گزارشگر:شنبه 15 ثور 1397 - ۱۴ ثور ۱۳۹۷
ارگ ریاستجمهوری بهصورتِ یکجانبه روند توزیع شناسنامههای الکترونیکی را در یک مراسمِ کوچک که اکثر شرکتکنندهگانِ آن افراد وابسته به این تیمِ تمامیتخواه بودند، آغاز کرد. خبر آغاز رسمیِ توزیع شناسنامههای الکترونیکی به محضِ اینکه در فضای رسانهیی کشور پیچید، صدای مخالفت با آن نیز از بسیاری آدرسها بلند شد.
کاخ سپیدار به عنوان بخشی از قدرت سیاسی، عملاً آغاز روند توزیع شناسنامههای الکترونیکی را برنامهیی تفرقهافکنانه خواند که هیچ کمکی به وضعیت بحرانی کشور نمیکند. داکتر عبدالله اعلام کرد که هیچگونه هماهنگی در این خصوص با او نشده و نمیخواهد که بخشی از این برنامه باشد. او گفت که افغانستان اولویتهای دیگری از جمله تأمین امنیت و برگزاری موفقانۀ انتخابات دارد که باید به آنها بهجای توزیع شناسنامههای الکترونیکی پرداخته شود.
اما ارگ ریاستجمهوری و بهصورتِ مشخص آقای غنی به این نظر نیست و میگوید که توزیع شناسنامههای الکترونیکی، کشور را از بسیاری مشکلات و از جمله ناامنیها میرهاند. او به حادثۀ چند روز پیشِ کابل اشاره کرد و گفت که اگر شهروندان کشور شناسنامههای معیاری میداشتند، چنین حادثهیی اتفاق نمیافتاد.
بزرگنمایی در مورد توزیع شناسنامههای الکترونیکی آنهم در این سطح و سویه، خود نشان میدهد که هدفهای کلانِ سیاسی در عقبِ آن جود دارد. ارگ بهصورت تصادفی روز پنجشنبۀ آخرهفته را برای چنین برنامهیی انتخاب نکرده بود، آنهم در شرایط و فضایی که هنوز شهروندانِ کشور غمِ از دسترفتهگانشان را در حملههای اخیرِ این شهر فراموش نکرده و برنامههای عزاداری در گوشهوکنارِ کابل جریان دارد.
ارگ همواره از خونِ شهروندانِ کشور بهرهبرداریهای سیاسی میکند. به محض اینکه حادثهیی فاجعهبار در گوشهیی از کشور به وقوع میپیوندند، تیم ارگ یکی از برنامههای سیاسی خود را در حاشیۀ آن آغاز میکند. توزیع شناسنامههای الکترونیکی نیز دقیقاً با استفاده از چنین فضایی آغاز شد و جالب اینجاست که این فضا برای توجیه آن نیز مورد سوءاستفاده قرار گرفت.
آقای غنی آسمان را به ریسمان گره میزند تا توجیهی برای برنامههای قومی و فروملیاش دستوپا کند، همانگونه که در صدد بود جمعیتِ کشور را از طریق فضا به ثبت برساند. او در برنامۀ رسمی توزیع شناسنامههای الکترونیکی، پس از سالها به یاد قهرمان ملی کشور افتاد و متوجه شد اینجا همان جایی است که میتواند از او نیز استفادۀ سیاسی کند. او وقتی در این مراسم صحبت میکرد، به قهرمان ملی کشور اشاره کرد و گفت: «مسعود شهید با افتخار میگفت که من افغانم و مسلمانم». اما اگر آقای غنی به قهرمان ملی کشور اینهمه علاقه دارد و نمیخواهد از نامش استفادۀ ابزاری کند، چرا در مراسم بزرگداشت از شهادتِ او شرکت نمیورزد؟ چرا در برنامۀ گرامیداشت از هشتم ثور در ارگ ریاستجمهوری نام قهرمان ملی را نمیگیرد؟ چرا از گرفتن لقب رسمی قهرمان ملی برای شهید مسعود ابا میورزد و صرفاً میگوید «شهید مسعود»؟
از سوی دیگر، جنجال بر سرِ موضوع شناسنامههای الکترونیکی هنوز حل نشده است. مجلس نمایندهگان، بسیاری از سیاسیون و احزاب سیاسی کشور، بخش مهمی از جامعۀ مدنی و رسانهیی و اکثر شهروندانِ کشور با طرح فعلیِ توزیع شناسنامههای الکترونیکی موافق نیستند؛ ارگ چگونه به خود اجازه میدهد که چنین برنامۀ کلانِ ملی را سبوتاژ کند و آن را در خدمتِ برنامههای سیاسی و قومیاش قرار دهد؟
شناسنامههای الکترونیکی زمانی قابلیت توزیع را پیدا میکند که شهروندانِ کشور در مورد آن به اجماع رسیده باشند. در موجودیتِ هرگونه اختلافنظر در مورد شناسنامههای الکترونیکی، توزیع آن ابزاری در خدمت شوونیسم و استبداد قومی تلقی میشود. ولی ما دیگر در عصری زندهگی نمیکنیم که دیکتاتوریها بتوانند دوام بیاورند. دیکتاتوری همین است که زمامداری میخواهد دیدگاهها و نظراتِ خود را بهصورتِ یکجانبه بر دیگران تحمیل کند.
آقای غنی از آنجایی که دچار خودبزرگبینی است، میپندارد که هیچکس در جهان بیشتر از او نمیفهمد و به همین دلیل کسی نباید بر کارهایِ او اعتراض کند. تصمیمهای او از زمان تصدی پست ریاست حکومت تا این دم، بر اساسِ همین خودبزرگبینی وحشتناک شکل گرفته و همواره باعث نفاق و شقاق در جامعه شده است. دغدغۀ شهروندانِ کشور که صدالبته همه مخالفِ جعل هویت در شناسنامههایشان نیز هستند، گسستِ تازهیی است که آقای غنی خلق کرده و میتواند جامعۀ دچار بحرانِ ما را به بحرانهای تازهتری دچار سازد.
مسلماً پیامدهای تصمیمِ آقای غنی در روزهای بعد بیشتر آشکار خواهد شد.
Comments are closed.