احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یک شنبه 23 حوت 1394 - ۲۲ حوت ۱۳۹۴
طالبان حرفشان را در قبال صلح، بارها زدهاند و مُصرانه بر طبلِ جنگ کوفتهاند؛ اما دولت همچنان موضعِ آنان را «تکتیکی» میخواند و از امیدواریها سخن میگوید. هنوز به برگزاری نشستهای چهارجانبه و مذاکره با طالبان، امیدهایی از سوی مقامات وجود دارد و شورای عالی صلح نیز با ترکیب تازه، بر همین اساس عرض اندام کرده است. اما تجاربِ بیشمار نشان داده که حکومت، مسیرِ رسیدن به صلح از طریقِ گفتوگو را درست انتخاب نکرده و به همین دلیل، ما نمیتوانیم راهی به صلح و ثبات دریابیم. به این معنا که سخن از صلح با گروه طالبان، بدون صلح با پاکستان، رویا و توهمی بیش نبوده است!
تا زمانی که دولت افغانستان با پاکستان بر سرِ اختلافات و منازعاتی چون: دیورند، اعتراض و نگرانی اسلامآباد بر سرِ رابطه میان کابل و دهلی، آبهایی که از افغانستان به پاکستان سرازیر میشوند، روابط تجارتی و اقتصادی میان طرفین و… به تفاهم، توافق و تعامل نرسد، صلح با طالبان نیز محقق نمیگردد.
اگر دولت افغانستان بدون حلِ این اختلافات و منازعات، در صددِ دَور زدنِ پاکستان در مذاکراتِ صلح با طالبان به عنوان مذاکراتِ بینالافغانی باشد، این راه محتوم به شکست است و پاکستان با برتریهای فراوانِ نظامی، استخباراتی و سیاسییی که نسبت به ما دارد، میتواند تمام فعالیتهای صلحخواهانه را سبوتاژ کند.
مسلماً هیچ توازنی میانِ توان و ظرفیتهای افغانستان و پاکستان در نظام بینالملل وجود ندارد؛ از اینرو برخی از تحلیلگران با خوشباوری میگویند که با شکلگیری پروژههای کلانِ اقتصادی در منطقه و از طریق افغانستان، و ایجاد منافع اقتصادی نو برای پاکستان در کشورِ ما، و فشار بر اسلامآباد توسط امریکا، چین و کشورهای غربی؛ سیاستِ افغانیِ پاکستان نیز از جنگ به صلح تغییر خواهد کرد و در این صورت، نبود توازن میانِ دو کشور در جهت تغییر سیاست پاکستان هم بهنحوی جبران میگردد.
اما در یک نگاهِ ژرف باید گفت که پاکستان هرگز تهدید کابل در مورد تمامیت ارضی و آنچه را که از نظرِ آن کشور منافع ملی و حیاتیاش تلقی میشود، با سود اقتصادی معاوضه نمیکند. باور به حمایتِ امریکاییها و غربیها، چینیها و حتا روسها از افغانستان بر سرِ منازعۀ دیورند در برابر پاکستان نیز ابداً با عقلِ سلیم سازگاری ندارد.
اگر دولتمردان و حتا نخبهگانِ سیاسی جامعۀ ما، همچنان در توهمِ حمایتِ امریکا و جامعۀ بینالمللی از مواضعِ قبیلهییِ کابل بر سرِ منازعۀ دیورند به سر میبرند، باید به یاد بیاورند که همین خیالِ محال، باعث تجریدِ افغانستان توسط دولتهای غربی و افتادنِ آن به کامِ شوروی سابق شد که تا هنوز از تبعات ویرانگرِ آن رنج میبریم.
این درکِ نادرست از سیاستهای جهانی، فقط باعث تداومِ بیثباتی و جنگ در افغانستان میشود که پاکستان با تمامِ نیرو آن را مدیریت میکند.
اما نکتۀ بسیار مهمِ دیگر در این دیدگاه و تحلیل، این است که صلح با پاکستان جادۀ یکطرفه نیست و نمیتواند باشد. صلح میان افغانستان و پاکستان، تفاهم و توافق بر سرِ حلِ تمامِ اختلافات و منازعاتِ موجود میان دو کشور و دو دولت است. در این صلح و در این تفاهم و توافق، هر دو طرف باید از زیادیخواهیهایشان انصراف دهند و بر حقوقِ حقۀشان در نظامِ بینالملل پای بفشارند. تا زمانی که با پاکستان به تفاهم نرسیم و به برخی از نگرانیهای تقریباً بهجایِ آن کشور (مانند مسالۀ دیورند) پایان ندهیم، به هیچ عنوان پاکستان بار و بنهاش را از افغانستان نمیبندد و کارخانههای طالبآفرینی و داعشآفرینیاش را در آن سوی مرز تعطیل نمیکند.
البته «تفاهم با پاکستان» و صلح با آن کشور، به معنای آن نیست که افغانستان به پاکستان تسلیم شود؛ بلکه سخن این است که افغانستان باید آدرسِ غلط (طالبان) را رها کند و با آدرس اصلی (پاکستان) وارد گفتوگو و حلِ بنیادینِ معمای صلح شود.
۲ نظر
با تائید این نظر که مذاکره باید با طرف جنگ یعنی پا کستان صورت گیرد. این همه نشست ها ی چند جانبه، در حالی که هه ماهیت جنگ تجاوزی پا کستان را میدانند ضیاع وقت و خاک به چشم مردم زدن است. گروه های فاشیستی پشتون با کمک پا کستان می خواهند در یک اتحاد پشتون های ” لر او بر” و ماهیت سیاسی دادن به گروه طالب ” که به فضل خداوند با مردار شدن عمر کور چند دسته شده اند”حاکمیت تک قومی را مطابق منافع پنجابی ها در وجود یک دولت مزدوردر کابل تحقق بخشند. بیانیه اخیر غنی در باره بزرگ نمایی القا عده و جنگجویان آ سیای مرکزی و خاموشی از طالب یعنی سپاه اجیر پا کستان حکایت ازین سناربو دارد.بار ها گفته ام و باز میگویم که اشرف غنی بیمار می باشد ( روانی و جسمی) این تقلب سالار و دیوانه سالار نتایج سیاسی ، حقوقی و دپلوماتیک گپ های خود را سنجش کرده نمی تواند. به خاطر کتمان ماهیت پشتونی بیشتر از ۹۹ در صد طالبان ،که منحیث سپاه اجیر در جنگ تجاوزی بر علیه افغانستان استعمال می شوند، سعی میورزد که گروه های دیگر تروریستی حامی طالبان را بر جسته سازد. ثانیاً وقتی می گوید با پا کستان در یک جنگ اعلام نا شده قرار داریم چرا ” حکومت و حدت ” مولی” همه اسناد و مدارک جنگ تجاوزی پا کستان را به ملل متحد و شورای امنیت م م نمی فرستد.؟ چرا بعد از اعلان سر تاج عزیز در باره مو جودیت سران طالبان در پا کستان و تداوی زخمی های این جنایتکاران در شفاخانه های پا کستان اعلامیه یی مبنی بر ثبوت حمایت پا کستان از تروریسم و منع همکاری با تروریسم صادر نمی کند؟ چرا به شورای امنیت ملل متحد نامه یی مبنی بر عدم رعایت قطعنامه های شورای امنیت ملل متحد در مورد منع حمایت از تروریسم نمیفرستد؟؟؟ صلاح الدین ربانی چرا این موضوع را در شورای وزیران طرح نمی کند و ابتکار عمل را نمیگیرد؟؟؟
با تائید این نظر که مذاکره باید با طرف جنگ یعنی پا کستان صورت گیرد. این همه نشست ها ی چند جانبه، در حالی که هم
ه ماهیت جنگ تجاوزی پا کستان را میدانند ضیاع وقت و خاک به چشم مردم زدن است. گروه های فاشیستی پشتون با کمک پا کستان می خواهند در یک اتحاد پشتون های ” لر او بر” و ماهیت سیاسی دادن به گروه طالب ” که به فضل خداوند با مردار شدن عمر کور چند دسته شده اند”حاکمیت تک قومی را مطابق منافع پنجابی ها در وجود یک دولت مزدوردر کابل تحقق بخشند. بیانیه اخیر غنی در باره بزرگ نمایی القا عده و جنگجویان آ سیای مرکزی و خاموشی از طالب یعنی سپاه اجیر پا کستان حکایت ازین سناربو دارد.بار ها گفته ام و باز میگویم که اشرف غنی بیمار می باشد ( روانی و جسمی) این تقلب سالار و دیوانه سالار نتایج سیاسی ، حقوقی و دپلوماتیک گپ های خود را سنجش کرده نمی تواند. به خاطر کتمان ماهیت پشتونی بیشتر از ۹۹ در صد طالبان ،که منحیث سپاه اجیر در جنگ تجاوزی بر علیه افغانستان استعمال می شوند، سعی میورزد که گروه های دیگر تروریستی حامی طالبان را بر جسته سازد. ثانیاً وقتی می گوید با پا کستان در یک جنگ اعلام نا شده قرار داریم چرا ” حکومت و حدت ” مولی” همه اسناد و مدارک جنگ تجاوزی پا کستان را به ملل متحد و شورای امنیت م م نمی فرستد.؟ چرا بعد از اعلان سر تاج عزیز در باره مو جودیت سران طالبان در پا کستان و تداوی زخمی های این جنایتکاران در شفاخانه های پا کستان اعلامیه یی مبنی بر ثبوت حمایت پا کستان از تروریسم و منع همکاری با تروریسم صادر نمی کند؟ چرا به شورای امنیت ملل متحد نامه یی مبنی بر عدم رعایت قطعنامه های شورای امنیت ملل متحد در مورد منع حمایت از تروریسم نمیفرستد؟؟؟ صلاح الدین ربانی چرا این موضوع را در شورای وزیران طرح نمی کند و ابتکار عمل را نمیگیرد؟؟؟