احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمدعمران/ سه شنبه 16 عقرب 1396 - ۱۵ عقرب ۱۳۹۶
در اینکه احزاب سیاسی و نهادهای جامعۀ مدنی، در مهمترین مسایل جامعه طرح و دیدگاه داشته باشند و بخواهند آنها را به صورت نوشته شده در اختیار عموم و نهادهای مربوط قرار دهند، یک اتفاق قابل تحسین میتواند باشد که از آن باید پشتیبانی صورت گیرد، به ویژه این که حزبی در این راستا پیش قدم شود که سالهای طولانی برای عقیم شدن مردم سالاری در کشور تفنگ زده باشد.
حزب اسلامی در روزهای اخیر، با طرحی به کمیسسیون انتخابات حاضر شد و در مورد مسایل انتخاباتی دیدگاههای خود را رسما به اعضای این کمیسیون ارایه کرد. اما چیز شگفت انگیز و قابل تامل نوع حرکتی بود که حزب اسلامی در این رابطه انجام داد و متاسفانه کمیسیون انتخابات نیز بدون در نظر داشت موقعیت و جایگاه حقوقی خود به گونهیی در این مورد برخورد کرد که دور از انتظار نه که حتا دور از تخیل بود.
گلبدین حکمتیار رهبر یکی از شاخههای حزب اسلامی که شخصا بسته پیشنهادی خود را به کمیسیون انتخابات برده بود، در جلو و شماری از افراد نزدیک به او در دنبال و اطرافش وارد کمیسیون انتخابات شدند و اعضای کمیسیون انتخابات نیز از او و اطرافیانش استقبال گرم کردند. او را بردند و در صدر محفل آن جایی که باید رییسجمهوری و یا رییس اجرایی قرار گیرند، نشاندند و به صحبتها و دیدگاه هایش که معلوم نیست چقدر میتواند این دیدگاهها دیدگاههای حزب اسلامی تحت امر آقای حکمتیار باشد، گوش سپردند بدون آن که بگویند آیا این نظرات قابل تحمیل در شرایط افغانستان هست؟
چند نکته قابل مکث در این خصوص وجود دارد که نباید ناگفته از آنها گذشت:
۱) در این که یکی از گروههای متخاصم که تا همین چندی پیش فقط از راه جنگ و ویرانی تلاش میکرد به خواسته هایش برسد، روند دموکراتیک را به رسمیت شناخته و میخواهد در مهم ترین مسایل مربوط به سرنوشت سیاسی کشور دیدگاه های خود را ارایه کند، امری قابل ستایش و تقدیراست. کاش همه گروههای جنگ طلب و تمامیت خواه با پیروی از آقای حکمتیار کشتار و ویرانی را کنار بگذارند و به روند گفتگو و مذاکره بپیوندند. مسایل جامعه راه حل دیگری غیر از گفتگو ندارد و این تجربه را دیگر گروهها نیز باید به عنوان الگو بپذیرند. تا زمانی که گروهها و دیدگاه های مختلف در کنار هم قرار نگیرند و به دیدگاههای شان احترام نگذارند، جامعه از چنگ بحرانی که به آن گرفتار آمده نجات نخواهد یافت.
۲) استقبال از هرکسی خوب است اما هر نهادی باید بداند که استقبال چگونه صورت گیرد. استقبالی که در کمیسیون انتخابات از آقای حکمتیار صورت گرفت به هیچ وجه قابل دفاع و توجیه نیست. چرا باید کل اعضای کمیسیون انتخابات جمع شوند و نشست مطبوعاتی آقای حکمتیار را در راس محفل بنشانند و خود در دو طرف او قرار گیرند و از رسانهها نیز دعوت کنند که بیایند و از این نشست گزارش بسازند. آیا هرکسی که پیشنهادی به کمیسیون انتخابات در مورد مسایل انتخاباتی داشته باشد، با همین تشریفات از او استقبال می شود؟ آیا از نظر حقوقی اعضای کمیسیون انتخابات حق دارند که فرد عادی را ببرند و در جایگاهی بنشانند که عملا در چنین جایگاهی به سران کشور تعلق دارد؟ آیا آقای حکمتیار به عنوان نایب رییسجمهوری در این نشست شرکت کرده بود که اعضای کمیسیون او را در چنان جایگاهی نشانده بودند. شاید عدهیی بگویند که حالا چه فرق میکند اگر در کمیسیون انتخابات از آقای حکمتیار چنان استقبالی صورت گرفت، آسمان که به زمین نمی خورد. اما این عده باید یک مساله را فراموش نکنند که جایگاه حقوقی نهادها کاملا محفوظ است و هیچ کسی حق ندارد که این جایگاه را مخدوش سازد. آقای حکمتیار از نظر حقوقی در جایگاهی قرار ندارد که چنان استقبال خارق العادۀ از او صورت گیرد، مگر این که کسانی در راس حکومت و یا کمیسیون انتخابات ریگی در کفش نداشته باشند. آقای حکمتیار یکی از شهروندان این کشور است و به همان مقدار باید با او برخورد شود.
۳) در پانزده سال گذشته بارها کمیسیون انتخابات برای حل مشکلات انتخاباتی با احزاب سیاسی و نهادهای جامعه مدنی به شور و مشوره نشسته و بارها نیز این احزاب و نهادها بستههای پیشنهادی خود را به کمیسیون سپرده اند؛ ولی در هیچ یک از موارد کمیسیون انتخابات از این احزاب و نهادها چنان استقبالی نکرده است که از آقای حکمتیار استقبال کرد. آیا میان احزاب و نهادهای دیگر با یک شاخه حزب اسلامی تفاوتها آنگونه است که چنین تبعیضی را میتوان جایز شمرد؟ آیا اگر روزی فرد دیگری مثلا استاد سیاف هم دیدگاههایی در مورد انتخابات داشته باشد کمیسیون انتخابات برایش نشست رسانه یی برگزار میکند؟
۴) به نظر نمیرسد که دیدگاههای آقای حکمتیار آنقدر قابل توجه و تعیین کننده بوده باشد که چنین استقبالی را موجه جلوه دهد ولی بدون شک کسانی در قدرت او را چنین به نمایش گذاشتند. این که این افراد در قدرت چه هدفهایی را دنبال می کنند و چرا میخواهند آقای حکمتیار را ویژه نشان دهند، کاملا مشخص است. اما جای نگرانی این جاست که کمیسیون انتخابات آگاهانه و یا ناآگاهانه دستخوش بازیهای سیاسی شده و به شکل فاجعهباری از آن سؤاستفاده صورت میگیرد.
يک نظر
از دید حقوقی و سیاسی حکمتیاردر چنان یک موقف قرار ندارد که وی در چنین تریبونی با اعضای کمیسیون انتخابات ظاهر شود . فرصت دادن به این هیولای جنایتکار متهم به جنایات متعدد به شمول اعمال تروریستی بعد از ۲۰۰۳ که مشمول صلاحیت داد گاه بین المللی جزا یی میگردد یک خطای سیاسی – قانونی میباشد.
غنی و تیم برتری طلب وی ازین جنایتکار در وقتی که در تنگنای سیاسی اعمال غیر قانونی قرار میگیرد استفاده می کند و این سگ پاچه گیر را بدین منظور ماهانه هزاران دالر میدهد. این هیولا باید در باره ” عملیات استشهادی ؟ ” تروریستی در شاه شهید و فروشگاه فاینست که بدان اقرار و اعتراف نموده اند پاسخ گوید.
وزارت عدلیه حزب وی را و نام وی را منحیث رهبر یک حزب ثبت نه نموده است. کمیسیون سرکاری انتخابات باساس کدام متن قانون از یک فرد عادی تقاضای آمدن به یک نشست را می نماید ؟ وزارت عدلیه باید واضح سازد که آیا حکمتیار رهبر حزب است یا ارغندیوال؟ بر وفق وجدان انسانی و قوانین نافذه و اصول شرعی نباید این جنایتکار تطهیر و حزب وی ثبت گردد تا موضع حق الله و حق العبد باساس حکم دادگاه واضح نه شود.
معلوم می شود برای احمدزی رئیس حکومت وحدت ملی و احمد زی رئیس کمیسیون نا مستقل انتخابات پیوند پشتونوالی بر تر از قانون و شریعت میباشد. اگر اندکی از غیرت دوران جهاد و مقاومت در ریاست اجرائیه باشد باید طی اعلامیه یی این عمل کمیسون انتخابات را غیر قانونی دانسته و اظهارات راکتیار و حضورش را در یک نشست با کمیسیون غیر قانونی اعلام نماید