احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:هارون مجیدی/ چهار شنبه 8 سنبله 1396 - ۰۷ سنبله ۱۳۹۶
روایت واقعی از جهاد، مقاومت ملی و مبارزات مردم افغانستان همواره غریب مانده و به صورت شاید و باید نویسندهگان و پژوهشگران به کار در این زمینه نپرداخته اند.
فراوان خوانده و شنیدهام که میگویند، اگر رُخدادیِ نظیر جهاد و مقاومت ملی مردم افغانستان در برابر تجاوز، برای هر ملت دیگری پیش میآمد، سالهای درازی به روایت گرفته و گونههای ادبی برای بیان آن به پیش کشیده میشد، چنانی که ملتهای برای ثبت و بازآفرینی حماسههای تاریخی خود برای نسلهای بعد کارهای فراوانی انجام داده و میدهند.
روایت از این حماسهها روح آزادمنشی و وطندوستی را در روح هر شهروندی تداعی میکند و آموختنیها و تجربههای فراوانی را برای مدیریت روزهای دشوار به بازگویی میگیرد.
بعد از کودتای هفت ثورِ سال ۱۳۵۷ خورشیدی و آمدن نیروهای روس به افغانستان، شهروندان آزادیطلب و رسالت به دوشِ کشور و حتا شماری از چهرهها را از سرزمینهای دور که به حقانیت این مبارزه باور داشتند را بر آن داشت تا صبح امیدی فراهم کنند و سرزمین را از از دست آدمکشان و تجاوزگران نجات دهند.
کتاب «شیران خاور» که در واقع گواهی از تاریخ است روایتی است از مجاهدان و آزادیطلبان همین روزگاران در افغانستان که توسط احمد عبدالوهاب، نویسندۀ مصری نوشته و عبدالاحد هادف و زینب موحد آن را به فارسی برگردان کرده اند.
شیران خاور در ۲۵۹ برگ و هزار نسخه از نشانی انتشارات سعید در کابل به نشر رسیده و عصمتالله احراری زحمت طرح جلد و برگآرایی آن را کشیده است. این کتاب برای ما روایتی از تاریخ و مبارزات مجاهدان افغانستان را در بلخ، پنجشیر، کابل، سمنگان، پروان و بخشهای دیگر کشور نقل میکند و نویسندۀ آن از لابلای یادداشتها، چشمدیدها و پژوهشهایش حقایقی را فراچنگ میآورد.
نویسندۀ شیران خاور در یادداشتی بر ترجمۀ فارسی این کتاب نوشته است: باری احساس کردم که تاریخ معاصر افغانستان به صورت عمدی و یا غیر قصدی در آستانۀ تحریف و تزویر قرار دارد و در سرگذشت قهرمان و مردان بزرگ آن نیز دستکاری صورت میگیرد و با این کار در واقع تاریخ و سرگذشت خودم در حالی تحریف میشود که هنوز زنده و از نعمت گوش و چشم برخوردارم.
آقای عبدالوهاب که در جهاد افغانستان حضور داشته واقعیتهای جهاد و مبارزان سرزمین ما را بازگو میکند، مینویسد: تصمیم گرفتم تا گواهی خود را در پیشگاه خدا و تاریخ ارایه کرده و به نسلهای بعد برسانم.
عبدلاحد هادف یکی از دو مترجم این کتاب، در مقدمهیی نوشته است: در تاریخ معاصر افغانستان هیج مرحلهیی را به اندازۀ دورۀ جهاد در برابر تجاوز شوری سابق نمیتوان مهم یافت. به باور او، با این جهاد بود که هر چند افغانستان وارد دشوارترین تجربۀ تاریخی با پیامدهای تکاندهندۀ آن گردید که تا هنوز از آن خلاصی نیافته است، اما حضور تابناکی در متن تاریخ جهان پیدا کرد و محور اصلی بخش بزرگی از تحولات جهان معاصر را شکل داد.
آقای هادف در ادامۀ این مقدمه یادآور شده است که در این میان، جریان جهاد و مجاهدان افغانستان بازیگران اصلی صحنه بودند که تحولات را ساختند و تجربه و مرحلۀ جهاد را به عنوان نقطۀ عطف درخشان در تاریخ کشور ما پرداختند و حضور جاودان خود در متن افتخارات تاریخی کشور را تضمین کردند.
کتابِ شیران خاور پس از مقدمه و ارایۀ یک دورنمای کُلی از پیشزمینههای تجاوز قشون سرخ بر افغانستان و آغاز جهاد در برابر شوروی سابق شروع میشود و نویسنده ضمن بیان خاطراتش از مهمترین رُخدادهای آن دوران، نقش عربها در جهاد افغانستان را پژوهش کرده و معلومات درخوری ارایه میدارد.
آقای احمد عبدالوهاب در بخشهای دیگر این کتاب، نهضت اسلامی افغانستان را به معرفی میگیرد و خاطرات و چشمدیدهایش را از جبهات نبرد مجاهدان در بلخ روایت میکند تا اینکه به احمدشاه مسعود، قهرمان ملی افغانستان میرسد و چرایی و چگونۀ آتشبس شهید مسعود با روسان را توضیح داده مدیریت شهید مسعود را حلاجی میکند.
نویسندۀ کتابِ شیران خاور در بخشی که آن را «استراتژی مسعود» عنوان کرده است، از تاکتیکهای مبارزاتی، افکار و عملکرد قهرمان ملی میگوید و معلومات فراوان و دستاولی را در این زمینه، ارایه میکند و مینویسد: بر من میسزد تا حق این مجاهد فرزانه را ادا کنم و بگویم که او واقعاً بزرگترین قهرمان جهاد افغانستان بود.
نویسنده گزارش مستندی در این اثر تهیه دیده که در جای دیگر سراغ نمیشود. ساحهیی که گزارش به آن تعلق میپذیرد، بخش وسیعی از شرق تا شمال افغانستان را در بر میگیرد. آثار همانند این کتاب، از این امتیاز برخوردار اند که نویسندهگان آن به هیچ کدام از احزاب و تنظیمهای جهادی پیوند سازمانی ندارند و تنها به منظور ادای فریضۀ جهاد، حاضر به صحنه شده اند؛ لذا روایتهای غیر جانبدارانۀ بهدست میدهند.
کتابِ شیران خاور با زبان صمیمی و شیوا نوشته و برگردان شده و خواننده را میکشاند تا کتاب را به پایان ببرد و نگفتههای فراوانی را بیاموزد.
گفتنی است که احمد عبدالوهاب معروف به عبدالله صامت در سال ۱۳۴۶ خورشیدی در یک خانوادۀ مسلمان در یکی از دهکدههای شهر قاهرۀ کشور مصر بهدنیا آمده و به سال ۱۳۶۴ به خاطر شرکت در جهاد به افغانستان سفر کرده است. او در شمال افغانستان اقامت گزید و با پای پیاده به بیشتر ولایات کشور سفر کرد و زبان فارسی را آموخت و بعد از آمدن گروه طالبان دوباره به زادگاهش برگشت و به نوشتن چشمدیدهایش از جهاد افغانستان پرداخت.
Comments are closed.