حمله امریکا به عراق که ۱۵ سال پیش در چنین روزهایی آغاز شد، یک جنگ غیرضروری با ادعاهایی گمراه کننده درباره سلاح‌های کشتار جمعی صدام و همچنین ارتباط این حکومت با القاعده بود اما یک مولفه کلیدی دیگر برای شروع این جنگ خانمان سوز تصورات جورج دبلیو بوش درباره «ارزان و آسان» بودن اشغال عراق بود.
به گزارش پایگاه هیل، در فبروری ۲۰۰۲ یکسال پیش از آغاز جنگ عراق کنت آدلمن، مقام دولت اسبق ریگان در سخنانی مشهور گفت، «جنگ عراق به بزرگترین پیروزی در جنگ امریکا با تروریسم منجر خواهد شد. ما همه نتیجه آن را می‌دانیم». چند هفته قبل از آغاز جنگ نیز میچ دانیلز، مدیر بودجه کاخ سفید گفت «حمله موفق به عراق تقریبا ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دالر هزینه خواهد داشت» که به جز استانداردهای پنتاگون با هر استاندارد دیگری بسیار زیاد است اما این پیش‌بینی دانیلز در دورنمای پیش‌رو خنده‌دار بود.
مجموع هزینه‌های بودجه‌ای جنگ عراق به ۸۰۰ میلیارد دالر، ۱۶ برابر بیشتر از برآورد دولت بوش رسید. پروژه‌ هزینه‌های جنگ متعلق به انیستیتوی واتسون در دانشگاه براون می‌گوید: مجموع هزینه‌های جنگ‌های امریکا بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ که جنگ عراق یکی از مهمترین‌های آن بود به ۵٫۶ تریلیون دالر رسیده است.
این برآورد شامل هزینه‌های طولانی مدتی است که به ندرت به هنگام اتخاذ تصمیم برای وارد شدن به یک جنگ لحاظ می‌شود نظیر هزینه رسیدگی به مجروحان جنگی و کهنه‌کاران نظامی.
ترامپ به عنوان یک کاندیدای انتخاباتی آنچه که «تریلیون‌ها دالر هزینه اسراف شده در جنگ‌های عراق و خاورمیانه» خواند را محکوم کرد و آن را نه یک فاجعه بلکه «بدترین تصمیم تاریخ امریکا خواند» اما متاسفانه او برای مقابله با این حقیقت کار چندانی نکرد و به جایش سرمایه گذاری در جنگ‌ها را که از دولت اوباما به ارث برده بود، دو برابر کرده و سربازانش را در افغانستان، سوریه و عراق افزایش داد و حملات هوایی در سومالی و لیبی را تشدید کرد و راه را برای فروش مهمات بیشتر برای استفاده در بمباران عربستان علیه یمن هموار کرد.
با وجود آنکه هیچ یک از جنگ‌های فعلی امریکا در سطح هزینه‌های زمان اوج جنگ‌های امریکا در عراق و افغانستان نیست اما در هر صورت داشتن ده‌ها هزار سرباز در میدان جنگ هزینه‌بر خواهد بود.
جنگ‌های امریکا یک منطق و توجیه کارآمد به پنتاگون داده تا مالیات‌های مردم را در حجم‌های بسیار بالا و نزدیک به زمان اوج دوران پس از جنگ جهانی دوم مصرف کند.
این موضوع در هیچ جا به اندازه توافق بودجه‌ای حاصل شده توسط کنگره و دولت در ماه گذشته مشهود نبود. توافقی که خواهان ۱۶۵ میلیارد دالر افزایش بودجه پنتاگون در دو سال آینده و رساندن بودجه نظامی به ۷۱۶ میلیارد دالر شده است.
۱۵ سال بعد از آغاز جنگ عراق یکی از درس‌های این جنگ این است که شاخه اجرایی امریکا باید پیش از اعزام سرباز به یک جنگ خارجی به شکلی صادقانه هزینه‌های این جنگ را برآورد کند. این را به عنوان یک سیاست خارجی معادل حقیقت در تبلیغات تصور کنید. سنجش هزینه‌های جنگ با دقت بیشتر یکی از راه‌های جلوگیری از درگیر شدن در جنگ‌های غیرضروری است.
یک تدبیر اضافی که به مردم درک واضح‌تری از هزینه‌ها و تبعات جنگ می‌دهد اعمال یک «مالیات جنگی» است که برای تامین هزینه‌های یک مداخله نظامی وضع شود تا هزینه‌های مداخله نظامی را در طول این جنگ پرداخت کند نه اینکه آن را به شانه نسل‌های بعد بیندازد.