احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





تربیتِ کودک بر عهدۀ کیست؟

گزارشگر:دوشنبه 20 حمل 1397 - ۱۹ حمل ۱۳۹۷

بخش نخست/

mandegar-3در دوسال اول زنده‌گی، کودک کاملاً به مادر وابسته است؛ نیازهای کودک فقط توسط مادر برآورده می‌شود و پدرها معمولاً تنها شاهد بزرگ شدنِ کودک هستند و نهایت مسوولیت و کمک‌شان، در ارتباط با کارهای کودک، به‌طور غیرمستقیم و از طریق توجه به مادر و کمک کردن به او خواهد بود. با بزرگ‌تر شدنِ کودک و رشد شناختی و شخصیتیِ او، نیاز دیگری هم به نیازهای ابتدایی‌اش اضافه می‌شود؛ نیاز به تربیت و آموزش از ساده‌ترین رفتارها مانند استفاده از دست‌شویی گرفته تا حرف زدن و بازی کردن.
در جامعۀ مدرن امروزی، عملاً بعد از رسیدن کودک به سن مکتب و ارتباط با دیگر همسالان، کودک بسیاری از آموزش‌ها را از معلمان، مکتب، همسالان و حتا رسانه‌هایی مانند تلویزیون یاد می‌گیرد؛ اما تا قبل از سن مکتب، کودکی که تنها با والدین خود ارتباط دارد هم نیاز به آموزش و تربیت دارد.
روان‌پزشکان چه می‌گویند؟
تربیت و پرورش یک کودک، شاید مهم‌ترین و سخت‌ترین وظیفه‌یی باشد که کسی در زنده‌گی بر عهده خواهد داشت. نظریات روان‌شناسان مشهوری مانند فروید و بندورا که بر تاثیر آموزش‌های دوران کودکی در شکل‌گیری شخصیت بزرگ‌سالی کودک تاکید دارند، اهمیت نقش والدین را نشان می‌دهد. بندورا معتقد است رفتار و شخصیت آدمی، اکتسابی است؛ یعنی بر اثر یادگیری شکل می‌گیرد. فروید پا را از این‌هم فراتر می‌گذارد و می‌گوید تنها تجارب چند سال اول زنده‌گی کوک، شخصیت او را شکل می‌دهد و کودک در سال‌های اول تنها در کنار پدر و مادر است.
والدین نخستین الگوهای رفتاری هستند که کودک با آن‌ها مواجه است و در بین بقیۀ افرادی که در کنار کودک قرار دارند، والدین تاثیرگذارترین هستند. از همان سال‌های ابتدایی زنده‌گی، کودک مفاهیمی مانند مهربانی، احترام، دوست داشتن، دروغ، خشم و بقیۀ خصوصیات شخصیتی را از والدین خود الگو می‌گیرد. او بسیاری از این‌ها را به‌طور ناخودآگاه و حتا بدون تلاش والدین از آن‌ها و از رفتارهای آن ها کسب می‌کند، به همین دلیل والدین باید کاملاً نسبت به رفتارهای خود در قبال کودک هشیار باشند.
والدین باید مشورت کنند
روان‌شناسان توصیه می‌کنند که بهتر است والدین حتا قبل از فرزنددار شدن، با هم در مورد رفتارها و انتظارات‌شان در قبال کودک حرف بزنند و از نوع والدگری یکدیگر اطلاع داشته باشند. پدر باید بداند مادر چه انتظاری از کودکش خواهد داشت و چه رفتاری را برای کودکش مناسب می‌داند. متخصصان می‌گویند والدین باید به یک نقطۀ مشترک در تربیت کودک برسند و این کار با حرف زدن و هم‌چنین مشاهدۀ نمونه‌های دیگر، بحث کردن در مورد مسایل مختلف تربیت کودک و مشکلاتی که ممکن است در مسیر آموزش کودک اتفاق بیافتد، شکل می‌گیرد؛ اما مهم‌ترین نکته‌یی که والدین باید در مورد آن به توافق برسند، انضباطی است که کودک در چهارچوب آن قرار خواهد گرفت. رفتارهای کودک باید حد و مرز مشخصی داشته باشد و باید کسی باشد که به کودک درست یا غلط بودن هر رفتاری را آموزش دهد؛ اما در صورتی که والدین در این مورد با یکدیگر توافق نداشته باشند، کودک دچار سردرگمی خواهد شد. شکل دادن یک چهارچوب رفتاری برای کودک، به او کمک می‌کند که یاد بگیرد بعدها در اجتماع چه‌طور رفتار کند.
مربی اصلی کودک کیست؟
به طور سنتی، مادرها وظیفۀ آموزش کودک را بر عهده دارند؛ اما گاهی پدرها هم دوست دارند در این امر دخالت داشته باشند. به غیر از آموزش‌های شخصیتی که در بالا گفته شد، بعضی رفتارها و کارهای کوچک‌تر و به ظاهر کم‌اهمیت‌تری هم وجود دارند که کودک باید به تدریج آن‌ها را از کسی یاد بگیرد. زمان استراحت و خواب، نوع غذا خوردن، بازی کردن، حرف زدن و چیزهایی از این قبیل، مسایل روزمره‌یی هستند که کودک در سال‌های اول زنده‌گی باید یاد بگیرد.
محققان در یک تحقیق با بررسی روی ۱۱۲ خانواده که کودکانی در سنین قبل از مکتب داشتند، به نتایج جالبی دست یافتند. آن‌ها مشاهده کردند در خانه‌هایی که پدر با کودک بیشتر بازی می‌کند و ارتباطش با کودک در زمینۀ بازی‌های فکری، ورزش کردن، دویدن و محبت کردن است، والدین با هم همکاری مناسب‌تری در تربیت کودک دارند و مادر راحت‌تر می‌تواند به کودک آموزش‌های لازم را بدهد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.