احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سيد حسن اخلاق- پژوهشگر دانشگاه بوستون/ شنبه 21 دلو 1396 - ۲۰ دلو ۱۳۹۶
١. سالها قبل با یک عالم دینی پیرامون حق زنان برای تصاحب رهبری و مدیریت سیاسی کشور بحث میکردم؛ من مدافع بودم و او مخالف. وی برای مخالفت خود حذری نداشت که به لطیفه، کنایه و تمسخر پناه برد. تا حال که حدود سه دهه از آن بحث گذشته، هیچگاه آن تلخی از مذاقم نرفته که وی با نیشخندی اهانتانگیز، عادت زنانه را برجسته کرد و گفت چطور در چنان حالتی، یک زن میتواند به نمایندگی و از آدرس رهبری سیاسی به کشوری دیگر آنسوی جهان مسافرت کند و چانهزنی سیاسی کند. گذشته از بیان مبتذل وی، منطقی پشت سخنش نهفته بود؛ اینکه زنان، دستکم از لحاظ جسمانی، ضعیفتَر از مردانند؛ این ضعف شاید در فهم و تدبیر، بیشتر باشد زیرا عقل سالم در بدن سالم است. سخنرانی دو روز پیش خانم نانسی پلوسی بار دیگر آن سخن سخیف را بیادم آورد و البته فهمیدم که یک علت چنان استدلالی این بود که وی مورد مخالف استدلالش را ندیده بود و الا به قول حکماء «ادلُّ الدلیلِ علی امکانِ الشیءِ وقوُعه»: روشن ترین دلیل برای امکان تحقق یک چیز، یافتشدن آن است. یعنی بیخبری از دیگر عالم و عالمیان، فرد را به راحتی به چاه تأریک جهل مرکب پرتاب میکند؛ جاییکه فرد تنها دور خود و ذهنیات خود میچرخد. این تکرار و خود محوری وی را جسارت میبخشد و می تواند به خرابیهای فراوان منجر شود. پیوند جهالت و جسارت از بلاهای بزرگ و حاضر جامعه پرتشتت و پراکندۀ ماست. برای رفع این علت، حضرت مولانا به درستی گفت:
آدمی دیدست و باقی گوشت و پوست
هر چه چشمش دیدست آنچیز اوست
تاکید قرآن بر سفر و جهانگردی یک نمونه دیگر است و جایگاه استثنائی هجرت در تمدن اسلامی نمونهیی بیشتر. به هر حال، این ندیدن، بیماری بزرگ و پیچیدهیی است که به طور مساوی به ملا و روشنفکر ما سرایت م کند؛ هر دو به راحتی در دام محفوظات، ذهنیات و مسلمات خود میافتند؛ اولی آنها را از کتابهای قدیم میگیرد و دومی از کتابهای جدید؛ یعنی نو و کهنه بودن (آینده و گذشته)، معیار حقیقت میشود و جامعه را از حال موجود و آزادی به سوی زمانی ناموجود و توهم هدایت میکند.
به هر صورت، برگردیم به سخنرانی خانم پلوسی و چند درسی که از آن میتوان گرفت. خانم نانسی پلوسی رهبر اقلیت بزرگ دموکراتها در کنگرۀ آمریکاست. وی چهارشنبه گذشته برای تاخیرانداختن رأیگیری پیرامون پیشنهاد بودجه سالانه دولت ترامپ، یک سخنرانی مسلسل هشت ساعته ارایه کرد. نانسی نماینده کالیفورنیا است و از ٢٠٠٧ تا ٢٠١١ رییس مجلس نمایندگان آمریکا بوده است. او اولین زن دارای چنین جایگاهی در تاریخ آمریکاست. نانسی٧٧ ساله و مادر پنج فرزند است.
۲٫ نانسی پلوسی هم قدرت بدنی خود را به نشان گذاشت و هم قدرت ذهنیاش را. وی بیش از هشت ساعت پیوسته و بدون وقفه سخنرانی نمود. این یک سنت سیاسی و کهن غربی از زمان رومیان مخصوصا در بیانیههای پارلمانی است که برای تلف کردن زمان به منظور جلوگیری از رأیگیری، یا برای به تاخیر یا انقضاء کشانیدن یک طرح، مخالفان آن طرح سخنرانی طولانی میکنند. خانم پلوسی اینجا یک رکورد جدید در تاریخ آمریکا ثبت کرد که شخصی برای هشت ساعت پیوسته، ایستاده سخنرانی کند. این خانم مسن در هنگام سخنرانی کفشی با ده سانتیمتر کوری بر پا داشت که طبعا زودتر پاها را مانده میسازد. وی در این مدت تنها مقداری آب نوشید. اما مهمتر قدرت ذهنی اوست. این هشت ساعت سخنرانی پیوسته اولا در مقابل رسانههای بزرگ جهانی و دید عالمیان صورت گرفته است؛ ثانیا در کنگره آمریکا و در محضر رقیبان غدری که بیصبراته دنبال ایراد گرفتن حتی از پرندگان رقیب در هوا بودند؛ ثالثا وی از آدرس رهبر یک حزب سیاسی بسیار مهم سخن میگفت که کلمه به کلمهاش چون فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرّاً یَرَهُ بود. ناظرانی که مقدار بلندی کوری بوت وی را از چشم نینداخته بودند چطور میتوانستند بر کوتاهی استدلالها یا کژی کلمات یا کاستی استنادات وی چشم فرو بستند. تنها لازم است فرض کنیم نمایندگان پارلمان ما بخواهند هشت ساعت پیوسته در موضوعی خاص صحبت کنند تا مطلب روشن شود. اینجا دقت سیاسی با فصاحت بیانی یکجا شده بودند تا سامان مندی ذهن و روائی و رسایی بیان گوینده را به نمایش گذارند.
۳٫ نکته قابل توجه تَر موضوع این سخنرانی تاریخی است. پلوسی عملا در مقابله با لایحه بودجه پیشنهادی رییسجمهور کشور خود و صریحا به نفع مهاجران نگران یا کمبختی سخن میگوید که جوهر وجودشان را رؤیای خوشبختی میسازد؛ همان ها که به «رویاپردازان» شهرت یافته اند. این خطابه میان این رویاپردازان و رویاها و اهداف پدران بنیانگذار آمریکا پیوند برقرار میکند. تکثرگرایی و احترام به تفاوتها، کانون محوری آن را تشکیل میدهد. خطیب از مخاطبانش میخواهد که «زیبایی» را در «دیگری» ببینند. خانم نانسی از نوه خردش سخن میگوید که علاقه دارد رنگ پوستش برنزه باشد و چشمش قهوهیی و بعد می پرسد چرا جلو تنوع و ذوق را بگیریم؟ او تعدادی از نامههای مهاجران بی مدرک را میخواند تا به شهادت آن بیستارگان آسمان حجتش را موجهه کند و توان استدلالش را فزونی بخشد و بر همکارانش صدا میکند که باید به همت و رؤیای مثبت این رویاپردازان فرصت بدهیم که عملی شود. بلاخره به روشنی نتیجه میگیرد احترام به این مهاجران آسیبپذیر اسپانیایی را نباید چون منتی بر آنها دید؛ بلکه برعکس چون بازگشتی به ارزشهای بنیادین آمریکایی دید. باید به وضع آنها رسید اما نه به خاطر رحم و شفقتی که آنها مستحقند، بلکه به خاطر پایبندی به أصول خود؛ چیزیکه حکمران بدان نیازمندست ولو در روزگار ماکیولی بزید؛ زیرا این أصول همانگونه که علت موجده آمریکا بودند علت مبقیه آن هم هستند. چنانکه دیده میشود بخش بخش این بیانیه از ارزشهای جمعی، تاریخی و نهادینه شده یک ملت سخن می گوید.
۴٫ بدون شک انعکاس شخصیت خانم پلوسی در این سخنرانی مهم است؛ اما اعتبار و فضیلت بیشتر به یک سنت سیاسی و سیستم تربیتی برمیگردد تا صرفا به ویژگیهای فردی و تواناییهای شخصی. بیدلیل نبود که افلاطون می گفت مئال تربیت به پروش شهریار فرزانه میانجامد و گوید جامعه غربی امروز تعبیر رؤیای أفلاطون است. این روال این جامعه است نه امری غریب. بهمین خاطر این سخنرانی انعکاس عادی داشت و موجب بحث خارق العاده در رسانههای غربی نشده است. نانسی چند بار به عنوان یکی از صد زن تاثیرگذار انتخاب شد؛ او «یکی» از «بسیاری» است، نه یکی از یکی. معنای این مطلب آن است که پلوسی در چنین سیستمی یک استثناء نیست، بلکه یک قاعده است. قاعدهیی که از خردسالی و با تمرین و تکرار آموزانده است که نباید حرف یک سخنگو ولو خصم را قطع کرد. به رهبران سیاسی آموزانده که به جای متهم کردن یکدیگر و نفرت پراکنی نسبت به دیگری، حوصله خرج دهند برای منظم، مشخص و مستند سخن گفتن یا شنیدن و سپس بر أسأس آن کار کردن، چیزی که برای ماها خوابآور است به این دلیل ساده که جنجال و هیاهو ندارد. تاکید میورزم که سخن نه بر سر درست یا نادرست، و صادقانه یا مصلحت جویانهبودن سخنان خانم نانسی است و نه مفید بودن با نبودن حرکت وی، بلکه گپ آن است که چطور سیستمی ایجاد شده که چنین بارور و الهامبخش است؛ چطور این سیستم مانند دست قاهر غیبی این جامعه را میچرخاند و از یقه سفید تا یقه آبی جامعه را تغذیه میکند و به سمت قبله خویش میراند؛ چطور این سیستم به رؤیای جوانان خود حرمت میگذارد و برای عملی شدن آن سرمایه میگذارد؛ ما چقدر برای إیجاد سیستم تربیتی و سیاسی مفید اندیشیده و سرمایه گذاشته ایم؛ این حادثه چقدر چشمان ما را بازتر میسازد و ترازوی سنجشمان را تغییر میدهد.
Comments are closed.