احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمـد عمران/ دوشنبه 22 عقرب 1396 - ۲۱ عقرب ۱۳۹۶
خبر برگشت جنرال دوستم معاون اولِ ریاستجمهوری به کشور، پیش از آنکه بهوسیلۀ سخنگویان ارگ مطرح شود، از سوی مقامهای ناتو و امریکایی در اختیار رسانهها قرار گرفت. با آنکه هنوز نمیتوان به ضرسِ قاطع از برگشت جنرال سخن گفت، ولی ظاهراً ارگ موانع بر سرِ راه برگشتِ او را برداشته است.
جنرال دوستم چند ماه پیش، پس از ایجاد ایتلاف نجات افغانستان، به همکاری دو تن از مهمترین چهرههای شمال ـ یعنی عطا محمد نور والی بلخ و محمد محقق معاون دوم ریاست اجرایی که از رقبای جنرال دوستم در شمال کشور به حساب میآمدند ـ تلاش کرد که وارد افغانستان شود و در شهر مزارشریف برای اعلام رسمی ایتلافِ نجات حضور پیدا کند؛ ولی برگشت او به دلیل عدم اجازۀ نشست به طیارۀ حاملش از سوی حکومت، تحقق پیدا نکرد و او دوباره مجبور شد پس از پیمودن مسافتهای طولانی، به همان کشوری که در آن ظاهراً در تبعید ناخواسته بهسر میبرد، برگردد.
جنرال دوستم ششماه پیش در پی جنجال ایشچی زیر نام تداوی به ترکیه رفت و تا امروز در آن کشور زندهگی میکند. جالب است که هیچ کسی نمیپرسد که معاون اول ریاست جمهوری ششماه را در یک کشورِ دیگر چگونه بهسر برده است و حتا در آن کشور با تعدادی دیگر از اعضای برحالِ دولت تبانی کرده و جبهۀ ضد دولتی تشکیل داده است. از همینجا باید به مسایل افغانستان نگاه کرد و اهمیتِ آنها را فهمید!
ما در حالی که به شدت مصروفِ مشکلات داخلیِ خود هستیم و هر روز با یک جنجال تازه ـ چه زبانی و چه قومی ـ مواجهیم، نگاه دنیا به ما نگاهی بیتفاوت و آمیخته با شوخی است. البته جهان حق دارد افغانستان را زیاد جـدی نگیرد؛ کشوری که معاون اولِ ریاستجمهوریاش ششماهِ آزگار درحالیکه همچنان در سمتِ خود باقیست، در کشوری دیگر مصروف سامان دادن به مسایل سیاسیِ خود بوده است.
اکنون وقتی بحث برگشت جنرال دوستم مطرح میشود، یک اتفاقِ عادی برای کشورهای دیگر به حساب میآید، به خصوص آن کشورهایی که در افغانستان حضور نظامی دارند. این کشورها به سادهگی از برگشت جنرال دوستم پس از پایان یافتن دورۀ درمانیاش سخن میگویند. اما کدام دورۀ درمانی؟ آیا واقعاً جنرال دوستم دچار چنان بیماری شده بود که شش ماه را در کشور ترکیه سـپری کند؟
شاید منظور کسانی که از پایان یافتنِ دورۀ درمانی آقای دوستم سخن میگویند، چیزِ دیگری باشد؛ مثلاً قانع کردنِ او برای برگشت و یا معامله کردن با او بر سرِ برخی مسایل که میتوانست برای حکومت و ارگ ریاست جمهوری قابل تحمل نباشد.
به هر حال، حالا بدون آن که کسی در مورد چنین مسایلی سخن بگوید، سخن از برگشتِ دوبارۀ جنرال دوستم با امتیازها و امکانات سابقش است. اما اینکه جنرال دوستم به چه بهایی با برگشتِ دوباره به کشور توافق کرده، هنوز کسی چیزی نمیداند. همکاران و افراد نزدیک به او که تا دیروز در رسانهها و فضای مجازی مشغول حمایت از او و انتقاد از ارگ بودند، حالا مُهر خاموشی بر لب زده اند و حتا باتور دوستم پسر ارشد جنرال دوستم که ظاهراً جانشینِ او به شمار میرود، در خصوص اتفاقهای تازه واکنش نشان نداده است. فقط همینقدر هست که همه قبول کردهاند جنرال دوستم معالخیر ـ اگر کدام اتفاق تازۀ دیگر نیفتد ـ به کشور برمیگردد و دوباره بر سرِ کار حاضر میشود!
با اینهمه اما در این جای شک نیست که ارگ ریاست جمهوری به همین سادهگی تن به برگشت جنرال دوستم نداده است. بدون شک در برخی مسایل با او به توافق رسیده و ماحصلِ این توافق، امتیازهایی خواهد بود که به او و اطرافیانش داده میشود.
رییس جمهور غنی از مدتی به اینسو خود را بر روی وضعیت جنرال دوستم و ازبیکهای افغانستان متمرکز کرده و تلاشهایی را برای رسیدن به توافق با آنها آغاز کرده است. آقای غنی برخی از نزدیکان جنرال دوستم را در موقعیتهای کلیـدی قرار داد و در نشستهایی که با شماری از کادرهای ازبیک و اطرافیان جنرال دوستم صورت داد، این شایبه را به وجود آورد که ارگ موفق شده است برای همیشه دوستم را کنار بزند و با نسل نوِ ازبیکهای افغانستان در مسالۀ قدرت به توافق دست پیدا کند.
شاید یکی از دلایل برگشت و توافق احتمالیِ جنرال دوستم با ارگ نیز نگرانی از همین مسأله باشد که مبادا ارگ و اطرافیانِ جنرال بر سرِ او دست به معامله بزنند. چنین اتفاقهایی در جهان و به ویژه افغانستان، غیرمعمول و شگفتآور نیست. همین رهبران بارها در حیات سیاسیِ خود چنین توافقها و چرخشهایی کرده اند. گاهی در کنارِ یکی بوده اند و زمانی دیگر در کنار یکی دیگر. گاهی آنها اطرافیانشان را قربانی منافع و دغدغههایِ شخصیِ خویش کردهاند و گاهی اطرافیان، آنها را بر سرِ یک پُست و مقداری پول فروخته اند.
اما در معادلۀ برگشت جنرال دوستم، تنها سرنوشتِ او نیست که میتواند جالب توجه باشد، بل وضعیت عطا محمد نور والی برحالِ بلخ و محمد محقق معاون دومِ ریاست اجرایی نیز بدون تردید قابل توجه است. سخن بر سرِ این است که اگر جنرال دوستم با ارگ به توافق رسیده باشد، آنگاه وضعیت این دو موتلفِ تازه چه میشود؛ آیا آنها نیز با ارگ توافق خواهند کرد و یا همچنان در موقعیتِ اپوزیسیونیِ فعلی باقی خواهند ماند؟ و دیگر اینکه: چه بر سرِ “ایتلاف نجات افغانستان” که با آنهمه سروصدا به وجود آمد، خواهد آمد؟
اینها همه سوالهایی اند که پس از ورود جنرال دوستم پاسخ خواهند یافت، ولی از حالا میتوان حدس زد که یک بار دیگر یکی از ایتلافهای سیاسی افغانستان در همان اَوانِ شکلگیری در سراشیبِ سقوط قرار گرفته است.
Comments are closed.