احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





بـازی‌هـای صلـح در بحبـوحۀ جنـگی مدهـش

گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 25 میزان 1396 - ۲۴ میزان ۱۳۹۶

شهر مسقط عمان، روز دوشنبه شاهد برگزاری نشستِ گروه هماهنگی چهارجانبه با شرکت نماینده‌گانِ کشورهای افغانستان، امریکا، پاکستان و چین بود. هدف این نشست، یافتن راه‌های مذاکره با گروه‌های مخالفِ دولت افغانستان عنوان شده است. به نظر می‌رسد پس از ماه‌ها تأخیر و حاکم شدن mandegar-3فضـای سرد بر گفت‌وگوهای صلح، یک بار دیگر این نشست‌ها آغاز شده و کشورهای منطقه و ذی‌نفع در مسایلِ آن تلاش‌های‌شان را برای یافتن راه‌حلِ مسالمت‌آمیز برای قضیۀ افغانستان و درگیری‌ها و سوءظن‌های به‌وجود آمده در میان کشورهای منطقه از سر گرفته اند.
به نظر بسیاری از آگاهان مسایل سیاسی، تکانۀ اصلی در برگزاری نشست‌های صلح را باید در اعلام استراتژی امریکا در مورد افغانستان و جنوب آسیا جست‌وجو کرد. این آگاهان معتقد اند، علی‌رغم مخالفت‌هایی که برخی از کشورهای منطقه و سیاست‌مدارانِ افغانستان نسبت به استراتژی تازۀ رییس‌ جمهور ترامپ نشان داده اند، این استراتژی را آن‌ها نمی‌توانند نادیده بگیرند. استراتژی تازۀ امریکا به باور این آگاهان، دست‌کم تأثیر آنی‌یی که توانست به‌جا بگذارد، توجه به حلِ سیاسی مسالۀ افغانستان بود.
پاکستان که بیشترین انتقاد در استراتژی تازۀ امریکا را معطوف به خود می‌داند، در یک اقدامِ کم‌پیشینه به هدف نشان دادنِ حُسن نیت گروگان‌های کانادا-امریکایی را از چنگِ گروه طالبان بیرون کرد و به کشورش برگرداند. رهایی گروگان‌ها به هر هدف و قصدی که صورت گرفته باشد، بازهم نمی‌توان از تأثیر استراتژی جدیدِ امریکا در این مورد حرف نزد. پاکستانی‌ها به هر حال متوجه وخامتِ اوضاع شده اند و این‌که ممکن است در معادلات منطقه‌یی از سوی امریکا کنار گذاشته شوند، آن‌ها را نگران ساخته است.
رییس جمهور ترامپ نیز در سخنانی از اقدام پاکستان در رهایی گروگان‌ها ستایش کرد و نشان داد که هیچ اقدامی در راستای مبارزه با تروریسـم از چشم این کشور به دور نمی‌ماند. اما سوال این‌جاست که افغانستان از برگزاری نشست‌های صلح چه بهره‌یی خواهد برد؟ آیا این‌گونه نشست‌ها که ما تجربۀ آن را در سال‌های پسین زیاد داشته ایم، خواهد توانست روزنه‌یی به سوی ایجاد تفاهم منطقه‌یی و تأمین ثبات باز کنـد؟
پاسخ این سوال هرچند که به زمان نیاز دارد، ولی با تکیه بر تجربه‌های گذشته و بررسی برخی مسایلِ منطقه‌یی می‌توان از همین حالا نیز حدس و گمان‌هایی را مطرح کرد. نشست‌هایی از نوع آن‌چه که در عمان برگزار شده است، شاید ظاهراً نشان از حُسن نیتِ کشورهای شرکت کننده برای حل مسایل منطقه از راه گفت‌وگو داشته باشد، ولی در عین حال این نگرانی می‌تواند پابرجا باشد که همچنان به وقت‌کشی و از دست رفتنِ فرصـت‌ها برای گفت‌وگوهای واقعی برای صـلح دامن بزند. چه ضمانتی وجود دارد که این بار پاکستان برای تامین ثبات در منطقه تلاشِ صادقانه را آغاز کنـد؟
به باور یکی از تحلیل‌گران مسایل منطقه‌یی، «رفتن به پای میز مذاکراتِ چهارجانبه به نحوی فرصت ‌دادن به تداوم بازی‌‌های دیپلماتیک برای کشورهایی‌ست که اعتقادی به راه‌‌حل قطعی جنگ در افغانستان ندارند. افغانستان بیشتر بازندۀ این بازی است؛ زیرا بازی به‌‌طور مداوم در زمین دشمن صورت می‌‌گیرد و نشست‌های گاه‌گدار در این‌جا و آن‌جا به جای راه‌حل دایمی، تداوم بازی را تضمین می‌کنـد». در این تحلیل فشرده هرچند جای اما و اگرهای زیادی می‌تواند وجود داشته باشد، اما انکار نمی‌توان کرد که از نشسـت‌های چهارجانبه انتظاری بیش از این هم نمی‌رود.
بحث اصلی این‌جاست که کشورهای منطقه و ذی‌نفع در منطقه، در بحبوحۀ جنگی مدهش با آرامشِ کامل با یکدیگر روی مسایل بحث و گفت‌وگو می‌کنند. آن‌ها نگرانِ این نیستند که با گذشت هر روز جنگی که در افغانستان جریان دارد، چه قربانی‌هایی را می‌گیرد و این جنگ به چه بهـایی برای مردم این کشور تمام می‌شود.
در شانزده سال گذشته، همواره تلاش‌هایی ظاهراً برای تأمین صلح در افغانستان انجام شده، اما نتیجۀ این تلاش‌ها چه بوده است؟ آیا زمام‌دارانِ کشور یک بار پیش از این‌که به نشست‌هایی از نوع نشست عمان بروند، از خود پرسیده اند که این بار به چه امیـدی در یک نشستِ دیگر شرکت می‌ورزند؟
به نظر می‌رسد که مقام‌های کشور دچار سرگیچه و دورِ باطل شده اند و حتا نمی‌توانند نگاهی به عقب و آن‌چه که در گذشته اتفاق افتاده، بیندازند. شرکت در نشست‌های صلح زمانی مفید و نتیجه‌بخش می‌تواند باشد که حداقل دولت افغانستان بتواند راهی را که تا امروز پیموده، با واقع‌بینی مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. شاید پیدا کردنِ راه‌حلِ فوری و کوتاه‌مدت به مسالۀ بغرنجی چون مسالۀ افغانستان دور از انتظار پنداشته شود، ولی این‌گونه هم نباید برخورد کرد که همواره در نشست‌هایی شرکت ورزید که نتیجۀ آن از قبل مشخص باشد.
گمان نمی‌شود که هیأت افغانستان چیزِ مهمی با خود به عمـان برده باشد که انتظار برگشت با دست‌های پُر را بکشیم. هیأت‌های افغانستان همیشه قبل از هر کشور دیگری در پای میز گفت‌وگوهای به‌ظاهر صلح حاضر بوده اند ولی یک بار هم کسی نتوانست ثابت سازد که این نشست‌ها یک قدم حداقل افغانستان را به صلح نزدیک کرده است. حالا نیز از مذاکرات چهارجانبه نمی‌توان انتظاری بیشـتر از یک حضور بدون دستاورد را داشته باشیم؛ چون هیأتی که در این گفت‌وگوها شرکت داشته، خود نمی‌داند صـلح چگونه در افغانستان باید تأمین شود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.