گزارشگر:یک شنبه 1 دلو 1396 - ۳۰ جدی ۱۳۹۶
اگر میخواهید یک شعر را تحلیل کنید، ابتدا باید کلمه تحلیل کردن را تغییر داده و ترسِ آن را کمتر کنید. ما کلمه “برداشت” را ترجیح میدهیم؛ زیرا یک شعر میتواند برای خوانندهگانِ مختلف، معانیِ گوناگونی داشته باشد.
گام اول: حداقل دوبار شعر را بهطور کامل بخوانید.
شما قبل از برداشت کردنِ معنایی عمیق از شعر، باید آن را چندین بار بخوانید. شانس کامل تجربه کردن شعر را به خودتان بدهید.
گام دوم: آیا عنوانی وجود دارد؟
عنوان را فراموش نکنید. خوانندهگان غالباً عنوان شعر را از قلم میاندازند؛ عنوانی که ممکن است کلیدهای مهمی را در اختیار شما قرار بدهد. غالباً عنوان میتواند شما را به مفاد شعر رهنمون سازد، قبل از آنی که آن را بخوانید. به عنوان مثال با خواندن عنوان شعر “مادرِ پسر” اثر “لانگ استون هوگس” شناختی از متکلم و آنچه او از آن صحبت میکند، به شما دست میدهد.
گام سوم: آرامش خود را حفظ کنید!
اگر در متن شعر کلماتی ناشناخته و بیگانه وجود دارد، اضطراب نداشته باشید و خود را اذیت نکنید. ابتدا شعر را به صورت کلی بخوانید و در جزییات آن غرق نشوید و در مراحل بعدیِ خواندن، باید به کلمات سخت و هرچیزی که برایتان مشکل است، بپردازید.
گام چهارم: با صدایی بلند بخوانید.
بلی؛ شما باید این کار را انجام دهید. شعرها وقتی فهمیده میشوند که شنیده شوند. وقتی با صدای بلند بخوانی، میتوانی جاهایی از شعر را که شما را آزار میدهد، راحتتر پیدا کنی. ممکن است حس کنید احمق اید! اما به زودی از شرِ این حس خلاص خواهید شد.
گام پنجم: به نشانهگذاری توجه کنید.
در اکثر شعرها برای کمک به صدای خواننده، از نشانههای نگارشی استفاده شده است. شما نیاز دارید که از این نشانهها استفاده کنید، چرا که آخر خط، خیلی اوقات آخر جمله نمیباشد. به شعر رابیندرات تاگور توجه کنید:
پنداشتم، سفرم پایان گرفته است،
بهغایتِ مرزهای تواناییام رسیدهام.
سد کرده است راه مرا،
دیواری از صخرههای سخت.
اگر در سطر اول خواندن را متوقف کنید، صدا غیرطبیعی و شکسته خواهد شد و اگر به نرمی و آهستهگی بخوانی و مکث مختصری بعد از کامه داشته باشی و در پایان شعر کاملاً متوقف شوی، شعر یک سخن محاورهیی شایسته و بایسته خواهد داشت.
گام ششم: تلاش برای تفسیر کردن.
شاید برای شما بهتر باشه که کلمات شخصی خودت را از لابهلای گفتههای شاعر یادداشت کنی. اگر چنین کنید، متوجه نقاطی که میبایست روی آن متمرکز شوید، خواهید شد. اما دوباره بگویم که از تصور “یک معنای درست” جلوگیری کنید.
گام هفتم: گوینده کیست؟
به یاد آورید که شاعر لزوماً سخنران و متکلم نیست. غالباً گوینده، خود یک شخصیت است. مشخص کردن کسی که متکلم است، برداشت از شعر را برای شما راحتتر خواهد کرد.
گام هشتم: در ترجمه کردن آزاد باش.
به خودت این شانس را بده که بتوانی آزادانه یک شعر را ترجمه و تفسیر کنی. اگر اهداف شاعر باز باشد، میتواند شما را به سوالات و نظرات جالبی بکشاند.
گام نهم: در آن کلمات بیفایده وجود ندارد.
شعرا در انتخاب هر کلمه دقت میکنند. هیچیک از کلمات نباید بیدقت انتخاب شوند. تصورات و نمادها همهگی داری یک هدف در معنای کلی شعر هستند.
گام دهم: انتظار یک مطالعه صریح و قطعی را نداشته باشید.
بسیاری از شعرها از عمد بیانتها هستند و در آنها از حل کردن کششهای درونی جلوگیری شده است و این در حالیست که مقبول این است که بدانیم هدف شعر چیست و بهخاطر بیاوریم که روشها و تفسیرهایی غیر از روشهای شما، وجود دارد.
منبع: www.enots.com
برگردان: زهره سمیعی
Comments are closed.