احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:نثاراحمد فیضی غوریانی، عضو مجلس نمایندهگان/ شنبه 16 جدی 1396 - ۱۵ جدی ۱۳۹۶
با گذشت هر روز، ما شاهد مواضع سختگیرانه و انتقادی امریکا در برابر پاکستان هستیم. با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، این مواضع کاملاً مشخص شده و حالا پاکستان نه به عنوان همکار استراتژیک همچون زمان جنگ سرد، بل به عنوان کشور حامی تروریسم در محاسباتِ امریکا شناخته میشود.
بهتازهگی زلمی خلیلزاد، فرستادۀ پیشینِ امریکا در افغانستان، در یک نوشته با الهام از موضعگیری اخیرِ رییسجمهوری امریکا، این کشور را تشویق کرده که از سیاستِ نرم در برابر پاکستان کار نگیرد. اخیراً دونالد ترامپ با انتقاد از سیاستهای رهبران پیشینِ امریکا گفته است که «ما طی پانزده سال گذشته بهصورتِ احمقانۀ ۳۳ میلیارد دالر به پاکستان کمک کردهایم ولی به جای آن دروغ و فریب شنیدهایم.»
این اظهارات بدون شک عمقِ بدگمانی بزرگترین ابرقدرتِ جهان در برابر پاکستان را نشان میدهد. تا به امروز، چنین موضعگیری سختی در برابر پاکستان از سوی سیاستمدارانِ امریکایی به مشاهده نرسیده بود. به نظر میرسد به همان میزانی که آقای ترامپ سیاستمداری سختگیر و تندخوی است، به همان میزان عملکردِ پاکستان نیز در چنین واکنشِ تندی نقش داشته است. از اظهاراتِ آقای ترامپ فهمیده میشود که کاسۀ صبرِ این کشور در برابر پاکستان لبریز شده و دیگر حاضر نیست که با سخاوتمندی، دالرهای مالیهدهندهگانِ امریکا را به خزانۀ پاکستان بریزد.
پاکستان وخامت اوضاع را درک کرده ولی هنوز نمیخواهد که به آن اعتراف کند. واکنشهای غیرمنطقی اسلامآباد برای توجیه وضعیت، به اندازۀ کافی از سراسیمهگی و دستپاچهگی سیاستمداران این کشور پرده برمیدارد. پاکستان تلاش دارد که وضعیت را به گونهیی توجیه کند که هم خود را از مظان اتهام دور سازد و هم توپ را دوباره به میدان امریکا برگرداند؛ همان سیاستی که در طول پانزده سال گذشته با نتایج مثبت توانسته بود موقعیتِ این کشور را در معادلات امریکا حفظ کند.
پاکستان معتقد است که با صداقت در برابر تروریسم مبارزه کرده و اگر مشکلی وجود دارد، این مشکل به نوع مبارزۀ دولت افغانستان و جامعۀ جهانی مربوط میشود و نه عملکرد دولت پاکستان. اما به نظر میرسد که این ترفند دیگر کارآمد نیست و دولتمردان امریکایی با ترس واهی از سلاحهای اتمی پاکستان که ممکن است روزی در اختیار گروههای تندرو قرار گیرد، خود را در مخمصۀ دوستیِ این کشور نگه داشته اند.
پیشنهاد آقای ترامپ از آغاز ریاستجمهوریاش و بعداً در استراتژی این کشور در مورد افغانستان و جنوب آسیا در مبارزه با تروریسم کاملاً روشن و مشخص بود. آقای ترامپ به پاکستان پیشنهاد داد که وقتی میتواند توقع کمک مالی و نظامی از امریکا را داشته باشد که صداقتِ خود در مبارزه با تروریسم را نشان داده باشد. سخنان تازۀ آقای ترامپ نیز نشان میدهد که این کشور متقاعد به صداقتِ مبارزۀ پاکستان علیه تروریسم نشده و حالا میخواهد که در برابر این کشور اتمام حجت کند.
پاکستان چه بخواهد و چه نخواهد، در جلب توجه امریکا ناکام مانده و دیگر به نظر نمیرسد که فرصتی برای بهدست آوردنِ کمکهای سخاوتمندانه داشته باشد. امریکا متوجه شده که با پولهای خود آب به آسیاب دشمن ریخته و عملاً کشوری را کمک کرده که میتواند منافعش را تهدید کند. نمایندۀ امریکا در سازمان ملل به صورتِ واضح به پاکستان گفت که ترامپ تمایل دارد کمکهایش را به این کشور قطع کند. به گفتۀ نیکی هیلی، «پاکستان برای سال ها بازی دوگانه کرده است؛ هم با ما کار میکند و هم به دهشتافکنانی پناه میدهد که بر نظامیان ما در افغانستان حمله میکنند. این بازی برای حکومت فعلی امریکا قابل قبول نیست. در جنگ بر ضد دهشتافکنی، ما انتظار همکاری بسیار زیادی از پاکستان داریم.»
این سخنان به چه معناست؟ آیا به نظر نمیرسد که امریکا در حال بازنگری جدیِ سیاستهای خود در قبال پاکستان باشد؟
از فحوای این گفتهها و نوشتۀ آقای ترامپ در توییترش کاملاً پیداست که امریکا میخواهد رابطهاش را با پاکستان بازتعریف کند. این بار اما بازتعریفِ رابطۀ امریکا به سود پاکستان نیست و این کشور با همۀ زیرکیهای دیپلماتیک خود راهی بهجز مبارزۀ صادقانه با تروریسم ندارد. اما اینکه پاکستان بخواهد با تروریسم قطع رابطه کند، خیلی قابل قبول نمینماید. پاکستان منافعی دارد که در موجودیت گروههای تروریستی برآورده میشود و از جانب دیگر، طی سالهای طولانی هراسافکنان چنان در این کشور خانه کردهاند که حتا دولتمردان پاکستانی عاجز از تخمین نفوذ چنین گروههایی در خاک خود هستند. اما از جانب دیگر، نمیتوان همچنان دست روی دست گذاشت و مسایل را به سرنوشتی نامعلوم حواله کرد. دولت افغانستان در چنین وضعیتی، باید بیشترین استفاده را از سیاستهای تازۀ امریکا ببرد. فعال شدن دستگاه دیپلماسی افغانستان در جهت وارد کردن فشار بر پاکستان میتواند نتایج ملموسی را به دنبال داشته باشد. پاکستان باید در شرایطی قرار گیرد که میان همکاری در امر مبارزه با تروریسم و حمایت از دهشتافکنی، مبارزه با آن را ترجیح دهد. زیرا در مبارزه با دهشتافکنی هم منافع کشورهای منطقه و از جمله افغانستان تأمین میشود و هم پاکستان میتواند در وضعیت بهتری قرار گیرد.
در حال حاضر که دولت پاکستان از هراسافکنی حمایت میکند، به منافع مردمِ خود بهشدت صدمه وارد کرده است. این کشور در بدترین وضعیتِ اقتصادی قرار دارد و تقابلهای منطقهیی آن نیز سبب شده که هزینههای گزافی را صرف تسلیحات و دخالت در امور کشورهای دیگر کند. اگر دولتمردان پاکستانی دست از لجاجت بردارند و منطقی به منافع مردمِ خود بیندیشند، بدون شک همکاریهای اقتصادی چندجانبه میتواند زمینههای خوبِ رشد اقتصادی را برای این کشور و دیگر کشورهای منطقه بهوجود آورد.
پاکستانیها به امریکا میگویند که طعنۀ کمکهای مالی خود را به آنها ندهند، درحالیکه همه روزه برای گرفتن وجوه بیشترِ مالی به ترفندهای تازه روی میآورند. چنین سیاستی اگر در گذشته کارآیی داشته اما در وضعیتِ فعلی ناکامی خود را ثابت کرده است. پاکستان باید واقعبینانه به مسایل توجه نشان دهد و رویکردی را در پیش گیرد که بتواند این کشور را از چنگال تروریسمِ کور ـ که بدون شک روزی این کشور را به کانون جنگی وحشتناک و غیرقابل مهار مبدل خواهد کرد ـ برهاند.
Comments are closed.