گزارشگر:چهار شنبه 15 قوس 1396 - ۱۴ قوس ۱۳۹۶
ادعای دولتِ پاکستان مبنی بر اینکه نود درصدِ عملیاتهای تروریستییی که در خاکِ این کشور صورت گرفته است در افغانستان طرح شدهاند، جداً قابل تأمل است.
یک مقام پاکستانی گفته است که از جملۀ ۱۲۸ حملهیی که در خاک پاکستان صورت گرفته، ۱۲۵ مورد آن در افغانستان سامان یافته است. البته این اظهارات پاکستانیها سخنِ تازهیی نیستند و بارها افغانستان متهم به چنین موضوعاتی شده است. اما اخیراً این ادعا را نمیتوان یکسره بهتان تلقی کرد. افغانستان بیش از دو دهه است که مورد تجاوز مستقیمِ پاکستان و در حالتِ دفاع و مقاومت قرار دارد، چنانکه پای جامعۀ جهانی نیز بر اثر تبعاتِ این تجاوزگری به افغانستان باز شد. در شانزده سال اخیر نیز نود درصد رویدادهای تروریستی افغانستان، در خاک پاکستان طراحی شدهاند. اما همۀ اینها نمیتواند دلیلی بر ردِ چشمبستۀ ادعاهای پاکستان باشد.
مسلماً پاکستان به گونۀ مشخص نگفته است که دولت افغانستان در پشتِ این ماجرا قرار دارد، اما از فحوایِ اظهاراتش بهراحتی میتوان به چنین برداشتی رسید.
آیا دولت افغانستان در برابر مداخلاتِ پاکستان و در تلافیِ حملاتِ تروریستییی که در خاک پاکستان سازماندهی و در افغانستان عملی میشوند، از عملیاتهای تروریستی در خاک پاکستان حمایت و آنها را در خاکِ خود تنظیم میکند؟ آیا دولت افغانستان به چنین توانایییی رسیده است؟ و آیا بهراستی این دولت به این پیمانه از دشمنی در برابرِ پاکستان رسیده است؟
فرضیۀ دخالتِ مستقیم و آگاهانۀ دولت افغانستان در حوادث پاکستان، با توجه به ضعفهای فراوانِ سیاسی، نظامی و استخباراتی ما، بهآسانی نمیتواند اثبات شود ولی بهسادهگی میتوان آن را ابطال کرد. اما این را نباید نادیده انگاشت که مافیای دلبسته به اقتصاد جنگ و آنانی که از سیاهروزیِ دیگران نان میخورند، در پشتِ چنین حملاتی قرار دارند و ممکن است از امکاناتِ دولتِ افغانستان نیز در این راه استفاده کنند. این وظیفۀ دولت افغانستان است که این افراد و حلقهها را در همکاری با پاکستان شناسایی کند؛ زیرا چنین وضعیتی سبب خواهد که شد که پاکستان به دشمنیاش با افغانستان به شکلِ دوامدار ادامه دهد که حاصل آن، بربادی و تباهیِ هر دو کشور خواهد بود.
اما مورد و فرضیۀ دیگری هم مطرح است و آن اینکه بخشهای وسیعی از خاکِ افغانستان از کنترل دولت خارج است و طالبان و القاعده و داعشیان و دیگر گروههای ضد دولتی بر آن بخشها حکم میرانند. بخشی وسیعی از نظامیانِ مخالفِ دولت پاکستان که شامل طالبان پاکستانی نیز هستند، به احتمال زیاد در خاک افغانستان حضور دارند و هیچ مرز و بندی هم مانع ترددِ آنان میان افغانستان و پاکستان نمیشود. بنابراین ممکن است برخی از عملیاتهای تروریستی در خاکِ پاکستان از این بخشهای افغانستان سامان داده شوند بدون آنکه دولتِ افغانستان بر آن اِشراف و آگاهی داشته باشد.
همچنین میتوان بهصراحت اعلام کرد که پاکستان روزگاری طالبان را برای به کنترل درآوردنِ افغانستان خلق کرده بود ولی امروز خود از دامنِ همین طالبی که همچنان ابزارِ دستِِ دستگاه استخباراتی آیاسآی است، نیش میخورد و از ساحات زیر کنترلِ این گروه، عملیاتهایی علیه پاکستان سامان داده میشود. طالبان در گذرِ زمان، به ساختاری پیچیده و کلافی هزار سر تبدیل شدهاند که هرکس میتواند یک سرِ آن را بهدست گرفته و عقدههای خویش را بترکاند.
برای اینکه پاکستان در آینده از چنین حملاتی مصون بماند، فقط یک راه پیشنهاد میشود و آن باز کردنِ مسیری برای رسیدنِ افغانستان به صلح و ثبات است. این مسیر به ارادۀ پاکستان، قابلیتِ گشایش را دارد؛ زیرا گروه طالبان به دندانِ دردناک و کرمخوردهیی برای پاکستان تبدیل شده است که کشیدنِ آن شاید ترسناک به نظر آید اما مسلماً پس از آن، نشاط و راحتیِ فراوانی نصیبِ صاحبش میگردد.
Comments are closed.