احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





جهانی شدن و محیط زیست

گزارشگر:روح‌الله یوسـف‌زاده/ چهار شنبه 8 حمل 1397 - ۰۷ حمل ۱۳۹۷

بخش دوم/

mandegar-3جهانی شدن به باور بسیاری‌ها، به فرآیند سرمایه‌داریِ صنعتی و جست‌وجوی جهانی برای یافتن بازارهای جدید برای تولید و مصرف و توسعۀ شتاب‌آلود گره خورده است. این روند، سودهای سطحی و زیان‌های عمیقی را به میان آورده و از این رهگذر در ارتباط تنگاتنگ با موضوعِ محیط زیست قرار گرفته است. منتقدین جهانی شدن ادعا می‌کنند که شالوده‌های این روند، بر رشد و «توسعۀ ناپایدار» و عقلانیتِ کوتاه‌مدت و رقابتِ افسارگسیخته بنا شده و از فعالیت‌ها و صنایع و تکنالوژی‌هایی استقبال کرده که با طبیعت و چرخۀ طبیعی زیست ناسازگارند و آلوده‌گی‌های زیست‌محیطیِ غیرقابل جبرانی به میان آورده‌اند. استفادۀ سیری‌ناپذیر از منابع معدنی و سوخت‌های فسیلی و دخالتِ بی‌حدوحصر در طبیعتِ جهان در مسیر توسعۀ ناپایدار اقتصادی، بارزترین جلوه و چالشِ جهانی شدن در برابر محیط زیست است. همچنین جهانی شدن به شکاف میان کشورهای غنی و فقیر شدت بخشیده و تعاملاتِ ناعادلانه‌یی را میان کشورهای صنعتی و غیرصنعتی در ارتباط با آثار زیست‌محیطیِ جهانی شدن برقرار کرده است. این بی‌عدالتی را می‌توان در سهمِ بزرگِ کشورهای صنعتی و توسعه یافته در ایجاد آلوده‌گی در سرتاسر جهان و برداشت منافعِ اقتصادیِ سرشار از آن و سهم ناچیز کشورهای فقیر در ایجاد آلوده‌گی‌‌ها و بی‌بهره‌گی از رشد اقتصادیِ جهان اول مشاهده کرد. کشورهای صنعتی در عصر جهانی شدن، این امکان و زمینه را یافته‌اند که تولیدات صنعتیِ آلوده‌سازشان مانند مواد شیمیایی و آفت‌کش‌ها را در کشورهای توسعه‌نیافته و فقیر دنبال ‌کننـد و حتا شرکت‌ها و کشورهای صنعتی و سرمایه‌دار، زباله‌های صنعتی‌ و آلودۀشان را در کشورهای فقیر مدفون سازند.
اما در پهلوی این موارد، کسانی هم هستند که جهانی‌شدن را نه‌تنها در عرصۀ اقتصاد و سیاست و صنعت حاوی پیامدهای مثبت می‌دانند، بلکه در عرصۀ محیط زیست نیز به این باورند که جهانی‌شدن، هوشیاری جهانی و آگاهی‌های عمیق‌ترِ اقتصادی را به میان ‌آورده است؛ این هوشیاری و آگاهی عمیق، همکاری‌های بین‌المللی در زمینۀ مدیریتِ محیط زیست را تسریع و بهبود می‌بخشد و تکنالوژی‌های جهانی‌شدن را با محیط زیست سازگار می‌سازد.
به باور نگارنده، از دو رویکرد موافق و مخالف نسبت به آثار جهانی شدن بر عرصۀ محیط زیست، می‌توان راهِ سوم و میانه‌یی به این ترتیب گشود که: تبعات جهانی‌شدن بر محیط زیست تا کنون منفی و مخرب بوده، اما نمی‌توان و نبایست در مقابل جهانی‌شدن ایستاد؛ زیرا اولاً بسیاری از وجوهِ جهانی‌شدن اجتناب‌ناپذیر و خارج از کنترل است و ثانیاً جهانی‌شدن در دلِ خود استعدادهایی مثبت و نهفته برای پیشرفت در همۀ زمینه‌ها از جمله عرصۀ محیط زیست و رسیدن به توسعۀ پایدار دارد. برای کشف این استعدادهای خفته، می‌باید تدابیر و اصلاحاتی را در مسیر جهانی‌شدن و ادارۀ امورِ جهان وارد کرد. برای توضیح این امکان، چاره‌یی نیست جز این‌که جهانی شدن و محیط زیست و ارتباطاتِ این دو مقوله با یکدیگر را در ادامۀ بحث بیشتر و بهتر بشکافیم.

۱ـ توسعه و جهانی شدن
جهانی شدن و توسعه، از جهاتِ بسیاری با یکدیگر پیوند دارند؛ به‌نحوی که بسیاری‌ها جهانی شدن را نتیجۀ توسعۀ روزافزون در جهان و عاملِ تسریعِ فرآیند توسعه در همۀ عرصه‌ها می‌دانند. «جهانی شدن» از منظر توسعه، به عنوان شعاری جهانی طی سال‌های اخیر در بسیاری از کشورهای در حالِ توسعه و پیشرفته، تعابیر و برداشت‌های مختلفی را به خود اختصاص داده است. این واژه برای برخی اندیشمندانِ توسعه، به معنای دهکدۀ جهانی با جاذبه‌های فراگیر و برای بعضی دیگر، عامل شیوع فقر، بیماری و جنگ‌های خونین است. در حالی که بسیاری از دولت‌ها و ملت‌های در حالِ توسعه از این پدیده (جهانی‌شدن) استقبال می‌کنند، گروهی دیگر از ایجاد یک حکومتِ خودکامۀ جهانی ترس و بیم دارند. آن‌چه مسلم است این‌‎که: جهانی شدن از رشد مداوم نظام اقتصادیِ سرمایه‌داری مایه گرفته است؛ با این حساب می‌توان مهم‌ترین بنیان‌های فراگیرِ جهانی شدن را در مواردی از این قبیل جست‌وجو کرد: ادغام اقتصادی، تحرک بازار سرمایه، تجارت الکترونیکی، اهمیت‌یابی اطلاعات، اطلاع‌رسانی هم‌زمان، کاهش نفوذ دولت‌های مرکزی، تخصصی شدن فعالیت‌های تولیدی، مصرف‌گرایی و کمرنگ شدن ارزش‌های سنتی. این بنیان‌ها که ویژه‌گی‌های کارکردیِ جهانی شدن را نشان می‌دهند، از سه نظریۀ اقتصاد جهانی، سیاست جهانی و فرهنگ جهانی نشأت گرفته‌اند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.