ضعفِ فرهنگی و مظلومیتِ حریم خصوصی

گزارشگر:چهار شنبه 16 حوت 1396 - ۱۵ حوت ۱۳۹۶

دو روز پیش، ویدیویی از یکی از طنزپردازانِ معروفِ کشور در فیسبوک منتشر شد که وی در میانِ شماری از نظامیان، مورد توهین و تحقیر قرار می‌گیرد. آن‌‌چه که در این کلیپِ ویدیویی دیده و شنیده می‌شد این بود که شماری نظامی که یونیفورمِ پلنگی به تن دارند، ابراهیم عابد، طنزپردازِ شناخته‌شدۀ کشور را در محاصر گرفته‌اند و در جریانِ فیلم‌برداری از وی، خطاب به مردم می‌گویند «رویش را ببینید که در حالت نشئه قرار دارد… در رسانه‌ها پشتِ مردم گپ می‌زند…».
در این ویدیو، آقای عابد هیچ سخنی نمی‌گوید. مسلماً از این حالت، بیش از نشئه‌گی، می‌توان ترس و جبرِ وارد شده بر او را استنباط کرد. اما آن‌چه فراتر و مهم‌تر و دردناک‌تر از همۀ این حرف‌ها به نظر می‌رسد، ضعفِ فرهنگی و نقضِ افتخارآمیزِ حریمِ خصوصیِ یک شهروند است. حتماً کسانی که این عملِ زشت و ناشایست را انجام داده‌اند، نشئه‌گیِ یک شخص را دلیلِ محکمی برای شکستاندنِ حریم خصوصی و سنگسارِ شخصیتِ یک انسان به‌حساب آورده‌اند.
بسیاری از کاربرانِ شبکۀ فیسبوک، این کلیپ را دسیسه‌یی صورت‌گرفته توسط زورمندانی که از هنرِ نقـادانۀ آقای عابد آزار دیده‌اند، توصیف کرده و این‌گونه از این هنرمندِ مشهور حمایت کرده‌اند. هرچند این گمانه با تماشایِ کلیپ ویدیویی، بیشتر قرین به حقیقت می‌نماید، ولی نکتۀ دردانگیز این است که کمترافرادی هستند که بتوانند از حقِ حفظ حریم خصوصیِ افراد و پاسداشتِ آبرویِ آن‌ها حتا در صورتِ وقوع عملِ جرمی سخن بگویند.
ابراهیم عابد طی اظهاراتی پس از انتشار گستردۀ این ویدیو، گفته است که این کلیپ هرگز نشان‌دهندۀ شخصیتِ واقعی او نیست و وی همچنان متعهد به ادامۀ کارِ هنری‌اش در کمالِ درستی و صداقت است. آقای عابد با این سخنان، هم خواسته ادعایِ صورت‌گرفته در این کلیپ علیه خودش را رد کنـد و هم حسِ انزجارش نسبت به فاعلانِ این عمل را متبارز سـازد.
متأسفانه در افغانستان به دلیلِ چالش‌ها و ضعف‌های فرهنگیِ بی‌شماری که با آن مواجهیم، حرمتِ حریم خصوصی و اصل حفظ آبروی اشخاص چنان که باید، شناخته و تثبیت نشده است؛ از این‌رو کسانی که چنین ویدیوهایِ دردآوری را ثبت و نشر می‌کنند، با وارد کردنِ اتهاماتِ جرمی بر یک شخص، خود را تبرئه می‌نمایند و کسانی هم که هواخواهِ شخصیتِ ترور شده هستند، با دسیسه‌خواندنِ قضیه، صرفاً از شخصیتِ مورد علاقۀ خویش حمایت می‌کنند.
در چنین مجادله و معادله‌یی، حفظ حریم خصوصیِ افراد و آبرویِ انسان‌ها حتا در صورتِ وارد بودنِ یک اتهام یا عمل جُرمی، هیچ محلی از اعراب ندارد. در کشور ما، موارد و مصادیقِ این‌چنینی فراوان دیده و تجربه شده است. بسیاری‌ها در یک رقابتِ سیاسی، اقتصادی یا شغلی و هنری، به‌راحتی از این دریچه حریفانِ خود را ترور شخصیت کرده‌اند و کنجکاویِ بیمارگونِ مردم در زوایایِ پنهانِ زنده‌گیِ چهره‌های برجسته نیز توانسته این جنگ را به سود شکننده‌گانِ حریم خصوصی تمام کند.
ویدیوی نشرشده از طنزپرداز معروفِ کشور، بیش از همه زاییدۀ فرهنگِ بیمار و فضولی‌های بی‌شمارِ مردم در زنده‌گی خصوصیِ افراد و اشخاص است. اگر چنین فیلم‌ها و پرده‌دری‌هایی در روانِ جمعیِ جامعۀ ما خریدار نداشته باشد، مسلماً هیچ رقیبی حریفِ خود را از این دریچه نشانه نمی‌گیرد و هیچ شخصیتی به این وقاحت لگدمال نمی‌گردد.
حکومت، نهادهای مدنی، رسانه‌ها و افراد آگاه و چیزفهم، هرکدام به نوبۀ خود وظیفه دارند که با این چالش فرهنگی مبارزه کنند. رسیده‌گی به جرایمِ افراد و مکافاتِ آن‌ها، تنها کارِ حکومت و نهـادهای مجری قانون از جمله پولیس است. پولیس کابل باید نظامی‌پوشانی که چنین ویدیویی را ثبت و نشر کرده‌اند، مورد شناسایی و پیگرد قرار دهد. نهادهای مدنی، رسانه‌ها و افراد آگاه نیز وظیفه دارند که حقِ حفظ حریم خصوصی و آبرویِ افراد را به جامعۀ کم‌سوادِ ما تفهیم کنند و با فعالیت‌های روشن‌گرانۀ خود، مردم و حکومت را در مسیرِ درستِ قانون‌مداری و مکافات‌دهی قرار دهند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.