گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 24 دلو 1396 - ۲۳ دلو ۱۳۹۶
در حالی که همواره تجربه ثابت ساخته که مذاکراتِ دوجانبه میان افغانستان و پاکستان نتیجهبخش نبوده، اما دولت افغانستان همچنان بر ادامۀ چنین گفتوگوهایی پافشاری میکند. اخیراً به دنبال حملاتِ مرگبار و خونینِ انتحاری در کابل و ننگرهار که منجر به شهادت و زخمی شدنِ شمار زیادی از افراد غیرنظامی شد، دولت تحت فشار افکار عمومی و منتقـدان خود، هیأتی را به ریاست وزیر امور داخله و رییس عمومی امنیت ملی به اسلامآباد فرستاد تا با ارایۀ اسناد و مدارک، در مورد همکاریهای دوجانبه برای بازداشتِ عاملان این حملات گفتوگو کنند. پاکستان با وجود آنکه وعده سپرده بود که بهزودی نتایج بررسیهایِ خود را در مورد این اسناد در اختیار دولت افغانستان قرار خواهد داد، اما پس از گذشت دو روز از حضور هیأت پاکستانی به ریاست معاون وزارت خارجۀ این کشور در کابل، هیچ سخنی در مورد نتایج بررسیها مطرح نشده است.
به دنبال آن، مقامهای کشور یک بار دیگر برای ادامۀ گفتوگوها میان دو کشور به اسلامآباد سفر کردند که ریاستِ این هیأت با حکمت خلیل کرزی معاون وزارت خارجۀ کشور بود. حالا پس از برگشت این هیأت از اسلامآباد، وزارت خارجۀ افغانستان میگوید که هیچ پیشـرفتی در گفتوگوها به وجود نیامده است. وزارت امور خارجه در اعلامیهیی گفته است «هیأت عالیرتبۀ متشکل از مقامات ارشد ملکی و نظامی به ریاست حکمت خلیل کرزی معین سیاسی وزارت امور خارجۀ افغانستان، به هدف ادامۀ بحثها با همتایان پاکستانیشان به ریاست تهمینه جنجوا معین وزارت امور خارجۀ آن کشور، پیرامون برنامۀ عمل افغانستان-پاکستان برای صلح و همبستهگی، به تاریخ ۲۰ و ۲۱ دلو ۱۳۹۶، به اسلامآباد سفر کرد. وزارت امور خارجه تأکیـد کرده که در حالی که پیرامون میکانیسم همکاری میان دو کشور قدری پیشرفت شد، هیچ پیشرفتی پیرامون اقدامات مشخص، نتیجهمحور و زمانبندی شده در برنامۀ عمل افغانستان-پاکستان برای صلح و همبستهگی، به ویژه در زمینۀ مبارزه با تروریسـم، کاهش خشونتها، صلح و آشتی که اولویتهای افغانستان را برآورده سازد، صورت نگرفت.»
با وجود چنین نتیجهیی از گفتوگوهای دوجانبه که از قبل در مورد آن تحلیلگران و منتقدان دولت هشدارهای لازم را داده بودند که یک بار دیگر به دام پاکسـتان نیفتیم، چرا همچنان بر طبل گفتوگو با این کشور کوبیده میشود؟ دولت افغانستان واقعاً فکر میکند که با گفتوگو میتواند به نتایج لازم در مبارزه با تروریسم با پاکستان دست پیدا کنـد؟
به نظر میرسد رهبرانِ کشور یا بسیار سادهلوح اند و یا هنوز شناختِ دقیق و درستی از سیاستهایِ پاکستان حاصل نکردهاند. زیرا اگر چنین نمیبود، بدون شک با آن خونهایی که در کابل ریخته شد، هیچ هیأتی نباید به پاکستان سفر میکرد. جالب اینجاست که آقای غنی با حمایت از داعیۀ پشتونهای آنسوی خط دیورند که این روزها دوباره گُل کرده و تظاهراتی را به دنبال داشته، خیـال میکند که میتواند از این فرصت به نفعِ خود استفاده نماید و دولت پاکستان را تحت فشار قرار دهد. در حالی که بیشتر گروههای انتحـاری و شورشییی که علیه افغانستان قرار دارند، دقیقاً از همین مناطق به ولایاتِ مختلفِ کشور اعزام میشوند.
چنین داعیههایی نه در گذشته توانسته و نه در حال میتواند به آرامش و امنیت در افغانستان کمک کنند. سیاستگرانِ افغانستان در یک دورِ باطل ـ از عهد محمدظاهرشاه تا دکتر نجیبالله (و حتا تا دورۀ حامد کرزی) ـ با داعیۀ پشتونستان کشورشان را در معرض خطر قرار داده و آن را قربانیِ خامترین سیاستهایِ ممکن کرده اند. حال آنکه ما با پاکستان مشکلاتِ بزرگتر و منطقیتری داریم که باید به حلوفصل آنها با استفاده از تمامِ فرصتها نایل آییم.
پشتونستانخواهی، یک داعیۀ رنگباخته و درهمشکسته برای جهـان و یک باتلاقِ خونین برای افغانستان است. تا زمانی که رهبران کشور ندانند که سیاستهای خود را بر چه محور و قاعدهیی استوار سازند، جوی خونی که در افغانستان جاری است، هرگز نخواهد خشکید. نیاز فوریِ ما به قطع جنگ و ناامنیهایی است که در کشور جریان دارد و عملاً از آنسوی مرزهای جنوبیِ کشور حمایت و سازماندهی میشود. با وجود چنین مشکلاتی، اگر مصیبتِ پشتونستان را هم بر خود تحمیل کنیم، آن وقت وضعیت چگونه خواهد شد؟
به نظر میرسد هنوز سران و مقامهای کشور در اولویتبندی سیاستهایشان به موفقیتی دست نیافتهاند و به همین دلیل نمیدانند که چگونه میتوانند جلو موج انتحار و تروری که از آنسوی مرز صادر میشود را بگیرند. سران دولت وحدت ملی فکر میکنند که با راهبرد جدیدِ امریکا در قبال منطقه و افغانستان میتوانند معضل تروریسم با پاکستان را حل کننـد، در حالی که هیچ روزنۀ مطمینی تا هنوز به وجود نیامده که نشان دهد که امریکا واقعاً به اقدامهای عملی علیه پاکسـتان دست خواهد زد. برخی از تحلیلگران حتا معتقدند که سخنان دونالد ترامپ در مورد پاکستان، سیاست واقعیِ این کشور نیست و هنوز تلاشهایی از سوی امریکاییها جریان دارد تا بتوانند پاکستان را در راستای هدفهای خود قرار دهند.
معضل ما با پاکستان، معضل افغانستان با این کشور است و نه از هیچ کشورِ دیگری. میتوان از امکانات و سیاستهای همراستا در این رابطه استفاده کرد ولی نمیتوان بهصورتِ مطلق به چنین سیاستهایی دل بست. افغانستان باید خود به چنان سیاستی دست پیدا کنـد که موفق شود مشکلاتِ خود با پاکستان و هر کشورِ دیگری را منطبق با منافع ملیِ خود حل سازد.
مسلماً در سیاست هیچ دوست و دشمنِ دایمییی وجود ندارد، همه چیز را سیر حوادث و قطبنمایِ منافع تعیین میکند. امروز شاید امریکاییها در ظاهرِ امر مشکلاتی با پاکستان داشته باشند و انتقـادهایی را متوجه این کشور بسازند، ولی به محض اینکه پاکستان موفق شود کاخ سفید را متقاعد کند که در راسـتای منافع و برنامههای آن کشور عمل میکند، سیاستهای ترامپ و ایالات متحده نیز دگرگون خواهد شد.
Comments are closed.