احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:کمالالدین حـامد/ یک شنبه 30 ثور 1397 - ۲۹ ثور ۱۳۹۷
بخش نخست/
محمد شحرور فرزند دیب در سال ۱۹۳۸ م در دمشق به دنیا آمده است. دورۀ مکتب را در سال ۱۹۵۸ در همانجا به پایان رساند، سپس رهسپار مسکو شد و دیپلوم کارشناسی خود را در سال ۱۹۶۴ م در هندسۀ شهری از دانشگاه مسکو بهدست آورد. تا سال ۱۹۶۸ استادیار در دانشکدۀ هندسۀ شهری دمشق بود و همین سال رهسپار ایرلند شد و سند کارشناسی ارشدِ خود را در سال ۱۹۷۰ و دکترایِ خود را در سال ۱۹۷۲ از آنجا بدست آورد. وی تا همین اواخر بهحیث استاد در دانشگاه دولتی دمشق مشغول تدریس بود که اندکی پس از آغاز خیزش مردمی در سوریه، به آلمان مهاجرت کرد و تا اکنون در آنجا زندهگی میکند. شحرور از سال ۱۹۶۷ کار تحقیقیِ خود را روی اندیشۀ اسلامی تحت عنوان “دراسات اسلامیه معاصره” آغاز نمود و نخستین کتابِ خود را در سال ۱۹۹۰ تحت عنوان “الکتاب والقرآن ـ قرائه معاصره “، در سال ۱۹۹۴ “الدوله و المجتمع”، در سال ۱۹۹۶ “الایمان و الاسلام “، در سال ۲۰۰۰ “نحو اصول جدیده للفقه الاسلامی”، در سال ۲۰۰۸ “تجفیف منابعالارهاب “ و تا سال ۲۰۱۱ “قصص القرآنی ۱ و ۲” را انتشار داده است. شحرور مصاحبهها و برنامههای زیادی در شبکههای ماهوارهیی غربی و عربی انجام داده که فعلاً برنامۀ “النبأ العظیم”ِ او در یکی از شبکههای ماهوارۀ خلیجی در حال نشر میباشد.
مقـدمه
اسلام نافذترین دینِ جهان بر اندیشۀ طرفدارانش شناخته میشود و این نفوذ از یکطرف محصول پردازش متن اصلی آن (قرآن کریم) به تمام ابعاد زندهگی (أعم از اخلاق و راهکارهای اجتماعی) میباشد و از طرف دیگر، برخلاف مسیحیت، اسلام در آوانِ طلوع و مراحل اولیۀ تاریخی خود، مدل اجتماعی موفقی را به ظهور رسانیده و این امر، مسلمانان را میراثدارِ یک مرحلۀ پُرشکوه تاریخی در تمام حوزهها ساخته است.
اسلام در دو دورۀ بسیار دشوارِ خود (دورۀ حملۀ مغول و عصر استعمار) در برابر تهدید از خود واکنش نشان داده و بهجای اینکه به حاشیه برود، مقاومت در برابر سلطۀ دیگران را طرحریزی نموده است.
در نتیجه، اسلام برای بسیج افکار مؤمنان بیش از تمام ادیان موفق بوده و نفوذ عمیق فکری و اجتماعیِ خود را زیر ساتور لائیکترین نظامها حفظ کرده است. پرسشی که بیجواب مانده، همان عدم موفقیت اسلام در ارایۀ یک راهکار نظری و تیوریکی عصری در دورۀ مدرن و پسامدرن است که تیوریپردازان و اندیشمندانِ مسلمان را واداشته که مبتنی بر فرضیۀ “کمال” و جامعیت اسلام، در جستوجوی خلاءهای موجود در این حوزه باشند.
بیدارگران مسلمان عصر پس از استعمار، با این امر موافق بودهاند که راه منحصر به فردِ رسیدن به موفقیت برای مسلمانان رجوع دوباره به اسلام به عنوان یک روایتِ کامل از زندهگی است، ولی در جزییات این رجوع (اصولگرایی) دیدگاههای متفاوتی بروز دادهاند که میتوان اینطور از آنها نام برد:
۱٫ برخیها برای این بنبست، بازسازی قرائت تاریخی عصر اولیۀ اسلامی را پیشکش مینمایند و به این صورت در صدد برگردانیدن مسلمانان قرن بیست و یک به قرن هفت میلادی اند. (سلفیها)
۲٫ برخی دیگر در صدد بازسازی دوبارۀ میراث اسلامی (نظام فکری و حقوقی اسلام) تحت عنوان اجتهاد مدرن و یا مصلحتگرایی اند. کار اینها تا حد زیادی در حوزههای خاصی موفق بوده است، ولی به لحاظ عدم بازبینی در مبانی و ساختار اصلی قرائت نصوص اسلامی نتوانستهاند همهشمول و جامع شناخته شوند که در نهایت دوباره به سلفیگرایی و یا لیبرالیسم کشانده شده است. (مصلحتگرایان)
۳٫ گروهی دیگر در صدد پایین آوردن انتظار از اسلام و در کُل، دین اند و به این لحاظ توجهشان را به فلسفۀ دین معطوف کرده اند تا بتوانند حوزۀ انتظار بشر از دین را محدود نمایند که به این صورت دین بتواند پاسخگوی حوزۀ محدودی باشد. (روشنفکران دینی)
۴٫ بعضی دیگر از اندیشمندان، در صدد قرائت مجدد و مدرن از نصوص اسلامی برآمدهاند و به این صورت، کار را بزرگتر از مصلحتگرایان (در تمام حوزهها) آغاز کردهاند و هیچ توجهی به کار روشنفکران دینی و سلفیها ننمودهاند. دلیل آن، دگم بودن کار سلفیها، جزیی بودن کار مصلحتگرایان و بینتیجه بودن کار روشنفکران دینی است و روی همین ملحوظ، اصل حوزۀ انتظار بشر و مسلمانان از اسلام را زیر سوال نبردهاند، بلکه میراث اسلامی را به عنوان یک قرائت از نصوص زیر سوال بردهاند و بهجای آن، قرائت ویژۀ خودشان را ارایه دادهاند.
شحرور اسلامشناس و مهندس معاصر سوری از همین طیف محسوب میگردد. وی با نوشتن اثر معروفِ خود “الکتاب و القرآن ــ قرائه معاصره ــ” ابتکار بیسابقۀ خود را در این حوزه تقدیم جوامع اسلامی نمود و بعداً با نوشتن آثار دیگر در حوزههای مرتبط با اصل بحث، تیوری خود را کامل کرد.
نوشتۀ حاضر، فشردهیی از دیدگاه وی در حوزههای سهگانه (قرائت مجدد از قرآن کریم، جهانبینی قرآنی و احکام و حقوق در قرآن) است که توسط صاحب این قلم جمعآوری گردیده و به دوستان تقدیم میگردد.
قبل از اینکه به مرور مختصری بر دیدگاه محمد شحرور پرداخته شود، نکات ذیل را باید یادآوری کرد تا دوستان بتوانند با توجه به آنها، نوشتۀ حاضر را به بررسی بگیرند:
یک. نقل دیدگاه دیگران الزاماً به معنی موافقه و یا مخالفت با آن تلقی نمیشود؛ به این صورت، بررسی دیدگاه شحرور نیز به معنی موافق بودنِ بنده با تمام دیدگاه ایشان نمیباشد.
دو. تیوری شحرور در تمام حوزههای سهگانه را نمیتوان در طی چند صفحه بیان داشت، بنابرآن نباید انتظار داشت که این نوشته خلاصۀ کاملی از دیدگاه ایشان باشد.
سه. بررسی و مطالعۀ هر نظریهیی خود یک “نظریه” تلقی میشود و از اینرو ممکن است در مواردی نتوانسته باشیم دیدگاه وی را به صورتِ دقیق ارایه نماییم.
چهار. گزارش هر دیدگاهی در قدم نخست تخصص لازم را در همان حوزه میطلبد که نویسنده نیز متخصصِ حوزههای مختلفِ نظریۀ دینی نیستم که خود در عدم جامعیتِ این نوشته بیاثر نخواهد بود.
پنج. رد و اتهامهایی به شحرور وارد شده است که به لحاظ فشرده بودن این نوشته، از یادآوری آنها صرفنظر میشود.
شش. در این بررسی هیچ قضاوتی از جانب نویسنده صورت نگرفته است؛ نه از باب تأیید و نه از روی تردید. باید این مسأله را به فرصتی دیگر و نوشتههای دیگر موکول کرد.
هفت. شاید برخی پهلوهای دیدگاه وی نیاز جدییی به بررسی دیدگاه دیگران داشته باشد که در اینجا تنها با توجه به نوشتۀ ایشان این خلاصهنویسی پیشکش شده و به هیچ منبع و دیدگاهِ دیگری پرداخته نشده است.
هشت. در این بررسی از آوردن دلایلِ شحرور برای دیدگاههایش صرفنظر شده و حتا آیاتی از قرآن کریم که وی به عنوان محور استدلالهایش ردیف نموده، نقل نشده و این کار به مقصد هرچه خلاصه کردنِ مطلب صورت گرفته است.
نُه. دستهبندی مطالب نیز تا حدِ زیادی محصول سلیقۀ نویسنده است و شاید در این کار کوتاهیهای زیادی صورت گرفته باشد که این نقیصه را صاحبِ این قلم بهدوش میکشد و از آنِ شحرور نیست.
ده. قصد نویسنده در این بررسی صرف ارایۀ یک تصویر کلی از یک نظریه است و در این باب، هیچ رد و تأییدی برای نظریاتِ دیگران و دیگر مذاهب و نحلههای فکری در کار نیست و نیتِ بنده، رد و تأییدی برای نظریاتِ دیگران نمیباشد.
Comments are closed.