احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ چهار شنبه 18 دلو 1396 - ۱۷ دلو ۱۳۹۶
تحقیقی که بهتازهگی بیبیسی در مورد وضعیتِ افغانستان انجام داده، نشان میدهد که در ۷۰ درصدِ خاک این کشور، مخالفان مسلح و بهطور مشخص طالبان حضور فعال دارند. در این تحقیق میدانی که چندی پیش انجام یافته، از روش گفتوگو و مصاحبه با ۱۲۰۰ تن در ۳۹۹ ولسوالی کشور استفاده شده و گاهی برای تثبیتِ واقعیتها، به چندین منبع مختلف در موارد مشخص مراجعه شده است. بیبیسی مدعی است که این تحقیق، کاملاً پایۀ علمی دارد و تصویر روشنی از وضعیت افغانستان و اینکه حاکمیتِ دولتی چقدر با چالش مواجه است، ارایه میدهد.
در بخشی از این تحقیق چنین میخوانیم: «بهدست آوردن اطلاعاتِ دقیق و قابل اتکا پس از خروج نیروهای رزمی خارجی و تسلیمدهی مسوولیتهای امنیتی به نیروهای افغانستان، روزبهروز مشکلتر میشود. بررسـیهای قبلی دربارۀ قدرت طالبان که بدون دسترسی به اطلاعات تمامی ولسوالیهای کشور انجام شده، با این هشدار همراه بود که ممکن است وضعیتِ واقعی بدتر باشد. مطالعۀ بیبیسی نشان میدهد که طالبان حالا ۱۴ ولسوالی افغانستان (چهار درصد از خاک کشور) را در کنترول کاملِ خود دارند. همچنین در ۲۵۳ ولسوالی دیگر (۶۶ درصد از افغانستان) حضور فعال و علنی دارند.این میزان از قدرت طالبان بهطور چشمگیری بالاتر است از آنچه که قبلاً دربارۀ قدرت طالبان تخمین زده میشد. در مناطقی که در آن طالبان حضور فعـال و علنی دارند، شورشیان حملاتِ زیادی علیه مواضع نیـروهای دولتی انجام میدهند. از حملات گروهی بر پایگاههای ارتش گرفته تا حملات پراکنده و انفرادی و کمینها علیه کاروانهای ارتش و پاسگاههای پولیس.»
این تحقیق بیبیسی عملاً با آنچه که دولت افغانستان مبنی بر داشتن حاکمیت بر خاکِ این کشور مدعی آن است، در تضاد قرار دارد. شاید به همین دلیل هم، ارگ ریاست جمهوری تحقیق بیبیسی را بیارزش و بدون اساس خوانده و رد کرده است. اما همانگونه که میگویند «آفتاب به دو انگشت پنهان نمیشود»، ارگ نیز با فرافکنی و رد چنین تحقیقها و گزارشهایی نمیتواند حقایق عینیِ جامعه را پنهان نگه دارد.
پیش از این، سیگار یا بازرس ویژۀ امریکا در امور بازسازی افغانستان گفته بود که پنتاگون یا وزارت دفاع امریکا اجازه نمیدهد که این نهاد یافتههای خود را در مورد حقایق اصلی ساحاتی که در اختیار مخالفان مسلح قرار دارد، نشر کند. سخنان بازرس ویژۀ امریکا و حالا تحقیق بیبیسی تأیید میکنند که همانگونه که حکومت افغانستان در حال پنهانکاری حقایق است، نیـروهای خارجی و بهویژۀ امریکاییها نیز نمیخواهند در این مورد حقایق در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد. اینکه چه ملحوظاتی سبب میشوند چنین حقایقی پنهان بمانند واقعاً مشخص نیست، ولی میتوان به چند فکتور اصلی اشاره کرد:
نخست اینکه دولت افغانستان و نیروهای بینالمللی اعتراف به واقعیتها را به نفعِ خود نمیدانند و فکر میکنند که از نظر روانی میتواند تأثیرهای نامناسبی بر روحیۀ مردم افغانستان و افکار جامعۀ جهانی بگذارد.
دوم، دولت افغانستان و نیروهای بینالمللی فکر میکنند که گفتن حقایق در مورد حضور طالبان در مناطق بیشتر افغانستان، بزرگنمایی از فعالیتهای آنها به شمار میرود و ممکن است که این گروه و گروههای همراستا با اهداف آن، از چنین وضعیتی به نفع خود استفاده کنند.
سوم، دولت افغانستان و نیروهای بینالمللی چنین گزارشهایی را عملاً در تضاد با مأموریت و کارکرد خود میدانند و باور دارند که برملا شدنِ این واقعیتها میتواند به سربازگیری بیشتر گروههای تروریستی و حمایت بیشترِ منطقهیی از آنها بینجامد.
چهارم اینکه دولت و نیروهای خارجی به این عقیده اند که شورشیها به اندازهیی توانمند نیستند که بتوانند بخشهای زیادی از افغانستان را به کنترول خود درآورند. به نظر آنها، حضور برخی گروههای شورشی در مناطقی از افغانستان، به دلیل کمبود در نیروهای امنیتی است که پس از تار و مار کردن گروههای شورشی نمیتوانند در آن مناطق حضور دایمی داشته باشند.
اینها شاید دلایلی باشند که بخشی از وضعیت را توجیه کنند، اما به هیچ صورت نمیتوانند به عنوان دلایل قناعتبخش مورد پذیرش قرار بگیرند. دولت افغانستان حالا نیروهای کافی امنیتی در اختیار دارد و در کنار آن، هزاران سرباز خارجی در افغانستان حضور دارند که ضمن آموزش به نیروهای امنیتی کشور، در صحنههای نبرد نیز شرکت میورزند. اگر اینهمه نیرو نمیتوانند گروههای شورشی را از مناطق مختلف عقب برانند، پس به چقدر نیروی دیگر نیاز است؟ چقدر افغانستان باید ظرفیتهای امنیتی خود را افزایش دهد تا بتواند به صورتِ قناعتبخش بر کُلِ این کشور حاکمیتِ خود را تأمین کند؟
از جانب دیگر، در بسیاری از مناطق بر اساس گزارشهای موثق، شکلگیری گروههای شورشی، به ناامیدی از کارکرد مقامهای محلی فاسد و در مجموع به عرضۀ خدمات اجتماعی و اقتصادی دولت مربوط میشود. در این جای شک نیست که دولت افغانستان با فاصله گرفتن از مردم عملاً حضـور گروههای شورشی را در مناطق بیشتری از کشور تقویت کرده است. در بسیاری از مناطق، اصلاً نارضایتی از کارکرد حکومت باعث شده است که شورشگری و عصیان علیه آن به وجود آید.
تا زمانی که دولت افغانستان موفق به جلب رضایت عمومی نشود و نتواند به مطالبات و خواستهای اساسی جامعه پاسخ دهد، حضور مخالفانِ مسلح همینگونه خواهد بود که هست و هیچ تغییری در وضعیت به میـان نخواهد آمد. دولت باید کمکاریهایِ خود را جبران کند و تنها به وعده و وعید به مردم بسـنده نورزد. دلیل عمدۀ افزایش گروههای شورشی، به برنامههای ناکام و غیرواقعیِ ارگ مربوط میشود که با انجام اقداماتِ تکمحورانه شکافِ بزرگی میان خود و مردم به وجود آورده است. حکومتِ کنونی قبل از اینکه این شکافِ بزرگ، آن را در خود فرو ببرد، باید دست به کار شود و با انجام اصلاحاتِ ملموس و بنیادین، میانِ حکومت و جامعه پل بزند.
Comments are closed.