احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۸ جدی ۱۳۹۱
نشست پاریس نشان داد که تلاشها برای رسیدن به صلح با طالبان، هیچ زمینهیی برای رسیدن به ثمر ندارد و حکومت افغانستان نمیتواند با این گروه مذاکره و مصالحه کند. در همین حال تلاشهایی هم که از جانب برخی نهادهای خارجی و داخلی جریان دارند تا گفتوگوهای بینالافغانی را اینجا و آنجا برگزار نمایند، این پرسش را مطرح میسازد که آیا طالبان به عنوان یک طرف افغانی در این نشستها شناخته خواهند شد یا خیر.
واضح شده است که مشکل افغانستان به مراتب پیچیدهتر از آن چیزیست که در گذشته تصور میشد. شاید هماکنون هم حکومت افغانستان و هم جریانهای اپوزیسیونی برای رسیدن به صلح با طالبان مشتاق و علاقهمند باشند، اما متأسفانه راهی که طی این سالها برای رسیدن به صلح انتخاب شده، کار را به خرابی کشانده است.
طالبان که برای نخستینبار در نشست پاریس در برابر نمایندهگان همه جریانهای سیاسی حاضر شدند، موضعشان را به گونه رسمی اینگونه اعلان کردند که به هیچ عنوان با حکومت افغانستان گفتوگو نخواهند کرد. این گروه در این نشست اعلان کرد که حکومت و قانون اساسیِ افغانستان را به رسمیت نمیشناسد. آنها آقای کرزی را دستنشاندۀ امریکا خوانده و گفتند که با او مذاکره نمیکنند.
اما در همین حال، گفته شده است که طالبان مایلاند با جریانهای اپوزیسیونی گفتوگوهایی داشته باشند. این موضعگیری طالبان بهشدت عکسالعمل حکومت را برانگیخته است. حالا رسانههای مربوط به حکومت، از مخالفت با طالبان سخن میگویند و این گروه را اجیر دستهای بیگانه میخوانندـ در حالی که پیشتر از این برادران ناراضی خوانده میشدند.
به هر رو، این اشاره که طالبان مایلاند با جناحهای اپوزیسیونی گفتوگو کنند نیز حرفیست که به نتیجه نمیرسد. زیرا برخی از اعضای جریانهای اپوزیسیونی میگویند که مشکل طالبان با این جریانها که دیروز به نام جریان مقاومت در برابر طالبان قرار داشتند و امروز هم قرار دارند، بیشتر از همه است و همهروزه افراد نخبه آنها به کمک و اشاره پاکستان توسط طالبان ترور میشوند و اگر دست اپوزیسیون هم برسد، شکی نیست که از هیچ تلاشی برای از میان برداشتن سران طالبان دریغ نمیکند.
این رویارویی میتواند ادامه تنش بین جریان مقاومتِ دیروز و اپوزیسیونهای سیاسی امروز را با طالبان که وابسته به پاکستاناند، نشان بدهد. جدا از این مسأله، موانع زیادی فراراه مذاکره و گفتوگوی طالبان و اپوزیسیون حکومت موجود است از جمله اینکه هیچ انعطافی در دیدگاهها و مواضع طالبان دیده نمیشود. بنابراین گفتوگو با طالبان چه در پاریس، چه در قطر، چه در ترکیه، چه در ترکمنستان و چه در هر کجای دیگر، همه بیهوده و بیثمر خاتمه مییابد. با این وصف، این پرسش مطرح است که چرا هم حکومت و هم برخی از کشورهای خارجی، برای کشاندن طالبان به میز گفتوگوها چانه میزنند و هر از گاه در این بر و آن برِ جهان دفترهایی برای طالبان باز میکنند و شعار مصالحه با آنان را سر میدهند؟
به نظر ما و آنگونه که بارها مطرح کردهایم، این تلاشها بیشتر برای سیاسی کردنِ چهره طالبان صورت میگیرد و نیز برخی کشورها و سازمانهای کلان استخباراتیشان تلاش میکنند که در کنار مبارزه با تروریسم، طالبان را جان دوباره بدهند و نیز حلقههایی در در دورن حکومت که بیشتر بر علایق قومی تکیه دارند و در پی تطبیق اهداف پاکستاناند، تلاش دارند که بعد از سال ۲۰۱۴، جای پایی برای طالبان در نظام سیاسیِ افغانستان باز کنند.
تلاشها برای نشان دادنِ طالبان بیش از آنچه که هستند، یعنی بزرگنمایی و بزرگسازی آنها، به بازیهایی برمیگردد که برخی از کشورهای منطقه و بیرون از آن با همکاری حلقهها و افراد مزدور داخلیشان بهراه انداختهاند و از این رهگذر، منافع خودشان را جستوجو میکنند. حال آنکه واضح است طالبان گروهی دربند آی.اس.آی بوده و هیچگاه نمیتواند مستقل عمل نماید. بنابرین، باید بهجای اینهمه هیاهو، راه دیگری را در پیش گرفت که بهراستی به مقصود و مأمول منتهی شود.
Comments are closed.