احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





افشاگری نبیل چه درسی به غنی می‌دهد

گزارشگر:شنبه 4 قوس 1396 - ۰۳ قوس ۱۳۹۶

آیا در افغانستان می توان تعریفی روشن از این مفهوم ارایه کرد که برپایۀ آن بتوان عملکرد افراد را سنجید؟ به نظر می‌رسد که رسیدن به تعریفی مورد قبول برای چنین مفهومی در این کشور که عمدتا بر بنیاد بی‌عدالتی، تبعیض و قوم‌گرایی بنا یافته، ناممکن اگر نباشد؛ ولی بسیار دشوار است. در کشورهای دیگر به دلیل وجود نوعی انسجام ملی می‌توان به ساده‌گی خیانت به مصالح جمعی را از درون رفتارها و عملکردهای افراد بیرون کرد، اما در افغانستان چون چنین انسجامی در سطح عمومی وجود ندارد، نمی‌توان به آسانی کسی را گفت که عملکرد اش علیه منافع ملی قرار دارد؛ چون بلافاصله بحث از مسیراصلی خود منحرف شده و به مفاهیم دیگری تقلیل می‌یابد. مثلا وقتی سخنان رحمت‌الله نبیل رییس پیشین امنیت ملی در مورد برخی اتفاق‌های زمان انتخابات سال ۱۳۹۳را بررسی کنیم؛ آیا می‌توان گفت که بر اساس این سخنان که بدون شک سخنان بی‌پایه و کم ارزشی هم نیستند و حداقل در همان جایی که آقای نبیل این سخنان را برزبان راند، وزیرداخله وقت نیز به گونۀ مهر تایید برآن‌ها گذاشت، افرادی متهم به خیانت ملی شده اند؟ به نظر می‌رسد برای رسیدن به چنین نتیجه‌یی در افغانستان فعلی هنوز شرایط به اندازه کافی مهیا نشده است، اما در این که چنین عملکردهای مصداق های روشن خیانت ملی اند، هرگز نمی توان انکار ورزید. آیا تقلب سازمان یافته در انتخابات و چاپ کارت‌های رای دهی و توزیع دالرهای جعلی برای خرید رای آن هم زمانی که نهاد های مسوول تنفیذ قانون و حتا رییس‌جمهوری وقت و حواریون شان در شورای امنیت ملی از آن باخبر اند و حمایت می‌کنند، خیانت آشکار ملی بوده نمی‌تواند؟ آقای نبیل با اعتراف‌های خود در مورد انتخابات سال ۱۳۹۳ هرچند حرف‌های تازه‌یی که بتوان ادعا کرد، کسی از آن ها خبر نداشته، بر زبان نیاورد؛ ولی به عنوان یکی از مسوولان طراز اول حکومتی در آن هنگام، می توان گفت که برگ تازۀ به تاریخ خیانت کاری و جعل این کشور افزود. این سخنان هرچند نا به‌هنگام مطرح شدند ولی با آن هم می‌توانند پرده از رخساره عدالت و دموکراسی در کشور که از سوی زمام داران و کسانی که خود مجری آن اند، بر می‌دارد. آیا این زمام داران انتظار دارند که افغانستان را در امن، عدالت و برابری ببینند وقتی که خودشان به چنین ارزش‌هایی خیانت ورزیده اند؟ آیا این زمام داران انتظار دارند که طالبان و دیگر گروه‌های تمامیت‌خواه و خشونت طالب که در حال جنگ با نظام و ارزش‌های آن هستند و می‌خواهند که این نظام و این ارزش‌ها را از بیخ و بنیاد برکنند، به صلح و امنیت لبیک بگویند؟ آیا این زمام‌داران انتظار دارند که دیگران حرف‌های آن‌ها را بشنوند و به صداقت شان باور داشته باشند؟
وقتی در سال ۱۳۹۳، بحث ضیا امرخیل و گرفتاری او پیش آمد، همۀ کسانی که مسایل را می‌دانستند مهرسکوت برلب زدند و عدۀ حتا از امرخیل قهرمان سازی کردند و گفتند که او هیچ خیانتی را در حق انتخابات و رای مردم صورت نداده است. آیا امروز از شنیدن سخنان آقای نبیل عرق شرم برجبین شان آشکار می‌شود؟ فکر نمی کنم چنین اتفاقی بیفتد چون آن های که می خواهند افغانستان را یک دست بسازند، باورهای چون هیتلر دارند که می‌توان براساس آن‌ها حتا میلیون‌ها انسان را در کوره‌های آدم سوزی خاکستر کرد. در این میان تکلیف آن‌هایی که دم از دموکراسی، حقوق بشر و آزادی‌های انسان می‌زدند، چه می‌شود؟ آیا آن‌ها گفته می‌توانند که براساس کدام مصلحت‌ها خون بهترین فرزندان این سرزمین را در پای ارزش‌های که خود به آن‌ها خیانت کرده‌اند، ریخته اند؟ فراموش نکنیم که در زمان برگزاری انتخابات، ده‌ها حادثه خونین به وقوع پیوست و انسان‌های زیادی قربانی رای دهی خود شدند. آن‌ها برای چه خون‌های خود را ریختند؟ چه هدفی داشتند که به پای صندوق‌های رای بروند که نتیجه اش از پیش در یک معامله شرم آور تعیین شده بود؟ آقای نبیل با سخنان خود یک بار دیگر « آب در خانه مورچه گان» ریخت و بار دیگر پرده از جنایاتی برداشت که هر روز براین مردم تحمیل می‌شود. بدون شک چنین رازهایی چنان گسترده و فروان اند که به محض لب باز کردن می‌تواند ستون‌های زیادی را بلرزاند. اما مهم اینجاست که بعد از چنین اعترافی چه اتفاقی پس از این قرار است بیفتد؟ آیا رییس‌جمهوری پیشین بازهم از تعهد و عشق خود به کشور سخن خواهد گفت و برای رسیدن دوباره به قدرت، برای برگزاری لویه جرگه سنتی لابی گری خواهد کرد؟ آیا رییس جمهوری فعلی هم چنین چیغ خواهد زد و از عدالت و قانون‌گرایی بی مثال خود مثال خواهد آورد؟ آیا آنانی که دم از آزادی‌های انسان و برابری او می‌زنند هم‌چنان پس از شنیدن این سخنان، به شعارهای همه روزه‌شان ادامه خواهند داد؟ اما آیا افشاگری‌هایی یک مقام بلندپایه حکومت دیروز، درسی برای مسوولان حکومتی امروز شده است، تا فکری برای تقلب و تزویر نداشته باشند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.