گزارشگر:احمـد عمران/ چهار شنبه 11 دلو 1396 - ۱۰ دلو ۱۳۹۶
در حالی که وضعیت امنیتی کشور هر روز وخیمتر میشود، مقامهای کشور با پناه بردن به توجیههای تکراری تلاش میورزند که بر زخمهای وارد شده بر جامعه مرهم بگذارند. اشرفغنی رییس حکومت وحدتِ ملی در حین نشـست خبری با رییسجمهوری اندونیزیا که روز دوشنبه وارد کابل شده بود، یک بار دیگر در واکنش به حملاتِ مرگبار و خونین اخیر کابل، با همان ادبیاتِ کهنه و همیشهگی به طالبان هشدار داد که منتظر پیامد اقدامهایشان باشند. او گفت که «دشمنان» در میدانهای نبردِ رویاروی با نیروهای امنیتی شکست خورده اند و به همین دلیل، به کشتار غیرنظامیان روی آورده اند. وی اظهار داشت که طالبان باید «اسلامیت» و «افغانیت»ِ خود را نشان بدهند و به روند صلح بپیوندند، در غیر آن به گفتۀ او، حملات اخیر نشان میدهند که آنها ابزارهای دست بیگانهگان استند.
در این سخنان، چه حرف و تعریفِ نوی از دشمن وجود دارد؟ چه سخنِ جـدیدی را آقای غنی در واکنش به آنهمه قساوت و بیرحمیِ طالبان و دیگر گروههای مشابهِ آنها ارایه میدهد؟ مگر غیر از این است که در طول سالیانِ گذشته نیز ادبیات ارگ در برابر مخالفان مسلح، همین حرفهایی بوده که اکنون آقای غنی میزند؟
همانطور که ادبیات ارگ در برابر قساوتِ تروریستان و جنایتکاران تغییر نکرده، رویکرد حکومت نیز در برابر آنها هیچ تفاوتی را نشان نمیدهد. گویا آش همان است و کاسه همان. مسوولان ارشد امنیتی میگویند که راهحل مشکل، استعفای آنها نیست، بل انسـجام و یکپارچهگی مردم در برابر تروریستان است. اما این سخن به چه معناست؟ آیا غیر از این است که مسوولان بیکفایتی خود را میخواهند به دوش مردم بیـندازند؟ وقتی به گفتۀ خودشان، عوامل تروریستان در نهـادهای امنیتی چنان نفوذ کرده اند که برای رسیدن به هدفهایشان به آنها کمک میرسانند، مقصر چه کسانی میتوانند باشند؟ اگر آنچه که در کابل اتفاق افتاد، در کشورِ دیگری اتفاق میافتاد، مقامهای ارشد امنیتی با چنین جملاتی با مردمشان روبهرو میشدند؟
جالب اینجاست که برخی از این آقایان با چنان اعتماد به نفسی سخن میگویند که فکر میکنی بر اثر نبوغ خارقالعادۀشان، جهان در امن و امان به سر میبرد. اگر مقامهای کشور کمترین تعهد نسبت به مردم را در خود احساس میکردند، سادهترین و عملیترین احترامی که به قربانیان حوادث اخیر میگذاشتند، کنار رفتن از سمتهایشان میبود. اما آنها چنین نمیکننـد، چون هیچ تعهدی نسبت به مردم و وظایفِ خود احساس نمیکنند.
آنها قدرت را دوست دارند و نمیخواهند به سادهگی از آن چشم بپوشند. آنها کسانی نیستند که برای چنین سمتهایی ساخته شده باشند. اگر چنین میبود، بدون شک وضعیت تا این حد بحرانی نمیشد. این سخن که آنها میگویند که تروریستان تاکتیکهای جنگیشان را تغییر داده و حالا با رویکرد تازه میخواهند دولت را از پا درآورند، حرفی مفت و بدون اساس است.
تروریستان از آغاز با همین جنگی که فعلاً ادامه دارد، به میدان آمدند و تا امروز هیچ تغییری در منش و کنش آنها در برابر مردم و دولت به وجود نیامده است. آقای کرزی نیز در زمان زمامداریاش از تروریستان میخواست که صف «اسلامیت» و «افغانیت»شان را مشخص بسازند و اگر واقعاً «مسلمان» و «افغان» اند، به دستور بیگانهگان هموطنانشان را نکشند. حالا آقای غنی نیز همین سخنان را تکرار میکند. این آقایان چه زمانی میخواهند بفهمند که تروریستان سالهاست که صف و موضعشان را مشخص کرده اند. آنها به صورت روشن سخن میگویند و عمل میکنند، این دولت و مقامهای دولتی ما هستند که هر روز به رنگی درمیآیند و موضع و عملکردشان مشخص نیست.
طالبان از روزی که جنگشان را در افغانستان به نام «جهاد مقدس» آغاز کرده اند، یک روز هم نگفته اند که ما از هدفهای اصلیِ خود دست کشیده ایم. آنها یک بار هم تغییری در مواضعشان به وجود نیاورده اند. از همان سالهای نخست گفته اند که این دولت یک دولتِ غیراسلامی و دستنشانده است و تا آخر با آن میجنگند. آیا موضعی از این روشنتر میتواند وجود داشته باشد؟
اما پاسخ مقامهای ما به چنین موضع روشن و واضحی چه بوده است؟ تضرع و التماس برای نشستن به پای میز مذاکره و دست کشیدن از جنگ!
آیا میتوان انتظار داشت که بدون قاطعیت نظامی در چنین جنگی و با چنین دشمنی برنده شد؟ هر کسی که فکر میکند که طالبان روزی این نظام را با همۀ ویژهگیهای آن به رسمیت خواهند شناخت، کور خوانده است. طالبان خیالات و هدفهایی دارند که با ارزشهای نظام فعلی یکسره در تضاد قرار دارد و آنها برای این اهداف و خیالات دست به هر جنایت و فاجعهیی میزنند. ولی اعمالی را که آنها انجام میدهند، در نظر خودشان به هیچ صورت جنایت و فاجعه نیست. فقط دولت و مقامهایِ ما هستند که راه گم کردهاند و نمیدانند چرا میجنگند و چگونه باید بجنگند. تا روزی که دولت نتواند سیاستِ قاطع و روشن در برابر باندهای تروریست و حامیانشان اتخاذ کند و با تمام نیرو به دنبالشان حتا در ساختارهای امنیتی و دولتی باشد، وضعیت همین است که هست و هیچ تغییری هم نخواهد کرد، این خط و این هم نشان!
Comments are closed.