه را هدف قرار داده، سلسله حملات و ادامۀ روندی است که ابو مصعب زرقاوی، پدر معنوی و طراح استراتژی داعش، در سالهای ٢٠٠٣-٢٠٠۵ در عراق و سوریه شروع کرد.
او تاکید کرد: پس لازم است در این باره چند نکته در نظر گرفته شود: اولین اینکه بسیاری از دوستان به درستی تأکید دارند که وحدت شیعه و سنی در افغانستان نسبت به بسیاری دیگر از کشورهای منطقه قابل تحسین است، اما این را نباید به این معنا گرفت که هیچ آسیبی متوجه آن نخواهد شد؛ بل برعکس، برای کسانی که درکی از حساسیتهای امور مذهبی دارند، به راحتی قابل تشخیص است که چگونه ممکن است جای این وحدت را وحشت و خشونت مذهبی بگیرد. عراق، سوریه و یمن نیز چند سال قبل به وحدت مذاهبشان افتخار میکردند، اما امروز همه میدانیم که در آنجا چه میگذرد.
استاد محق افزود: دوم کم اهمیت ساختن نقش داعش و ارجاع دادن ریشۀ حوادث به منابع و سرچشمههای دیگر، حاکی از بیخبری از ماهیت داعش و پیچیدهگی کار این گروه است. کسانی که مطالعۀ دقیق در بارۀ این گروه دارند، متأسفانه در افغانستان از تعداد انگشتانِ دست فراتر نمیروند و از اینرو بسیاری از کسانی که نظر میدهند، موضوع داعش را به شکل تمسخر مطرح میکنند، اما سخت اشتباه میکنند.
او همچنان گفت: مساله مهم دیگر تأکید بر نقش داعش که تأکیدی بهجا و مهم است، نباید ما را از مسوولیت دیگر عوامل داخلی و منطقهیی که تسهیل کنندۀ کارِ داعش هستند، غافل کند. در داخل، عناصر افراطی مذهبی در هر دو طرف وجود دارند، هم شیعه و هم سنی که گرفتار تعصبات مذهبی اند و هر کدام برای مخاطبان خود روحیۀ بدبینی نسبت به طرف مقابل را دامن میزنند.
وی اضافه کرد: چهارم اینکه اغلب این عناصر داخلی به نحوی وابسته به حمایتهای کشورهای متخاصم منطقه هستند. شمار انبوهی از مبلغان مذهبی از بیرون تشویق میشوند که در افغانستان تبلیغات مذهبی را به گونهیی پیش ببرند که تفاوتها را میان سنی و شیعه برجسته میگرداند.
این پژوهشگر دینی گفت: پنجم اینکه یکی از عواملی که انگیزۀ گروههای تروریستی را برای حمله برمسجدهای اهل تشیع چند برابر میسازد، نقش آشکار لشکر «فاطمیون» در جنگهای داخلی سوریه است. متأسفانه هزاران افغانستانی شیعه، براساس تخمین تحلیلگران، بیشتر از بیست هزار نفر، در استخدام این لشکر قرار گرفته و در خونریزیهای خاورمیانه مستقیماً دخیل هستند. بدون شک این کار به هیچ صورت توجیهی برای حمله بر مسجدها و ریختن خون بیگناهان در افغانستان نیست؛ اما برای گروههایی مانند القاعده و داعش به حد کافی توجیه کنندۀ اعمالشان هست.
وی تاکید کرد: نکته اخیر اینکه باید همۀ ما؛ سنی و شیعه، در برابر هر سخنی که از آن بوی تفرقۀ مذهبی میآید با قوت بأیستیم و جلو هرگونه نفرتپراگنی مذهبی را بگیریم و تلاش کنیم تا ابزار ساختن دین برای اهداف سیاسی به هر شکل آن متوقف گردد.
بااین حال شهید ثاقب نوسینده و فعال سیاسی میگوید: برنامههای که سازمانهای جاسوسی بیگانه برای افغانستان طراحی کردند، این است که سرزمین قتل و کشتار و وحشت و خون باشد.
به باور او: شیعیان جرم شان این است که به جای دنباله روی از این برنامهها، درس می خوانند، جنگ نمی کنند، در مزارع شان کوکنار کاشته نمی شود، و شهروندان مفیدی برای جامعه شان هستند.
وی تاکید کرد: این از منظر سازمانهای استخباراتی جرم بزرگی است. استراتژیستهای جنگهای فرقه ای، تلاش دارند، با ایجاد رعب و وحشت و کشتار سیستماتیک اهل تشیع و حمله بر مناسک مذهبی و عبادتگاه هایشان، پای این گروه مذهبی را نیز به جنگ بکشانند.
او همچنان گفت: جرم شیعه افغانستانی، خشونت پرهیزی اش است. ما اما به برادران شیعی مان به چشم سرمایه های انسانی و اجتماعی مان می نگریم. عزت شان می کنیم، در کنار شان می ایستیم و احترام شان می نماییم!
Comments are closed.