احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ چهار شنبه 15 حمل 1397 - ۱۴ حمل ۱۳۹۷
طالبان جنگی را که پس از شکست و انهدام ماشین جنگیِ خود دوباره در کشور از سر گرفتهاند، با ابزارهای مختلف و متفاوت به پیش میبرند. یکی از ابزارهای جنگی طالبان در این جنگِ ناعادلانه و ضدانسـانی، استفادۀ ابزاری از غیرنظامیان به عنوان سپر دفاعی است. طالبان همواره از انسانهای بیگناه و غیرجانبدار که متأسفانه در برخی از مناطق کشور بر اساسِ ضعفِ مدیریتیِ سران حکومت در چنگ این گروه باقی ماندهاند، به عنوان گوشت دمِ توپ استفاده میکنند.
آنچه که در یک مدرسۀ دینی در قندوز اتفاق افتاده، صورت اسفبار و ننگینِ همین نوع استفادۀ ابزاری از شهروندان عادی در جنگ میتواند باشد. طالبان به محض اینکه اتفاق قندوز واقع شد، اعلامیه صادر کردند و با مظلومنمایی تلاش ورزیدند که کُل قربانیانِ این حادثه را غیرنظامیانی نشان دهند که گویا در یک مراسمِ دستاربندی هدف حملۀ هوایی نیروهای کشور قرار گرفتهاند. ولی آنچه که از اعلامیۀ نیروهای امنیـتی در مورد این حادثه برمیآید، طالبان مسلح در این منطقه حضور پُررنگ داشته و دهها فرمانده و نیروهای عادیشان در این حمله از بین رفتهاند.
قول اردوی ۲۰۹ شاهین گفته است که نیروهای هوایی ارتش حوالی ساعت ۱۱:۲۰ قبل از ظهر روز دوشنبه (۱۳ حمل) به یک تجمع بزرگ طالبان در منطقۀ باجووری ولسوالی دشت ارچی حمله کردند. در خبرنامه آمده است که در نتیجۀ این حملۀ هوایی، ۲۵ تروریستِ طالب به شمول شش فرمانده کلیـدی و مشهور آنان، کشته و ۱۳ تروریستِ دیگر به شمول دو فرمانده آنان زخمی شدهاند. خبرنامه افزوده: ”در نتیجۀ این حمله هوایی، شش فرد کلیـدی طالبان، به نامهای مولوی بریان عضو شورای کویته، قاری حمیدالله رییس کمیسیون نظامی طالبان در قندوز، مولوی شاهدالله عضو کمیسیون نظامی طالبان در قندز، مولوی ممتاز استاد تعلیمی قطعۀ سرخ طالبان تروریست، قاری عماد یکی از فرماندهان تروریستان طالب، عبد المالک مشهور به مخلص یکی از فرماندهان بغلانی تروریستها همراه با ۱۷ تن از اعضای قطعۀ سرخ تروریستان طالب کشته شدند.»
بر اساس معلومات منبع در این حمله همچنان ۱۳ تروریست به شمول مولوی ناصر و دوستمحمد هجران از فرماندهان گروه طالبان کشته شدهاند. قول اردوی ۲۰۹ شاهین تأکید کرده که این حمله بالای یک تجمع بزرگِ هراسافگنان که به منظور پلانگذاری اعمال تروریستی در زون شمالشرق و فراغت طالبان تازه پیوسته به این گروه تروریستی گردهم آمده بودند، صورت گرفته است. اما گویا طالبان این گزارش را باور ندارند و مرغشان به اصطلاح یک لنگ دارد. آنها همچنان بر طبل بیگناهی خویش میکوبند و دخالتِ خود در این کشتار را توجیه میکنند. اگر در این منطقه افراد غیرنظامی به شهادت رسیده باشند که زیاد دور از احتمال نیست، اما عامل اصلی آن طالبان بودهاند که از افراد غیرنظامی به عنوان سـپر دفاعی استفاده کردهاند.
مگر طالبان در جنگهایشان از کودکان استفادۀ ابزاری نمیکنند. بر اساس قوانین بشری و آموزههای اسلامی کودکانی که هنوز بالغ نشدهاند و نمیتوانند در مورد خود و آیندۀشان تصمیم بگیرند، نباید در منازعات دخیل ساخته شوند. طالبان بر چه اساسی کودکان را وادار میکنند که حملات انتحاری انجام دهند؟ در صدر اسلام چقدر از کودکان در جنگها استفاده میشده است؟… تنها کسی که در کودکی وارد منازعات شد، بر اساس منابع تاریخی، حضرت علی (رض) پسر کاکای پیامبر اعظم و خلیفۀ چهارم مسلمانان است که آنهم در یک شرایط ویژه در جنگ شرکت ورزید. بعد از آن و پیش از آن، هرگز پیامبر از کودکان نخواست که شمشیر به دست بگیرند و در جهاد سهیم شوند. این نشان میدهد که تصمیمگیری در مورد مسایل ایمانی به خود افراد آنهم در زمانی مربوط میشود که بالغ شده باشند و صلاحیت تصمیمگیری را داشته باشند. اما طالبان در جنگ و شورشگری باطلشان، از کودکان ده ـ دوازده ساله و یا بیشتر از آن استفاده میبرند.
از سوی دیگر، طالبان همواره تلاش ورزیدهاند که به زور و اجبار از غیرنظامیان در جنگِ خود استفاده کند. حضور آنها در محلات پُرازدحام نشـان میدهد که آنها با استفاده از این ترفند میخواهند که باعث نجاتِ خود شوند. پنهان شدن در میان مردم که نمیتوانند صدای خود را بکشند و یا در برابر چنین اقدامی اعتراض کننـد، غیرانسانیترین ابزاری است که طالبان از آن استفاده میبرند. حتا این گروه در زمانی که در حال فروپاشی بود و نیروهای ایتلاف جهانی در پی تروریستها بودند، در خانههای مردم عادی مأوا میگرفتند و برای نجاتِ خود افراد بیگناه را قربانی میکردند.
اکنون هم وضعیت همین است، طالبان از هر ابزاری برای نجاتِ خود و بدنامسازی نیروهای امنیتی استفاده میکنند. این گروه حتا چنان بیرحمانه در این وادی گام برمیدارد که حتا از کشـتن صدها غیرنظامی در یک حملۀ انتحاری لذت میبرد. جنون طالبان به آدمکشی در بطن ایدیولوژیِ این گروه ریشه دارد و کشتارهای جمعی، بخشی از فعالیتهای آن به شمار میرود. طالبان به مفهومی به نامِ عاطفۀ انسانی کاملاً بیباور هسـتند و در راه رسیدن به اهداف شومشان، حاضر به قربانیساختنِ هر زندهجانی اعم از طفلِ خُردسال و پیرِ کهنسال میباشند.
رویداد کندز، نشانۀ روشنی از ددمنشی و توحشِ گروهی است که نامِ اسلام را با خود یدک میکشد ولی در صحنۀ عمل، کوچکترین پایبندی به دستوراتِ دینی و قرآنی ندارد. جان باختنِ غیرنظامیان در کنـدز اگرچه مایۀ درد و اندوهِ بسیار است، اما هرگز نباید سبب شود که مردم در برابرِ نیروهای امنیتی کشور که همواره سینۀ خود را در دفاع از هممیهنانشان سپر کردهاند، موضع بگیرند. رویداد کندز دلیلِ واضحی برای نفرتِ بیشتر از طالبان و پشتیبانانِ آنهاست که بر اثر فعالیتهای آنان، هرازگاهی گلیم غم و ماتم در افغانستان پهن میگردد.
يک نظر
مسئول این قتل و کشتار کسانی اند که از دند غوری تا دشت ارچی در بیشتر از یک دهه اخیر زمینه های تقویت و گسترش شبکه های دهشت افگن را فراهم نموده اند و حتی مانع سر کوب آن ها شده اند . درمساعد ساختن این زمینه تقویت شبکه های تروریستی و تامین منطقه امن برای طالب کرزی و غنی هر دو مسئولیت مستقیم دارند. افتخار به اردوی ملی که برای دفاع وطن و انتقام خون پاک هزاران شهید ملکی و نظامی تجمع سران تروریست را هدف قرار دادند و از وطن مقابل تروریستان دفاع می کنند. تحولات منطقه نشان میدهد که کرزی و طالب در کندز حال مورد حمایت روس های متجاوز نیز قرار گرفته اند و کرزی به نام اشتراک در کنفرانس امنیتی غرض دریافت کمک مالی و نظامی به طالب عازم مسکو شده است. کرزی باید بعد از برگشت از مسکو بازداشت شود و در باره ملاقات های خود با روسیه و صورت اجلاس خود به کشور معلومات دهد. کرزی می شود منحیث خاین ملی مورد محاکمه قرار گیرد. با اظهار تاسف از تلفات جانبی و صدمه به افراد ملکی.