احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ چهارشنبه 5 میزان 1396 - ۰۴ میزان ۱۳۹۶
پس از یک هفته بازداشت عبدالواحد دادشانی ـ فردی که در مسجد جامع هرات به سوی گلبدین حکمتیار، رهبر یکی از شاخههای حزب اسلامی، کفش پرتاب کرد ـ آزادیِ او هنوز در هالهیی از ابهام قرار دارد و گفته میشود که موضوع از سوی نهادهای عدلی و قضایی پیگیری خواهد شد.
برخی رسانهها از زبان وکیل مدافعِ این جوان نوشتهاند که او در زمانی که در بازداشت ریاست امنیت ملی بهسر میبرد، به شدت مورد شکنجه و آزار قرار گرفته است. گفته میشود که در همان ساعاتِ نخست پس از پرتاب کفش، این جوان از سوی افراد مسلحِ جمعه همدرد یکی از فرماندهان حزب اسلامی مورد لتوکوب قرار گرفته و بعداً کارمندان امنیت ملی نیز با او برخورد خشونتآمیز داشتهاند. تصویرهایی که از این جوان در فضای مجازی نشر شدهاند، خود به اندازۀ کافی حکایتگرِ وضعیتِ نگرانکنندۀ او هستند. برخی رسانهها نیز گفته اند که رییس شـورای علمای این شهر نیز در پی این قضیه قرار گرفته و سعی دارد که به شکلی اتهام عبدالواحد را هتک حرمت به «جایگاه پیامبر» وانمود سازد.
در همین حال، خلاف گزارشهایی که قبلاً در مورد انگیزههای پرتابِ کفش به سوی آقای حکمتیار از این جوان در برخی رسانهها انتشار یافته بود، وکیل مدافعِ او گفته که او هیچگونه انگیزۀ گروهی و حزبی از پرتاب کفش نداشته و تنها واکنش فردیِ او بوده است. ایران انترنشنل با نشر گزارشی در این مورد گفته است که «تا کنون تنها وکیل مدافع، سازمان ملل متحد و نهاد حقوق بشر افغانستان توانسته با این معترضِ افغان دیدار داشته باشند». وکیل مدافع دربارۀ انگیزۀ اصلی آقای دادشانی اینگونه توضیح داد: «وقتی او را دیدم، به من گفت که نشسته بودم و به ذهنم آمد که این آدم روی منبر پیغمبر ایستاده است، در حالی که خودش جنایتکار است، از بدی خیانت حرف میزند. او گفت برخاستم و گفتم خاین تویی و اقدام [به پرتاب کفش] کردم». و همچنین گفت: «عبدالواحد با انگیزۀ شخصی این کار را کرده؛ چون او انسانی آرمانگرا است. کسی او را تحریک نکرده، جز سابقه و موضعگیری خود آقای حکمتیار. این تنها یک نافرمانی مدنی و یک اعتراض بوده و نباید به آن جنبۀ سیاسی داد».
با این حال، سوال اینجاست که چرا آقای دادشانی تا به حال در بازداشت نگه داشته شده و چرا عدهیی میخواهند به عملِ او جنبۀ سیاسی و حتا هتک حرمت به مقدسات اسلامی بدهند؟
گمان میرود خلافِ آنچه که از قول آقای حکمتیار مبنی بر بخشیده شدنِ این جوان گفته شده، افراد این حزب و شاید هم شخص آقای حکمتیار میخواهند از این موضوع استفادههای سیاسی ببرند و آن را چنان به سود خود مصادره کنند که گویا آقای دادشانی یک جریان کلانِ سیاسی است که با هدف و انگیزههای خاصِ سیاسی تلاش کرده که «محبوبیت رهبر حزب اسلامی» را در هرات خدشهدار سازد. در حالی که همه میدانند با وجود تلاشهای چندینروزۀ هیأتِ فرستاده شده و والی هرات که در این خصوص بیطرف عمل نکرده، استقبال از آقای حکمتیار در هرات به پیمانهیی نبوده که برخیها در فضای مجازی در حال نشان دادنِ آن هستند.
گفته میشود اکثر افرادی که در سخنرانی آقای حکمتیار شرکت کرده بودند، یا پناهجویانی بوده اند که در اطراف هرات مسکن گزیده اند و یا افراد روزمزدی که در بهای یک روز نان حاضر شده بودند از سر چوک به پای سخنرانی آقای حکمتیار بروند.
برخی منابع در هرات میگویند که والی هرات نیز تلاشهای زیادی به خرچ داد که استقبال از آقای حکمتیار را باشکوه نشان دهد و حتا وقتی متوجه شد که افراد کمی در سخنرانی او شرکت کرده اند، کارمندان دولتی را وادار ساخت که به مسجد جامع هرات بروند.
اینها همه به یک طرف، سوال اصلی اینجاست که چرا آنانی که حالا بحث هتک حرمت به مقدسات را بلند کرده اند، حرمت «خانۀ خدا» را نگه نداشته و آن را به محلِ جر و بحثهای یک رهبر جهادی اختصاص دادند؟ آیا سخنرانیهای آقای حکمتیار که سخنرانیهای فتنهانگیزانهیی هم توصیف شده اند، در مسجد جامع یک شهر، هتک حرمت به جایگاه پیامبر نمیتواند باشد؟ آیا در گذشته هم مسوولان مسجد جامع هرات به سیاسیونِ کشور اجازه داده بودند که با اهداف سیاسی از منبر مسجد جامعِ این شهر سخنرانی داشته باشند، آن هم سخنرانییی که بخش بزرگی از آن افترا و دروغ بستن به دیگران باشد؟ چرا مسوولان مسجد جامع هرات، حرمت مسجد را نگه نداشتند تا از چنان پیشآمدی جلوگیری میشد؟
اگر دادشانی از نظر قانونی جرمی را مرتکب شده باشد، بدون شک در این جرم مسوولان محلی و مسجد جامع هرات نیز شریک اند. از جانب دیگر، وقتی علیه فردی ادعایی ثبت نشده، چگونه و بر پایۀ چه حکمی از قانون فردی باید بازداشت شود؟
وکیل مدافع آقای دادشانی گفته که علیه او هیچ شکایتی به ثبت نرسیده است. آیا در چنین وضعیتی هم امنیت ملی حق داشت که او را بیش از ۷۲ ساعت در بازداشت نگه دارد؟
به هرحال دیده میشود که شماری میخواهند از قضیۀ دادشانی چنان تصویری ارایه کننـد که به هدفهای سیاسیشان نزدیک باشد. برخیها حتا میگویند که آقای حکمتیار از رییسجمهوری کشور خواسته که به قضیهاش در هرات توجه نشان دهد، در غیر آن صورت خودش مجبور میشود که آن را پیگیری کند و گویا «حقایقی» را در این خصوص به نشر رساند.
اما چه حقایقی؟… این «حقایق» که برای بزرگنمایی خود و کوچک نشان دادنِ جرمهای خود، باید از هر منبر و تریبونی استفاده کرد؟!
آقای حکمتیار واقعاً در پی چیست و چه را میخواهد ثابت سازد؟ آیا یک بار هم که شده، در خلوت از خود پرسیده که برای این کشور و مردمِ آن چه تحفه آورده که از پرتاب یک کفش اینقدر سراسیمه شده است؟
Comments are closed.