احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دو شنبه 2 دلو 1396 - ۰۱ دلو ۱۳۹۶
بخش پنجم/
◄نویسنده: نیکولاس کَر
◄برگردان: جمیل شیرزاد
◄نشرشده در مجلۀ اتلانتیک، شماره جولای/اگست ۲۰۰۸
زمانیکه انترنت یک رسانه را جذب میکند، این رسانه در تصویر انترنت بازتولید میشود و انترنت اطلاعاتِ خود را از طریق جاگذاری پیوندها، چشمک زدن آگاهیها و گشودن پنجرههای بازرگانی در قسمتهای مختلفِ این رسانه جابهجا میکند و محتویاتِ این رسانه را توسط اطلاعات رسانههای دیگری که جذب کرده است احاطه مینماید. یک پیام الکترونیکی جدید یکباره رسیدن خود را زمانی اعلام میکند که ما در ویبسایت یک روزنامه، فهرستِ تازهترین خبرها را مرور میکنیم. نتیجه همان برهم زدن توجه و متشتت کردن تمرکزِ ما است که بهراحتی حاصل میشود.
به همینگونه تأثیر انترنت در حاشیههای صفحۀ نمایشِ کمپیوتر تمام نمیشود. وقتی ذهنِ مردم به این لحاف حماقتِ انترنت عادت کرد، رسانههای سنتی باید خود را متناسب به انتظاراتِ مردم عیار بسازند. برنامههای تلویزیونی، آگهیهای بازرگانی، پنجرههای افزودنِ متن و تبلیغاتِ خودکار، مجلهها و روزنامهها مقالاتِ خود را کوتاه کرده اند و چکیدههای موضوعات را به گونهیی که اجمالا به مباحث اشاره نماید، معرفی میکنند. صفحات رسانههای سنتی پُر از موضوعاتی است که به سادهگی مرور شوند. وقتیکه در ماه مارچ امسال، نیویورکتایمز تصمیم گرفت که صفحات سوم و چهارمِ شمارههای خود را به چکیدۀ مقالات اختصاص دهد، تام بادکین، مسوول طراحی این رسانه در این زمینه توضیح داد: «این چکیدهها برای خوانندهگانیکه عطشِ رسیدن به اطلاعات بیشتر دارند، فرصت مرور اجمالی خبرهای روز را میدهد. و با این روش خوانندهگان میتوانند زمان کمتری را صرف ورق زدن و خواندن مقالهها کنند. رسانههای قدیمی این فرصتها را برای خوانندهگان مهیا نمیتوانستند اما قوانین رسانههای جدید در این زمینه کمک میکنند.»
به اندازهیی که انترنت موثر است هیچگاه یک سیستم ارتباطات، تا این اندازه نقشهای متعددی در زندهگیِ ما ایفا نکرده است یا تا این اندازه بر اندیشههای ما تأثیر گسترده بهجا نگذاشته است. با وجود همۀ آنچه که دربارۀ انترنت نوشته شده است، به صورت لازم در این زمینه توجه نشده است که انترنت چگونه ما را حسبِ خواستِ خودش دوباره برنامهریزی میکند و تا هنوز اخلاق فکری در انترنت مبهم باقی مانده است.
تقریباً در همان زمانیکه نیچه استفاده از ماشین تایپ را آغاز کرده بود، یک جوان با پشتکار و جدی به نام فریدریک وینسلو تایلر، یک گاهشمار را به یک کارخانۀ فولاد در فیلادلفیا انتقال داد و سلسله تجربههای تاریخییی را که در این کارخانه به منظور بهبود فعالیتِ ماشینآلاتِ کارخانه انجام میشد، ثبت کرد. با تایید مالکان کمپنی، تایلر یک گروه کارگران کمپنی را استخدام کرد و آنها را به کار در بخشهای مختلفِ همان کمپنی فولاد گماشت و تمام حرکتهای آنان و مدت فعالیتشان را ثبت کرد. او همچنان فعالیت ماشینها در این کمپنی را ثبت میکرد. با تجزیۀ هرکار به یک سلسله اقدامات کوچک و مجزا و آزمایش روشهای مختلف انجام این اقدامات، تایلر یک مجموعه رهنمودهای مشخص یا محاسبههای عددی را ایجاد کرد که در آن دستور کارِ هر کارگر مشخص شده بود. کارگران این کمپنی از قواعد سختگیرانۀ جدید خشمگین شدند، آنها مدعی بودند که قواعد کاریِ تازه آنها را به چیزی بیشتر از ماشین تبدیل کرده است اما میزان تولید کمپنی افزایش چشمگیری یافته بود.
Comments are closed.