احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:گفتوگو کننده: هارون مجیدی/ دوشنبه 7 حوت 1396 - ۰۶ حوت ۱۳۹۶
بخش دوم و پایانی/
اشاره: چند ماهی است که روابط افغانستان و پاکستان به تیرهگی کشیده و این وضعیت سبب شده تا فشارهای جهانی بر پاکستان بیشتر شود. دو روز پیش نام پاکستان به عنوان کشور حامی تروریسم شامل فهرست سیاه ناظر بر حمایت از گروههای تروریسی سازمان ملل شد، گفته شده تا زمانی که پاکستان صداقت خود را در مبارزه با هراسافگنی نشان ندهد، فشارهای بیشتر بر این کشور وضع میشود.
برای دانستن اهداف راهبردی پاکستان در افغانستان و عکس آن و همچنان یافتن پاسخ به این گمان که امریکا هیچگاهی اقدام عملی در برابر پاکستان به عنوان دوست دیرینه و استراتژیکش نخواهد داشت، گفتوگویی با محمدجواد رحیمی، آگاه روابط بینالمللی انجام دادهایم. آقای رحیمی به این باور است که عدم اقدامات جدی و عملی امریکا در برابر پاکستان، فرصت یارگیریهای استراتژیک برای پاکستان را فراهم کرده است. به گفتۀ او، پاکستان بیشتر از هر زمانی دیگری، حمایت کشورهای چین و روسیه را به دست آورده و برای دست یافتن به اهداف راهبردیاش در افغانستان، با سرعت و قدرت بیشتر نیز دست به کار شده است.
بخش دوم این گفتوگو را میخوانید:
—————————————————————————————–
*امروزه کدام گروه تروریستی فعال در افغانستان برای پاکستان مهم است: طالبان، شبکۀ حقانی و یا داعش؟
پس از رویکار آمدن نظام جدید در افغانستان، طالبان بهترین گزینه برای تطبیق آجندای پاکستانی بود. پاکستان با ایجاد نظریۀ «طالبان خوب و طالبان بد» همان گروه طالبان که تطبیق کنندۀ برنامههای پاکستانی بودند، را طالبان خوب نام گذاشتند و حتا در سطح بینالمللی نیز برای حفظ آنان، لابیگری کردند. برای تحقق این برنامه، دستگاه دیپلوماسی پاکستان چنان موفقانه عمل کرد که حتا در ماه دسمبر سال ۲۰۱۱، جوبایدن معاون پیشین ریاستجمهوری امریکا اعلام کرد که طالبان دشمنان امریکا نیستند و امریکا با آنان مشکلی ندارد. اما افزایش حملات تهاجمی و انفجارها در محلات عمومی افغانستان باعث شد تا یکبار دیگر بدبینی بینالمللی در برابر طالبان افزایش یابد. در این مرحله، پاکستان با استفاده از فرصتهای در اختیار داشته، شبکۀ حقانی را تقویت کرد و در پهلوی آن پدیدۀ داعش در افغانستان را به میان آورد. این اقدام بنا بر دو دلیل صورت گرفت. اول، سطح توجه و تمرکز بینالمللی بالای طالبان را کاهش داد. دوم، برای اعمال فشار بالای افغانستان و رسیدن به اهداف راهبردی، در پهلوی طالبان، نیروهای بهتر و بیشتر نیز در اختیار گرفت. بنابراین، تمام گروههای هراسافگن برای پاکستان ارزش و اهمیت مساوی دارد و وظیفۀ اصلی و اساسی آنان، تطبیق آجندای پاکستان در خاک افغانستان میباشد.
*نقش افغانستان بر بیشتر شدن فشارها بالای حکومت پاکستان و دست کشیدن حمایت این حکومت از گروههای تروریستی موثر بوده و دستگاه دیپلماسی چقدر به سود منافع افغانستان از این جو بهره برده است؟
با آنکه اسامه بن لادن، ملاعمر، ملامنصور و سایر رهبران ارشد طالبان و القاعده در پاکستان کشته شدند، دستگاه دیپلوماسی افغانستان بهخاطر ضعف و بیبرنامهگی، نه تنها که کوچکترین نقش برای تغییر اوضاع در روابط میان امریکا و پاکستان، ایفا نکردند، بلکه از عملکردهای خصمانۀ پاکستان به شکل واضح و جدی نیز انتقاد نتوانستند. اما، پس از یأس و ناامیدی رهبران حکومت وحدت ملی، از یکطرف حملات هراسافگنانه در کشور افزایش یافت و از طرفدیگر، دستگاه دیپلوماسی افغانستان نیز شیوههای انتقاد را تغییر داد و شجاعانه از عملکرد هراسافگنانه پاکستان، از تریبونهای ملی و بینالمللی نارضایتیها و ناخشنودی ملت افغانستان را بیان کرد. یکی از جدیترین انتقادها در برابر پاکستان در ماه مارچ سال ۲۰۱۷، زمانی صورت گرفت که صلاحالدین ربانی وزیر خارجۀ افغانستان حین بحث پیرامون اولویتهای سیاست خارجی افغانستان، در شورای اتلانتیک واقع ایالات متحدۀ امریکا، از موجودیت لانههای امن هراسافگنان در خاک پاکستان شکایت کرده حملات راکتی آن کشور بالای افغانستان را نقض صریح تمامیت ارضی افغانستان شمرد. در عین حال، رویکار آمدن ادارۀ جدید در امریکا و به قدرت رسیدن دونالد ترامپ به عنوان رییسجمهور، نحوۀ برخورد با پاکستان به شکل اساسی مورد بحث قرار گرفت. شدت و جدیت انتقادهای رییسجمهور امریکا تا زمانی پوشیده باقی ماند که راهبرد جدید این کشور در ماه آگست سال ۲۰۱۷ برای افغانستان اعلام شد و برای اولینبار، پاکستان به عنوان حامی اصلی تروریسم تشخیص و فصل جدیدی از روابط پُرتنش میان دو کشور دوست و متحد-پاکستان و امریکا-، ثبت حوادث تاریخی جهان شد.
*یکی از پرسشهای دیگر در این وسط، صداقت امریکا پیرامون فشار وارد کردن بر پاکستان است، از نگرانیهای شایع در داخل افغانستان این است که امریکا هیچگاهی به گونۀ عملی و واقعی بر پاکستان فشار وارد نخواهد کرد و موقفگیریهای آن خلاصه میشود در ژستهای رسانهیی. آیا واقعاً چنین است، جایگاه ثابت پاکستان در سیاست خارجی امریکا تغییر کرده است؟
موقف امریکا در قبال پاکستان دستخوش تغییرات بزرگ بوده است. به این معنا که میان آنچه که امریکا میگوید و آنچه که انجام میدهد، فاصلۀ بزرگ وجود دارد. پس از آنکه رییسجمهور امریکا، راهبرد جدیدش برای افغانستان را اعلام کرد، شکست هراسافگنان و پیروزی در جنگ را در اولویت جدید برای دولت امریکا قرار داد. در خصوص مبارزه با تروریسم، از کلمات و جملات تلخ و تند استفاده کرد و از اعمال فشارهای جدی بالای پاکستان را نیز خبر داد. متعاقبأ، دستگاههای دیپلوماسی و نظامی امریکا، از رفتار متناقض پاکستان در قبال تروریسم، شدیداً انتقاد کرده به آن کشور هُشداد دادند که تداوم همکاری و حمایت از تروریسم، پاکستان را در انزوای بیشتر قرار خواهد داد. سپس، کمیتۀ نیروهای مسلح، وزیر دفاع و رییس ستاد مشترک امریکا، در قبال پاکستان هُشدارهای جدی داشتند و در صورت عدم اقدامات جدی پاکستان در برابر هراس افگنان، بهکارگیری گزینههای دیگری را علیه پاکستان نیز پیشبینی کردند؛ حتا جان مککین رییس کمیتۀ نیروهای مسلح کانگرس امریکا با جرأت بیان کرد که نشانی و جای اصلی تروریسم و شبکۀ حقانی برای نظامیان امریکایی معلوم است، اما در خصوص نابودی و سرنگونی آنان، کوچکترین اقدامی نشده است. امروز که حدود هشت ماه از اعلام راهبرد جدید امریکا برای افغانستان و آن همه هُشدارهای تلخ و تند میگذرد، حملات تهاجمی، انتحاری و انفجاری بالای محلات ملکی و نظامی افغانستان افزایش یافته، اما پاکستان نه تنها که هیچگونه اقدام جدی و عملی را برای نابودی هراس فگنی روی دست نگرفته، بلکه هیچ نوع همکاری و هماهنگی موثر و واقعی را با دولت افغانستان نیز انجام نداده است. دستگاههای نظامی و دیپلوماسی امریکا بهشمول رییسجمهور و اکثریت مطلق اعضای کانگرس این کشور، به اتفاق آرا، پاکستان را لانۀ امن برای تولید، تمویل و تجهیز تروریسم میدانند، اما جز فشارهای مقطعی و هُشدارهای تکراری، کوچکترین اقدام عملی برای قطع حمایت پاکستان از تروریسم، روی دست نگرفته اند. فشارهای مقطعی، هُشدارهای تکراری، عقبنشینی در موقف و تصمیمگیری و تغییر دیدگاه امریکا در قبال پاکستان، از یکطرف ناهماهنگی میان تصمیم گیرندهگان سیاسی و نظامی امریکا و عدم جدیت و قاطعیت در خصوص مبارزه با تروریسم را به نمایش میگذارد و از طرف دیگر، بی ثباتی و تزلزل در سیاست خارجی امریکا را نیز به اثبات میرساند.
*در این میان، اگر پاکستان کوتاه نیاید با چه سرنوشتی روبهرو خواهد شد؟
در این شکی نیست که پاکستان تاحالا با فشارهای واقعی و هُشدارهای جدی مواجه نشده و همین امر باعث شده است که به پاکستان به شعار اعمال فشارهای امریکا، اهمیت خاصی قایل نشده است. درخصوص مبارزه با تروریسم، کوچکترین اقدام عملی را روی دست نگرفته و برای حصول رضایت و قناعت امریکا نیز هیچ کاری نکرده است. باور من این است که عدم اقدامات جدی و عملی امریکا در برابر پاکستان، فرصت یارگیریهای استراتژیک برای پاکستان را فراهم کرده است. پاکستان بیشتر از هرزمانی دیگری، حمایت کشورهای چین و روسیه را بهدست آورده و برای دست یافتن به اهداف راهبردیاش در افغانستان، با سرعت و قدرت بیشتر نیز دست بهکار شده است. در صورتیکه امریکا واقعاً از جدیت و قاطعیت در برابر تروریسم کار گیرد، در قدم نخست دستگاه نظامی ودیپلوماسیاش را باید در یک مسیر مشخص و با ثبات در حرکت اندازد و برای سایر کشورهای زیدخل در منطقه ثابت کند که پاکستان هیچگونه اراده برای نابودی لانههای امن تروریسم در خاک آن کشور را ندارد. آنزمان، با ایجاد یک اجماع بینالمللی، گزینههای جدی و عملی مانند وضع تحریمهای اقتصادی، قطع تمام همکاریهای سیاسی و نظامی و آمادهگی استفاده از گزینههای نظامی را نیز روی دست گیرد. در صورتیکه این همه تلاشها بینتیجه ماند، استفاده از بم افگنهای بی ۵۲ و سایر هواپیماهای بدون سرنشین را برای نابودی لانههای هراس افگنان در پاکستان، استفاده کنند و در صورت ضرورت، اعزام نیروهای نظامی امریکایی را نیز به عنوان یک گزینه قابل استفاده روی میز بگذارد تا روند مبارزه با تروریسم، از شعار به عمل تبدیل شود و نتیجۀ مطلوب بهدست آید.
*آیا روابط افغانستان و پاکستان دوباره دوستانه خواهد شد؟
روابط افغانستان و پاکستان زمانی دوستانه خواهد شد که پاکستان در امر مبارزه با تروریسم، از صداقت کار گیرد، لانههای امن تروریسم در خاکش را نابود کند و برای تأمین صلح و ثبات، گروههای تأثیرگذار را به میز مذاکره با دولت افغانستان حاضر کند.
*چه راههای برای بهتر شدن روابط و این که افغانستان از جو حاکم بیشترین سود را ببرد، وجود دارد؟
افغانستان برای بهبود روابط با پاکستان بهترین و بیشترین تلاشها را انجام داده است، بزرگترین قربانیها را تحمل کرده و بیشترین فرصتها را نیز از دست داده است. اما موقعیت استثنایی و ژئوپلیتیکی افغانستان را به مکان خوبی برای سیاستگزاریهای خارجی و رقابتهای بینالمللی میان کشور مقتدر جهان مبدل کرده است. عقیدۀ من این است که تأمین صلح و ثبات در افغانستان به عنوان یکی از مهمترین آجنداها برای سیاستهای خارجی و رقابتهای بینالمللی تعین شده است. حضور نیروهای امریکایی و پیروزی در جنگ با تروریسم برای دولت امریکا به عنوان یک پیروزی بزرگ مطرح بحث قرار گرفته، اما شکست هراس افگنان و پیروزی امریکا در جنگ با هراس افگنان، به عنوان یک شکست و باخت بزرگ برای چین و روسیه مد نظر بوده است. کشورهای چین و روسیه از طریق پاکستان میخواهند تا تسلط و دسترسی بیشتر به افغانستان داشته باشند و در بدل فراهم کردن امکانات بهتر به پاکستان، میخواهند تا طالبان، القاعده و تمامی گروههای مسلح مورد حمایت پاکستان را برای شکست امریکا منسجم کنند تا امریکا تلخترین شکست تاریخی را در افغانستان تجربه کند. نهایت امر این است که در همچو حالت، ضمن آنکه بهبود روابط با پاکستان قابل تصور نیست، رسیدن به صلح و ثبات نیز به عنوان یکی از رؤیاهای بزرگ ملت دردمند افغانستان باقی خواهد ماند.
*ممنون از این فرصت گذاشتید، خدانگهدار.
از شما هم.
Comments are closed.