احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 23 میزان 1396 - ۲۲ میزان ۱۳۹۶
برخیها در افغانستان به این نتیجه رسیدهاند که دموکراسی یک نظام وارداتیست و به همین دلیل در این کشور به بنبست رسیده است. اتفاقاً کسانی که این دیدگاه را این روزها ترویج میکنند، نه طالبان و گروههای عقبگرایِ سنتی اند و نه سازمانها و تشکلهای سیاسییی که منتقد نظام فعلی از زمان ایجاد آن بودهاند. این افراد کسانی اند که خود در سیزده سال گذشته، سکان امور سیاسی افغانستان را بهدست داشتهاند و خود از معماران نظام فعلی شناخته میشوند.
کسانی که این روزها علیه ارزشهای دموکراتیک بهپا خاستهاند، در گذشته حتا دیدگاههای چپِ رادیکال داشتهاند و در زمانی هم از مروجانِ سیاستهای غرب در افغانستان بودهاند. اما این روزها چه پیش آمده که این افراد اینگونه نسبت به ارزشهایی که خود منادیانِ آن بودهاند، مخالفت میورزند و چرا اصلاً باید با ایدۀ دموکراسی مخـالف بود؟
فکر میشود که مخالفتِ این گروه و افراد، بیشتر از آنکه از سرِ درد و فهم ارزشهای مدرن باشد، از سر مخالفتهای سیاسی با زمامدارانِ فعلی و کشورهای متحد افغانستان است. آنانی که این روزها دموکراسی را پدیدۀ «وارداتی» عنوان میکنند، اکثراً به دور دسترخوان رییس جمهوری پیشینِ افغانستان نشستهاند و سخنانی را بر زبان میآورند که فقط باید به ذایقۀ ایشان متناسب باشد. هرچند برخی از این افراد در گذشته و در زمانی که متصدی سمتهای کلیدی در نظام بودند نیز چندان به ارزشهای دموکراتیک روی خوش نشان نمیدادند؛ به گونۀ مثال، کریم خرم وزیر پیشینِ اطلاعات و فرهنگ افغانستان است که در هنگام تصدی این مقام در یک نشست خصوصی که بعداً به رسانهها راه پیدا کرد، دموکراسی را به دیگ بخار تشبیه کرد و در جای دیگر، آزادی بیان را «قصۀ مفت» خواند. آیا وقتی این افراد عملاً با ارزشهای نظام سازگاری نداشته باشند، میتوان از مخالفان مسلحِ دولت توقع داشت که ارزشهای آن را بپذیرند؟
سوال این است که چرا دموکراسی را به عنوان ارزشی وارداتی بدانیم و از آن انتقاد کنیـم؟ آیا کشورهای دیگرِ جهان و منطقه نیز چنین دیدگاهی نسبت به نظامهای سیاسیِ خود دارند. مثلاً همین کشور همسایۀ ما ایران که خود را متعهد به دموکراسی میداند، آن را نظامی وارداتی و غربی میخواند؟
من سخنانِ حسن روحانی رییس جمهوری ایران را که در واکنش به سخنان دونالد ترامپ رییس جمهوری امریکا در مورد توافقنامۀ برجام بیان شد، از آغاز تا آخر دنبال کردم. در یک جایِ این سخنرانی آقای روحانی دموکراسی را نظام وارداتی نخواند که بر آنها تحمیل شده باشد. آقای روحانی بهشدت از نظام سیاسی ایران حمایت کرد و گفت که افتخار میکنـد که بهترین نظام دموکراسی در جهان را ارایه کرده اند. او گفت که انتخابات ایران، یکی از بهترین انتخاباتهای جهان است و تفکیک قوا به بهترین نحوِ ممکن در ایران انجام شده است.
چرا سیاسیون ایران دموکراسی را نظام وارداتی نمیخوانند اما برخی سیاستمدارانِ افغانستان آن را نظامی وارداتی میدانند؟ از جانب دیگر، نظام وارداتی به چه معناست؟ اگر در افغانستان بساط نظام دموکراتیک برچیده شود، این آقایان به جای آن چه نظامی را پیشنهاد میکنند؟ آیا نظام طالبانی کارکرد بهتری نسبت به نظام دموکراتیک میتواند داشته باشد و حداقل میتوان ادعا کرد که برخاسته از درون جامعه است؟
این آقایان یا متوجه تبعاتِ سخنانِ خود نیستند و یا دیگر به سیمِ آخر زده اند و عملاً از دیدگاههای طالبانی حمایت میکنند. زیرا به محض اینکه شما در افغانستان در مخالفت با دموکراسی قرار بگیرید، تعبیر سادۀ آن این میشود که نظام طالبانی را برای آن پیشنهاد میکنید.
دموکراسی در جهانِ امروز دیگر یک نظام و ارزشِ منحصر به فرد برای یک تعداد کشورهای خاص نیست. عمومیت و فراگیر بودنِ ارزشهای دموکراتیک چنان روشن است که به گفتۀ دیوید هلد در کتاب ارزشمند «مدلهای دموکراسی»، «امروزه تقریباً همه ـ بدون توجه به دیدگاهی که دربارۀ چپ، راست یا میانه دارند ـ مدعی دموکرات بودن هستند. انواع رژیمهای سیاسی، از جمله رژیمهای اروپای غربی، بلوک شرق و امریکای لاتین خود را دموکراسی مینامند. به نظر میرسد دموکراسی در حول و حوش زندهگی سیاسی نوین، «فضای مشروعیت» ایجاد میکند: فرامین، قوانین، سیاستها، تصمیمات در صورت «دموکرایتک بودن»، منصفانه و مناسب قلمداد می شوند.»
امروزه حتا کشورهای غیردموکراتیک، نظامهای خود را دموکراسی میدانند، آنهم به این دلیلِ ساده که در جهان امروز متضاد دموکراسی تنها میتواند رژیم مستبد باشد. آیا مخالفان دموکراسی در افغانستان میتوانند بگویند که خواهان رژیم استبدادی هستند؟
معلوم میشود که پایبستهای فکریِ این آقایان چنان ضعیف و نخنماست که حتا نمیتوانند از دیدگاههای طالبانیشان بهخوبی دفاع کننـد. موضوع دیگر اما این است که این آقایان با وارداتی خواندنِ دموکراسی در افغانستان توهینی را که به شهروندان کشور روا میدارند، حس نمیکنند. مگر شهروندان افغانستان برای ارزشهای دموکراتیک ساخته نشده اند و یا دموکراسی از اندازه و شعورِ آنها بالاست؟
دموکراسی به هیچ صورت یک ارزش وارداتی در افغانستان نیست و نه مردمِ آن با ارزشهای دموکراسی سرِ مخالفت دارند، بل اگر در دموکراسی افغانستان مشکلی وجود دارد، این مشکل ناشی از عملکرد زمامدارانیست که ارزشهای دموکراتیک را در شانزده سال گذشته به نفع تفکراتِ قومی و قبیلهییِ خود مصادره کردند. همینها بودند که با امریکا و کشورهای غربی وارد تعامل شدند و توافقنامۀ استراتژیک امضا کردند. همینها بودند که از انتخابات با دخالتهای خود مضحکه ساختند، همینها بودند که فساد را به تمام شریانهای جامعه برای خورد و بردهای کلانِ خود رخنه دادند و حالا هم که از قدرت افتاده اند، شعار وارداتی بودنِ دموکراسی را سر میدهند.
در آخر، میخواهم به این آقایان یک مشورۀ رایگان هدیه کنم:
حالا که بیکارید و حوصلۀتان سر رفته، به جای جفنگپراکنی بروید چهار تا کتابِ درستوحسابی بخوانید تا ذهنهای تاریکتان اندکی جلا یابد!
يک نظر
بخچه بر دار کرزی یعنی سپنتا در اثر هم نشینی با کرزی ، ضرار مقبل و خرم مانند آن ها ” لوده لوده ” گپ ها میزند. بعد از ختم جنگ سرد در عده زیادی ازکشور های پسا منازعه مدل مطلوب تعمیم دموکراسی و ارزش های دموکراتیک مانند تعدد احزاب ، آزادی های اساسی و ازادی مطبوعات دستور کار مل متحد برای تحقق حقوق و ازادی های اساسی بشری منجمله حقوق سیاسی و اقتصادی میباشد.
این لوده نوکر کرزی فکر می کند که کرزی را پادشاه مطلقه اعلان نماید و خودش صدراعظم باشد ؟؟؟ با سفاهت و بی عقلی این آدم ” لوده ” الترناتیف نظام سیاسی را بیان نمی کند و سابقه دهه دموکراسی و همه شورا های گذشته و را ی دهی مردم را نمی بیند یعنی فرهنگ اصل انتخابات را که قسمن در فرهنگ ملی ما جای پیدا کرده است نادیده می گیرد . ازین طرز تعبیر احمقانه سپنتا در باره دموکراسی وارداتی ارواح خدا بیامرز مشورطه خواهان سده نزده و بیست کشور ما به این دلقک کرزی نفرین می فرستند.