احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 11 عقرب 1396 - ۱۰ قوس ۱۳۹۶
به گزارش خبرگزاری سلام وطندار، اشرفغنی رییس حکومتِ وحدت ملی در نشست وزرای قلب آسیا در باکو، از نابودی گروه داعش در افغانستان خبر داده است.
آقای غنی روز جمعه (۱۰ قوس) در سخنانِ خود در این نشست، از دستاوردهای بزرگِ حکومتش در سه سال گذشته، شکستِ گروه داعش در ایجاد پایگاه خلافتِ خودخواندهاش در افغانستان و فرارِ آنها از ولایتهای کنر و ننگرهار یادآوری نموده است.
نشست مقدماتیِ هفتمین دور کنفرانس قلب آسیا یا «روند استانبول» دربارۀ افغانستان روز پنجشنبۀ هفتۀ گذشته با حضور مقامهای ارشد کشورهای عضو، در باکو پایتخت آذربایجان آغاز شد. امنیت و مبارزه با تروریسم، مبارزه با جرایم سازمانیافته و مواد مخدر، گسترش همکاریهای اقتصادی منطقهیی، مسالۀ مهاجرت و گفتوگوها برای تأمین صلح در افغانستان، از موضوعات اصلیِ مورد بحث در این نشست خوانده شدهاند.
آقای غنی در حالی در این نشست شرکت کرده و چنین سخنان و ادعاهایِ بلندبالایی را مطرح کرده است که: اولاً بسیاری از کارشناسان و تحلیلگرانِ مسایل افغانستان و منطقه از انتقال پایتخت داعش به افغانستان خبر میدهند؛ ثانیاً شمارِ حملات انتحاری و انفجاریِ تروریستان در افغانستان و متعاقباً شمار تلفاتِ ملکی و مسلکی در دورۀ حکومتِ او بهشدت افزایش یافته؛ و ثالثاً ناکامیهای دولتِ مسمّا به وحدت ملیِ او چنان در هیأتِ نفاقهای قومی و تشنجاتِ سیاسی، اظهرمنالشمس شده که حکایتهای جالب و شرمآورش رسانههای جهان را پُر کرده است.
در چند سال حکومتداری آقای غنی، گرافِ برخوردهای قومی و سمتی، زدوبندهای تبـاری و زبانی و در نهایت شکافهای عمیقِ سیاسیـ اجتماعی سیر صعودی یافته و احساس میشود در روزهای اخیر به اوجِ خود رسیده است. آقای غنی پس از تصاحبِ کرسی مقامِ اولِ سیاسی در افغانستان، همۀ توش و توانِ خود را به انحصارِ قدرت معطوف کرد و این انحصارگری را نیز همانند انتخاباتِ ۱۳۹۳، آلوده به انواع تقلبها، تهمتها و دسیسهها ساخت. بخش عمدۀ داستانِ این انحصارگریها بهدلیلِ شهرتِ بیش از حدّشان ضرورت به یادآوری ندارد اما بخش قابلِ تذکرش این است که آقای غنی همۀ این کارها را زیر نامِ «وحدت ملی» انجام داده و در این بازی نهتنها رقبا، که حتا برخی از رفقای استراتژیکِ دوران مبارزاتِ انتخاباتیاش را دور زده است.
عدولِ آشکار از توافقنامۀ سیاسی و تضعیف پایگاه اجتماعیِ داکتر عبدالله عبدالله بهدلیل رقابتی که میان آنها جریان داشت و همینطور حذف سیاسیِ جنرال دوستم بهدلیلِ رفاقتِ ابزاری و مقطعییی که در کارزارهای انتخاباتی ضرورت دیده میشد، شاید بسیار شگفتآور نباشد؛ اما تجارب نشان داد که آقای غنی در حقِ برخی از رفقای استراتژیکش نیز مانندِ آقای کرزی، فریبکاری و وعدهخلافی کرده است.
آقای کرزی کسی بود که در مقام رییسجمهور، امکانات و تمهیداتِ حکومتی را به نفعِ پیروزی آقای غنی در انتخابات ۹۳ به کار انداخت و قرارش با غنی نیز این بود که پاسِ او را در همۀ امورِ سیاسی و مملکتداری حفظ کند و از شکوه و عظمتِ او چیزی نکاهد. تلاشها و دستوپا زدنهای پراکندۀ آقای کرزی در فضای سیاسی اجتماعی افغانستان که مهمترینِ آن را میتوان تلاش برای برگزاری لویه جرگۀ خودخوانده خواند، نشـان داد که غنی بر سرِ کرزی نیز کلاه گذاشته است.
اما امروز نتیجۀ همۀ این رندیها و کلاهگذاریها و انحصارطلبیهایِ آقای غنی این است که افغانستان با شکافهای عمیقِ اجتماعی و انقطابهای جدیِ سمتی و سیاسی مواجه شده، بهنحوی که نه حکومت احساس امنیت دارد، نه گروههای اپوزیسیون، و نه مردم به نمایشهای راه افتاده در چهاراطرافشان اعتماد و اطمینانِ لازم را دارند. با این اوصاف، میتوان به جرأت گفت که سیاست در افغانستان در ذیلِ حاکمیتِ آقای غنی به بُنبست و آستانۀ سقوط رسیده است و غنی همانند «پینوکیو» در هر محفل و مجلسِ داخلی و خارجییی ناچار است که لاف بزند و دروغ ببافد!
Comments are closed.