احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





تجـارتِ مـذاکـره با طالبـان تمـام شـد

گزارشگر:یاسین رسولی/ دو شنبه 16 دلو 1396 - ۱۵ دلو ۱۳۹۶

ترامپ با یک اشاره، گلیم مذاکره با طالبان را جمع کرد. -خدا خیراش دهد در دنیا و آخرت! با آنکه از سال‌های گذشته مذاکره قصه مفت بود، اما کرزی چنان از «روند صلح با طالبان» حرف می‌زد که گویا نه‌تنها مهم‌ترین اجندای ارگ و امروز فردای افغانستان است، بلکه حتا کشورهای منطقه و اروپایی‌ها را نیز وارد گفتمان خیالی مصالحه و مذاکره کرده بود. در حالی که مورچه‌ها ملاعمر را خورده بودند، اما کرزی به دنبال آدرس و شمارۀ تلفن‌اش می‌گشت تا مذاکره کند.
حالا نیز اشرف غنی بی‌خبر از نظر ترامپ، رییس‌جمهور یک کشور محترم -اندونزیا را به کابل دعوت کرده، به تعقیب سفر خلیلی به اندونزیا، در حال راضی کردن او برای اجارۀ یک دفتر نماینده‌گی سیاسی برای طالبان در اندونزیا است و هنوز رییس‌جمهور اندونزیا در کابل است که اشرف غنی به تأسی از اشارۀ ترامپ، اعلان می‌کند که «صلح را در میدان‌های جنگ باید جست‌وجو کرد.»
«امارت اسلامی طالبان» چیزی مشابه «دولت اسلامی» یا همان داعش بود که در ۲۰۰۱ امریکا بساطش را جمع کرد و به تاریخ پیوست؛ اما طالبانی که از ۲۰۰۶ به بعد بازگشتند، دیگر نه رهبری داشتند، نه گروه سیاسی هستند و نه حتا شورای کویته وجود خارجی دارد و نه ملاعمر رهبری طالبان جدید را بر عهده داشت. ملاعمر چند سالی در کراچی تحت‌نظر ای‌اس‌ای بود تا این‌که سال‌ها پیش مرده بود، حتا رده‌های نام‌نهاد دوم و سوم طالبان هم خبر نشدند که کی و کجا و چگونه مرد، اما کسانی پیام‌های عیدی ملاعمر را به فارسی روان در همین وزیر اکبر خان کابل و یا شاید در کدام دفتر ارگ می‌نوشتند و بی‌بی‌سی متن آن را تحلیل محتوایی می‌کرد.
همۀ این پروسۀ بی‌معنا، یک بازی استخباراتی است. در واقع نه طالبان به عنوان گروه وجود خارجی دارد و نه آنانی که به نماینده‌گی می‌آیند بر طالبان نفوذ ندارند. طالبان شبکۀ تروریستی خراب‌کارِ آی‌اس‌ای پاکستان است. شبکۀ حقانی که رسماً یک بخش یا مدیریت در آی‌اس‌ای است. طالبان فقط یک نام است، یک مرکزیت یا رهبری افغانی ندارد. گروه افغانی نیست، نه اجندای سیاسی دارد و امکان ندارد که شبیه یک گروه سیاسی وارد روند مذاکره شود. تنها نشانی رسمیی که از طالبان وجود خارجی دارد، یک وب‌سایت است و یک سخن‌گو به نام مجاهد که از کراچی پاکستان توئیت می‌کند.
گاهی افراد پراکندۀ طالبان که در پاکستان زیر نظارت شدید و یا زندانی در پاکستان هستند را آی‌اس‌ای با هزار ناز و کرشمه و شرط و پروتکل، برای یک جلسه پیش می‌کنند و ارگ و سیاست‌مداران کابل نیز وارد یک رقابت هیجان‌انگیز برای مذاکره با آنان می‌شوند. نمونه‌اش دکاندار پیشاوری بود که به نام نمایندۀ ملاعمر و با تایید امنیت ملی با هلی‌کوپتر به ارگ آمد و یک بوجی دالر گرفت و رفت و یا قصۀ ملا برادر بود که کرزی تمام امیدهایش را به مذاکره با او بسته بود و به زودی روشن شد که در زندان آی‌اس‌ای است و صلاح‌الدین ربانی و هیأت افغانستان فقط در حد چند ثانیه اجازه یافتند او را در حالی که دستانش بسته بود، زیر نظر گارد تماشا کنند.
نمایشگاه در حدی جدی می‌شود که افغانستان رسماً از کشورهای منطقه و گاهی اروپایی خواهش می‌کند که میزبانی این جلسه/سمینار یا مذاکره را به عهده بگیرند. نمونۀ آن نماینده‌گان طالبان در دفتر سیاسی طالبان در قطر هستند که بنا به گزارش‌ها، تبدیل به پناهنده‌گان سیاسی شدند که می‌خورند و تولید مثل می‌کنند و هیچ صلاحیتی ندارند. چه تلاش‌های دیپلماتیک به راه افتاده بود که ترکیه میزبان این دفتر سیاسی شود که قطر پیش‌دستی کرد.
حالا چرا همه دانسته و نادانسته مشتاقانه می‌خواهند وارد این نمایش شوند، در حالی که خوب می‌فهمند که غیرواقعی، ساخته‌گی و وانموده simulation است؟ در این نمایش چهار دسته نقش دارند؛ دستۀ اول، کارگردانان پشت صحنه اند مانند آی‌اس‌ای، دستۀ دوم، کسانی که از حقیقت نمایش خبر دارند مانند سازمان‌های استخباراتی امریکا و انگلیس، دستۀ سوم، کرزی و حالا اشرف غنی است که برای‌شان مهم نیست که این حقیقت است یا مجازی، مهم نیست که طالبان سیاسی وجود خارجی داشته باشد یا نه، مهم بهره‌بردای از گفتمانی به نام طالبان است؛ برای کرزی و غنی بود و نبود طالبان مهم نیست، مهم استفاده از گفتمان حول این پدیده است؛ در راستای ناسیونالیسم قومی یک شبکۀ تروریستی و آدم‌کش ما قبل تاریخ را بسان یک نیروی سیاسی اپوزیسیون با کلاس جلوه داده و به جامعۀ جهانی بفروشند و می‌خواهند در داخل با سایه و شبۀ یک گروه مهم و کلان متحد شده و با استفاده از قدرت خیالی بر رقیبان سیاسی غالب شوند و در این راه خیلی هم موفق بوده‌اند.
اما دستۀ چهارم، برای کارگزاران «شورای عالی صلح» معاشات و منافع مالی و سیاسی مطرح است. اگر چشم بینا می‌داشتیم باید پس از شهادت استاد ربانی درک می‌کردیم که همه طالبان و مذاکره و نماینده در واقع، همین‌گونه خیالی هستند. گیلانی، رییس بعدی شورای عالی صلح که خود نفر آی‌اس‌ای بود و این روزها فرزنداش تروریستان را در خانۀ خود جای می‌دهد، اما قصۀ ریاست استاد خلیلی متفاوت است، با این پول کلان که در اختیار خلیلی قرار می‌دهند، حاضر است حتا با ماهیان دریاها و یا پرنده‌گان و یا موجودات فضایی نیز مذاکره کند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.