احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 12 دلو 1393 - ۱۱ دلو ۱۳۹۳
تبادل زندانیان طالبان در ازای رهایی بو برگدال فرمانده امریکایی، موجب شده است که امریکا موضعِ خود را در برابر گروه طالبان با الفاظ روشن بیان کنـد. سخنگوی کاخ سفید بهتازهگی اعلام کرده که گروه طالبان یک گروه شبهنظامی است که علیه دولت افغانستان میجنگد، اما داعش یک گروه تروریستی است.
این سخنانِ اریک شولتز سخنگوی کاخ سفید نشان میدهد که امریکا دیگر آن نگاهِ گذشته را به طالبان ندارد و حسابِ آن را از حساب گروههایی مثل شبکۀ القاعده و داعش جدا میداند. کاخ سفید برای توضیح این موضعِ جدید میگوید که بحث آزادی پنج زندانی طالبان در ازای رهایی بو برگدال، مورد بررسیهای همهجانبه قرار گرفت و در نتیجه تصمیم گرفته شد که این پنج زندانی رها شوند.
سخنگوی کاخ سفید میافزاید، این سادهترین راه برای پایان جنگ در افغانستان است. شولتز میگوید، طالبانِ افغانستان یک گروه شبهنظامی مسلح است و تبادل زندانیان در ازای آزادی فرمانده امریکایی، بخشی از برنامۀ پایان جنگ در افغانستان بود.
این سخنان بهصورت آشکار نشان میدهد که امریکاییها تنها قصد بیرون شدن از افغانستان را ندارند، بل در راستای تلطیف موقعیتِ طالبان نیز کارهایی را روی دست گرفتهاند.
در روزهای پسین، این بارِ اول نیست که امریکاییها طالبان را گروه تروریستی نمیخوانند. این رویکرد حتا در موضعگیریهای رییسجمهوری این کشور نیز در روزهای اخیر بازتاب یافته است. رویکرد امریکا در قبال مسایل افغانستان، دستخوش تغییر شده و این موضوعی نیست که از چشم کسی پنهان بماند. آنانی که مسایل افغانستان را دنبال میکنند، شاهد چنین تغییری با روی کار آمدن باراک اوباما به کاخ سفید استند.
آقای اوباما از نخستین روزهای ورود به کاخ سفید تلاش کرد که به «طولانیترین جنگ»ِ این کشور پایان دهد و بدون شک پایان بخشیدن به چنین جنگی، نیازمند تغییر در استراتژی آن است. آقای اوباما با کشتن اسامه بنلادن رهبر گروه تروریستی القاعده که متهم به طراحی و اجرای حمله به برجهای تجارت جهانی بود، بهنحوی نقطۀ پایان به جنگی گذاشت که پیش از آن کاخسفیدنشینان از آن به عنوان جنگ با تروریسم سخن میگفتند.
جنگ افغانستان برای امریکا افزون بر تلفات سنگین نظامی، میلیاردها دالر در سال هزینه در بر داشت که با توجه به رکود اقتصادی در غرب، مشکل بود که هزینههای چنین جنگی تأمین شود. به همین دلیل آقای اوباما سیاست نرمتری را در برابر طالبان به کار برد و تلاشهایی را آغاز کرد که این گروه را وادار به مصالحه با دولت افغانستان کند.
سیاستهای آقای اوباما در برخی رویکردها شبیه سیاستهای گورباچف آخرین رییسجمهوری اتحاد شوروی سابق است. در آن زمان که بار جنگِ افغانستان به دوش اتحاد شوروی سابق قرار داشت، گورباچف با اتخاذ سیاست «بازسازی» و «شفافیت»، دور تازهیی از مناسبات با غرب را پیریزی کرد. بخشی از این مناسبات، به حل معضل افغانستان مربوط بود که گورباچف با تغییر قدرت در افغانستان، سیاست مصالحۀ ملی را از طریق رهبری جدید اعلام کرد و تلاشهایی را بهکار گرفت تا رهبران مجاهدین را متقاعد سازد که مسایل افغانستان را در میان خودشان و از راه گفتوگو حل کنند.
هرچند که شرایط آن زمان با شرایط فعلی تفاوتهای زیادی را به نمایش میگذارد و دولت فعلیِ افغانستان دولتی نیست که از طریق زور به قدرت رسیده باشد، ولی حضور ابرقدرتها در هر دو دوره در مسایل افغانستان شباهتهایی را نیز بهوجود آورده است. شاید اوباما، گورباچفِ امریکا نباشد و شاید کرزی و اشرفغنی، داکتر نجیبالله نبودند و نباشند، اما رویکرد آنها برای حل مسایل افغانستان و به ویژه پایان بخشیدن به جنگ، زیاد در مغایریت با هم نیستند. آن روزها هم شوروی در پی پایان بخشیدن به جنگ افغانستان بود و حالا هم که پای امریکا در میان است، این کشور تلاش دارد که راه مسالمتآمیزی به بحران جنگ افغانستان پیدا کند.
در همین حال، شباهتهای جدی در مواضع مخالفان شوروی و امریکا دیده میشود. در زمان شورویها که مجاهدین یک طرف جنگ بودند (بدون درنظرداشت تفاوتهایشان با گروههای فعلی) هرگز نخواستند که با دولت بر سر قدرتِ افغانستان وارد مذاکره شوند. رهبران مجاهدین ترجیح دادند که با شورویها گفتوگو کنند، اما داکتر نجیبالله را یک زمامدار بدون مشروعیت بدانند. طالبان نیز تا به حال هرگونه گفتوگو با دولت افغانستان را رد کرده اند. این گروه ترجیح میدهد که با امریکا و برخی کشورهای اروپایی در خصوص مسایل افغانستان به چانهزنی بپردازد، اما با دولت بر سر قدرت هیچگونه تماسی برقرار نکند.
در آخرین مورد، طالبان حتا شایعۀ گفتوگو با نمایندهگان دولت را در چین رد کردند. این مواضع نشان میدهند که نگاه مخالفان مسلح در برابر دولت افغانستان و حتا نیروهای خارجی، همچنان نگاه خصمانه است. طالبان، امریکا را دشمن مسلمانان میدانند و دولت افغانستان را رژیم دستنشاندۀ آن به شمار میآورند. در گفتمان طالبانی از قدرت هیچ جایگاهی برای دولت افغانستان وجود ندارد؛ خلاف آنچه که دولتمردان کشور فکر میکنند با دادن چند امتیاز میتوانند طالبان را به میز مذاکره بکشانند.
از جانب دیگر، در رویکرد طالبان به متحدان استراتژیک آنها هیچ تغییری احساس نمیشود. طالبان شاید هنوز داعش را در افغانستان جدی نگرفته و حتا گفته میشود که رهبران طالبان به رهبران «دولت اسلامی» پیام فرستادهاند که از نفوذ در افغانستان خودداری کنند؛ اما انکار نباید کرد که از نظر ایدیولوژی طالبان شباهتهای زیادی با داعش دارند. در همین حال، طالبان خود را بخش جداییناپذیر از القاعده و شبکۀ حقانی میدانند و در بسیاری از اهداف کلان، آنها را همکاری میکنند. با این حساب، برای امریکا گران خواهد بود که حسابِ طالبان را از گروههای تروریستی جدا کند و به آنها فقط هویتِ نظامی و سیاسی ببخشد.
Comments are closed.