طالبان، جنگ و دیگر هیـچ!

گزارشگر:احمــد عمران/ سه شنبه 21 قوس 1396 - ۲۰ قوس ۱۳۹۶

شورای عالی صلح پس از ماه‌ها خاموشی و انزوا، از آماده‌گی برای گشایش دفتر طالبان در کابل خبر داده است. شورای عالی صلح ضمن اعلام استراتژی تازه‌اش از طالبان خواست که بدون هیچ پیش‌شرطی به گفت‌وگوهای صلح حاضر شوند. رییس دارالانشای این شورا گفت که مکانیسم mandegar-3گفت‌وگوهای صلح از هر طریقی که باشد، حکومت افغانستان و شورای عالی صلح حاضر است با طالبان صحبت کنـد. او خطاب به سران طالبان گفت در هر کشوری که هستند، همانند حزب اسلامی برای آنان در افغانستان دفتر داده خواهد شد و آن‌ها باید به گفت‌وگوهای صلح حاضر شوند و شرایطی را که برای تروریستان مساعد کرده‌اند، متوقف کنند.
در همین حال، رییس شورای صلح نیز در این نشست خبری، از تغییراتی که در نحوۀ عملکرد آن رونما شده، سخن گفت. به گفتۀ رییس شورای عالی صلح برای کسب دیدگاه‌های مختلف در بخش داخلی، از یک موضع قوی با محورهای بزرگِ سیاسی از جمله شورای حراست، حزب اسلامی، جمعیت اسلامی، احزاب جهادی، حامد کرزی رییس جمهور پیشین، علما، جامعۀ مدنی و مسوولان رسانه‌ها وارد گفت‌وگو شده که این محورها نیز از پروسۀ صلح اعلام حمایت کرده‌اند.
رییس شورای عالی صلح افزود که این شورا در بخش خارجی نیز با کشورهای بزرگ منطقه و جهان وارد گفت‌وگو شده و دیدگاه این شورا را با آن‌ها در میان گذاشته است؛ دیدار، گفت‌وگو و رای‌زنی‌هایی که به گفتۀ او از این پس نیز ادامه خواهند داشت. رییس شورای عالی صلح خاطرنشان کرد که مسوولیتِ این شورا، ختم جنگ و رسیدن به صلح است و اقداماتِ عجولانه بدون ایجاد بستر و ظرفیت کافی، بی‌نتیجه بود، اما اکنون شورای عالی صلح به حدی از ظرفیت رسیده که رهبری پروسۀ صلح افغانستان را جهت رسیدن به اهداف اصلی‌‌اش به پیش ببرد.
در همین حال، رییس شورای عالی صلح که اخیراً از کشور اندونیزیا دیدار کرده، تجربۀ همزیستی مسالمت‌آمیز اقوام و مذاهب را در این کشور الگویی مناسب برای افغانستان دانسته، گفت: تجربه‌های این کشور می‌تواند افغانستان را در امر رسیدن به صلح کمک کند.
این‌که شورای عالی صلح با چه انگیزه‌یی می‌خواهد چهره‌یی نو از خود نشـان دهد، هنوز مشخص نیست؛ اما احتمال برده می‌شود که نقدهای وارد شده بر کارکرد این شورا سبب شده باشد که رهبری آن به فکر استراتژی تازه‌یی برای آن بیفتند. اما سوال این‌جاست که در استراتژی جدید شورای عالی صلح، چه راهکار نوی وجود دارد که بتواند جلو انفعال و سردرگمی آن را بگیرد؟ آیا رهبری شورای عالی صلح به این درک از وضعیت رسیده که کارکرد آن در سال‌های اخیر هیچ سودی به حالِ امنیت و صلح نداشته است؟
به نظر نمی‌رسد که شوری عالی صلح به چنین درکی از وضعیت رسیده باشد؛ زیرا کُلِ استراتژی جدید آن چیزی نیست به‌جز تکرار همان برنامه‌های قبلی که در آغاز ایجاد آن، از آن‌ها سخن گفته می‌شد. شورای عالی صلح از آغاز با همین هدف به کارِ خود آغاز کرد که زمینه برای گفت‌وگو با مخالفان را از راه‌های ممکن ـ چه داخلی و چه خارجی ـ جست‌وجو خواهد کرد. اما تقریباً پس از ده سال تشکیل شورای عالی صلح، با آن‌همه معاش‌های گزاف و هزینه‌های نجومی که در اختیار اعضای ارشد آن قرار گرفت، آیا رهبری این شورا گفته می‌تواند که به اندازۀ یک‌هزارمِ امکاناتی که هدر داد، کاری به سود صلح و ثبات کرده باشد؟
اعضای ارشد شورای عالی صلح معاش‌های بسیار فوق‌العاده گرفته‌اند اما حتا آدرسِ کسانی را که باید با آن‌ها به گفت‌وگو بپردازند، در اختیار نداشته‌اند. در ده سال گذشته، حتا یک مورد دیده نشده که شورای عالی صلح توانسته باشد تأثیر مثبتی بر روند صلح بگذارد. برخی از وظایفِ شورای عالی صلح را از همان ابتدای کار، نهادهای دیگری و از جمله شورای امنیت ملی و ریاست امنیت ملی انجام داده‌اند که هیچ ربطی به شورای صلح نداشته است. گاهی نیز ارگ به بهانه‌های مختلف، اشتباه‌هایی را که صورت داده، به گردن شورای عالی صلح انداخته است.
شورای صلح در ده سال گذشته، نهـادی بوده که کمتر به وظایف و هدف‌هایی که برای آن تعیین شده بود، توانسته عمل کند. آیا حالا با استراتژی تازه خواهد توانست که منشای خیری برای جامعه شود؟
به هیچ صورت چنین احتمالی وجود ندارد. حتا فراخوانِ این شورا از گروه طالبان برای گشودن دفتر در داخل کشور، بیشتر به یک شوخی شباهت دارد تا پیشـنهادی جدی برای آغاز گفت‌وگوهای صلح. طالبان کُل دولت افغانستان را به رسمیت نمی‌شناسند و در این مورد حرف اول و آخرِ خود را بارها و بارها بیان کرده اند. حالا با فراخوان شورای عالی صلح می‌آید و در کابل دفتر باز می‌کند؟
به نظر می‌رسد که رهبری شورای صلح یا طالبان را نمی‌شناسند و یا می‌شناسند ولی برای هدف‌های دیگری چنین پیشنهادها را مطرح می‌سازند. آیا جفا در حقِ میلیون‌ها شهروند این سرزمین نیست که از گروهی دعوت به باز کردنِ دفتر در کابل کرد که عملاً دستش به خونِ هزاران انسان بی‌گناه رنگین است؟ آیا جفا در حقِ آن سربازانی نیست که برای امنیت و صلح در این کشور با گروه‌هایی چون طالبان می‌جنگند و قربانی می‌شوند؟
رهبری شورای عالی صلح بهتر از هرکسی در این کشور می‌داند که با مساعی آن‌ها هیچ طرحی برای صلح و گفت‌وگو با مخالفان اجرایی نشده است. اگر حزب اسلامی ظاهراً به روند صلح پیوسته است، افراد و نهادهای دیگری در این کار دخیل بوده‌اند و از جانبی هم، حزب اسلامی به رهبری حکمتیار دیگر توانی برای جنگیدن نداشته است. اگر واقعاً حزب اسلامی به رهبری حکمتیار می‌دانست که به هدف‌هایش به زور تفنگ نایل می‌شود، آیا لحظه‌یی درنگ می‌کرد؟
همه می‌دانند که پشتِ پرده چه گذشته و حالا چه می‌گذرد، اما خود را و یا هم دیگران را می‌خواهند به توهم گرفتار کنند که صلح با فلان حزب و گروه، کارِ کارستانِ آن‌ها بوده است. شورای عالی صلح تنها محلِ برباد دادن امکانات و پول است و هیچ فلسفۀ وجودیِ دیگری هم ندارد. اگر این امکانات و پول‌ها واقعاً برای صلح و امنیت مصرف شود و مثلاً در اختیار نیروهای امنیتی کشور گذاشته شود، بدون شک به مراتب تأثیرگذارتر از فعالیت‌های پیدا و پنهان شورای صـلح خواهد بود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.