احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالکبیر ستوده/ چهار شنبه 8 سنبله 1396 - ۰۷ سنبله ۱۳۹۶
بخش دوم و پایانی/
از این دست آیات در قرآن کریم زیاد است و همه به گونهیی آدمیان را مخاطب قرار میدهند و از آنان میخواهند که خداوند حقیقی را پرستش کنند که تمام خیرها و خوبیها از آن اوست و او نعمات زیادی به آدمیان ارزانی داشته است و از خدایان دروغین دوری کنند و از آنان بیزاری بجویند که آنها نه حرف میشنوند، نه حرف میزنند، نه نفعی میرسانند، نه زیانی را دفع میکنند و نه هیچ کار دیگری از دست آنها ساخته است.
خداوند متعال، تنها خدایان را بابت نفع نرساند و دفع زیان نکردن، محکوم نمیکند و باطل اعلان نمینماید، بلکه دین و ایمان دینییی را هم که از عهدۀ این نفع رساندن بر نمیآید، به شدت نقد کرده و آن را نکوهش میکند. آخر ارزش خداوند و ایمان به خداوند، این است که آدمی را به صلحی و آرامشی و شادی و رضایت باطنی برساند و اندوه و غمها را از ذهن و زندهگیاش برطرف کند و خیری و خوبی برایش داشته باشد و انسانش بسازد. در غیر آن، ایمان به خداوند و ایمان به شیطان چه فرقی میتواند داشته باشد. خداوند میفرماید: «فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِکَ الْکَافِرُونَ» (اما ایمانشان به هنگام مشاهدۀ عذاب شدید ما بدیشان سودی نرسانیده است و نفعی به حالشان نداشته است. این سنت و شیوۀ همیشهگی خدا در مورد بندگانش بوده است و کافران بدان هنگام زیانبار شده اند) <سوره غافر/ ۸۵>. و در جای دیگری آمده است: «وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْفَتْحُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ. قُلْ یَوْمَ الْفَتْحِ لا یَنْفَعُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِیمَانُهُمْ وَلا هُمْ یُنْظَرُونَ» (کافران میگویند: اگر راست گوئید، این روز فیصله و قضاوت کی خواهد بود؟. بگو: در روز فیصله و قضاوت، ایمان کافران به حالشان سودی ندارد و بدیشان مهلت داده نمیشود) <سوره سجده/۲۸و۲۹>.
در این دو آیت، پرده از ایمانی بر داشته میشود که در خوبترین روزها (روز فتح) و بدترین روزها (روز عذاب)، نفعی برای مؤمن نداشته و بهرۀ برای آن فراهم نمیآورد. این ایمان همان «ایمان کافران» یا «ایمان کافرانه» است که نه نزد خداوند کدام ارزشی دارد و نه نزد بندهگان صادق و مخلص خداوند. عالمان و دانشمندان مسلمان نیز از همان آغازها به این باور بودند که دین خداوند برای سعادت و سربلندی انسانها است و تمام احکام خداوند نیز، متضمن جلب منفعتی و دفع مفسدتی است. این نکات دستمایۀ عدۀ زیادی از علمای متأخر شده تا «فقه مصلحتی» یا «فقه مقاصدی» را پایهریزی کرده و بگویند: “هر حکمی نقشی دارد که آن را ایفا میکند و هدفی دارد که آن را تحقق میبخشد و سبب آشکار و پنهانی دارد که برای ایجادش میکوشد و مقصدهای دارد که به دنبال آن است. تمام اینها برای آن است که مصلحتی برای انسان به دست آید و زیانی از او برطرف گردد» <مقصدهای شریعت/طه جابر العلوانی. با ترجمۀ سید ابوالقاسم حسینی، صفحه ۱۸۳>.
این علمای امت، قصدشان از طرح «فقه مصلحتی» و «فقه مقاصدی» که ابتدا امام ابواسحاق شاطبی، آن را به میان آورد و به دست کسانی مثل محمد عبده و رشید رضا و دکتر عبدالله دراز، در مشرق و علامه محمد طاهر بن عاشور و علامه علال فاسی، در مغرب، پی گیری شد <همان منبع/صفحه ۱۸۸>، این است که اجتهاد علمای امت باید بر محور این مقاصد دور بزند و مصحلتهای امت و مفسدتهای امت را در نظر بگیرد و حکمی استنباط نکنند و فتوی ندهند که کلیت انسان و ارزشهای انسانی و حقوق آنان را از بین برد و نقض غرض حاصل گردد و دین و ایمانی دینی باری شود بر دوش آنان.
با وجود آن همه آیات و با وجود این همه میراث غنی علمای بزرگوار، بازهم جهان اسلام، شاهد ایمانهای دینی زیانآور و معرفتهای دینی ظالمانه و ذلیلانه و غیر انسانی و حرکتهای دینی دهشتافگن و وحشتزا و انسانستیز است. بیش از بیست گروه تروریستی در جهان اسلام و بیش از دهها حرکتهای دینی دیگر، دارند برای ما خدا و پیامبر و دین و ایمانی را معرفی میکنند که نهتنها به ما نفعی نمیرسانند و گره از مشکلات ما نمیگشایند و زیانی را از ما دفع نمیکنند، بلکه تمام هست و بود ما را میگیرند و به جز از نفرت و وحشت و دهشت و کشتار و ویرانی و عقبمانی و کودنی و بیخردی، هیچ حاصل دیگری برای ما ندارد.
چنین ایمانهای پذیرفتنی نیست و چنین قرائتهای مردود است و چنین حرکتهای شیطانی است. ما از چنین ایمانها و معرفتها و حرکتهایی خواه دینی باشند و خواه غیر دینی، بیزار هستیم. قرآن کریم به ما آموخته است که چنین خدایان و ادیان و مذاهبی را باید به دیوار زد و از آنان بیزاری جست و به خدای ایمان آورد که ما را به خودش و بندهگانش آشتی دهد و این جهان را در نظرمان گلستان کند.
من که صلحم دایماً با این پدر
این جهان چون جنت استم در نظر
و
کفر تو دین است و دینت نور جهان
ایمنی و از تو جهانی در امان
مولانای رومی
Comments are closed.