احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ دوشنبه 20 سنبله 1396 - ۱۹ سنبله ۱۳۹۶
سراسیمهگی پاکستان را حالا پس از چندین روز از اعلامِ راهبرد جدید رییسجمهوری امریکا در مورد افغانستان و جنوب آسیا میتوان در سفرهای شتابزدۀ خواجه آصف وزیر خارجۀ پاکستان مشاهده کرد. به نظر میرسد که این راهبرد بیش از آن چیزی که از سوی آگاهان و تحلیلگرانِ مسایل منطقهیی و بینالمللی ارزیابی شده بود، باعث ایجاد تشویش در سیاستگران و دولتمردانِ پاکستانی شده است.
برخیها پس از اعلام راهبرد تازۀ امریکا این احتمال را مطرح کرده بودند که شاید پاکستان برای احیای جایگاه خود، تلاشهایی را به هدف راضی کردن امریکاییها صورت دهد؛ اما حالا گمان میرود که این کشور، راه خلافِ این پیشبینی را انتخاب کرده است. سفرهای منطقهییِ وزیر خارجۀ پاکستان دقیقاً واکنش این کشور را در برابر راهبرد جدیدِ امریکا نشـان میدهد.
چین، نخستین کشوری بود که خواجه آصف وزیر خارجۀ پاکستان آن را به عنوان آغازگر سفر منطقهییاش انتخاب کرد. چین به صورت تصادفی در صدر این فهرست قرار نگرفته است. این کشور با پاکستان از گذشتههای دور روابط اقتصادی دارد و همواره از آنها به عنوان دوستان استراتژیکِ منطقهیی نام گرفته میشود. پاکستان پس از امریکا، از کشور دومی که بیشترین حمایتها را به دست آورده، کشور چین بوده است.
هرچند چین به عنوان عضو کشورهای موسوم به بریکس، در پای سند کنفرانس اخیر این گروه، امضا کرد که در آن بر مبارزه با کشورهای حامی تروریسم تأکید رفته است، اما به همان میزان به سفر وزیر خارجۀ پاکستان به این کشور اهمیت قایل شد و پاکستان را دوستِ مطمین و کشوری خطاب کرد که قربانیهای زیادی در مبارزه با تروریسم پرداخته است.
چین تصمیم دارد تا سه ماه دیگر گفتوگوهایی را میان سه کشور افغانستان، پاکستان و چین در شانگهای به هدف دست یافتن به توافق تازه برای بهبود روابط افغانستان و پاکستان برگزار کنـد. این تلاشها به خودیِ خود آشکارکنندۀ این است که پاکستان برای چین از اهمیتِ ویژه برخوردار است و بهآسانی نمیخواهد که آن را در پای منافع امریکاییها قربانی کنـد.
پس از چین، وزیر خارجۀ پاکستان قرار است به کشورهای روسیه، ایران و ترکیه نیز سفر کند. هدفِ این سفرها کاملاً مشخص است و آن، به دست آوردنِ حمایتِ منطقهیی در برابر امریکاست که حالا دیگر این کشور را متحدی قابل اعتماد نمیداند. پاکستان درک کرده که آفتاب دوستیاش با بزرگترین ابرقدرتِ جهان که سالیان سال از آن بهرهمند بود و به ویژه در زمان جنگ سرد و اشغال افغانستان از سوی اتحاد جماهیر شوروی میلیاردها دالر از برکتِ آن به جیب زد، در حالِ افول است و دیگر نمیتواند برای امریکا آن متحدِ سالهای جنگ سرد باشد.
شاید یکی از دلایل اصلیِ حمایت پاکستان از تندروی مذهبی و گروههای وابسته به تروریستانِ افراطگرا از همان سالهای نخست جنگ افغانستان، پیشبینی همین تیرهگی روابط با امریکا بوده باشد. پاکستانیها احساس کرده بودند که در حال دور شدن از امریکا اند و به همین دلیل، به چیناییها و روسها خود را بیشتر نزدیک ساختند. روسیه هرچند در زمان جنگ سرد در دشمنی با پاکستان قرار داشت، ولی با از میان رفتن اتحاد جماهیر شوروی و پایان یافتن جنگِ سرد موفق شد که بابِ تازهیی از روابط را با کشورهای منطقه و از جمله پاکستان باز کند.
روسیه نیز به صورتِ تصادفی به پاکستان نزدیک نشده است. این کشور نیز منافع خود را در منطقه در نزدیک شدن به مهمترین متحد استراتژیک سابقِ امریکا میداند. دوستی روسیه و پاکستان نیز با همۀ تناقضهای خود میتواند منافع این دو کشور را در برابر ابرقدرتی چون امریکا تا حدودی تأمین کنـد، اما به هیچ صورت نمیتواند روسیه جایگزین امریکا برای پاکستان شود. امکاناتی را که پاکستان از سوی امریکا دریافت میکرد، هیچ کشور دیگری پرداخت کرده نمیتواند. از جانب دیگر، کُل تسلیحاتِ پاکستان مهر امریکایی دارد و از این ناحیه این کشور بهسادهگی خود را نمیتواند از چنین تعلقی نجات بخشد.
شاید جنگافزارهای روسی کمتر از جنگافزارهای امریکایی نباشند و چه بسا در برخی موارد حتا از جنگافزارهای امریکایی نیز پیشی بگیرند، ولی بحث تنها خود جنگافزارها نیستند، بل امکاناتی را هم شامل میشوند که این جنگافزارها به آنها احتیاج دارند. از این بابت پاکستان سالهای طولانیِ زیادی را در وابستهگی به امریکا باید سپری کند؛ زیرا بیرون شدن از زیر بارِ کمکهای امریکا برای این کشور اگر ناممکن نباشد، بهشدت دشوار است.
به هر حال، حالا پاکستان با توجه به واکنشهای منفیِ کشورهایی مثل روسیه، چین و ایران به استراتژی تازۀ رییس جمهوری امریکا میخواهد دستکم نشـان دهد که دست روی الاشه نخواهد نشست و اگر امریکا بر فشارهای خود بر این کشور بیفزاید، پاکستان آن کشوری نخواهد بود که در این مبارزه جا خالی کند و یا ببازد. پاکستان میخواهد به امریکا نشان دهد که این امریکاست که در بهدست آوردن موفقیت در جنگ با تروریسم، به پاکستان نیاز دارد و نه برعکس.
اما بعد از موقفِ گروه بریکس در مورد مبارزه با تروریسم که روسیه و چین نیز از امضا کنندهگانِ آن هستند، برای پاکستان دشوار خواهد بود که ضمن حمایت از گروههای افراطگرا و تروریست بتواند حمایتِ این کشورها را نیز به دست آورد. روسیه حداقل با تجربه از سالهای انزوا و مشکلات داخلی خود، این درس را به خوبی حفظ کرده که هر گروه افراطگرایی که در منطقه سر بلند میکنـد، در گام نخست منافعِ این کشور را هدف قرار میدهد.
Comments are closed.